سلام.بردارم 34 سال سن دارد و در 18 سالگی عاشق شد و ازدواج کرد.امروز یک فرزند 15 ساله دارد.وضع مالی خوب و رابطه خوبی با همسر ش دارد اما مدت 5 ماه است که پی به خیانت زنش برده که با مرد دیگری ارتباط دارد.به شدت به هم ریخته از همسرش بیزار شده و هیچ علاقه ای به او ندارد و از او متنفر شده و هیچ توجیهی برای خیانت همسرش پیدا نمیکند جز اینکه تنوع طلبی را در ذات همسرش می داند.حاضر به ادامه زندگی با همسرش نیس و طلاق را تنها راه می داند .اما به دلایلی مانند وجود فرزندش ، وجهه اجتماعی خودش،موقعیت کاری و ترس از ابروریزی طلاق را مناسب نمی بیند.شرایط روحی مناسبی ندارد و از خوراک و اجتماع هم افتاده و حاضر به مراجعه به روانشناس نیست و فقط من از ماجرا اطلاع دارم.برادم وقتی از زنش دلیل کارش را پرسیده پاسخ سرراستی نداده و گویا خیلی هم از این وضعیت ناراحت نیس.از طرف برادرم هیچ عاطفه ای برای ادامه ی زندگی باقی نمانده.سوال من این است که آیا طلاق میتواند راه حل مناسبی باشد؟یا راه دیگری هم هست.ممنونم

مهمترین سوال :