درود بر شما

خیانت و یا لغزش همسر پیشامدی است که برای روان انسان بسیار دردناک است و حق دارید که ناراحت باشید. اعتماد به همسر، احساس امنیت و آرامش را تقویت می ‌کند و از مسائل اساسی و زیربنایی زندگی مشترک است.

وقتی خیانتی اتفاق می افتد هر دو طرف لازم هست به هم کمک کنند تا با شفاف سازی و تلاش اعتماد از دست رفته را برگردانند و صمیمیت را دوباره ایجاد کنند. و این پروسه زمان بر است و نیاز به خواست و همراهی هر دو طرف دارد. این همراهی به صورت تغییر رفتار و عدم تکرار آن است و صرفاً ابراز زبانی نمی تواند تغییر محسوب شود.

وقتی یک رفتار، بارها تکرار شود نمی توان آن را به حساب خطا کردن گذاشت یعنی احتمال تکرار این رفتار از سوی همسرتان باز هم وجود خواهد داشت. ممکن است کسی که خیانت می کند دارای مشکلات شخصیتی باشد که البته تشخیص قطعی این مسئله بر عهده رواندرمانگر یا روانپزشک می باشد. توجه داشته باشید که کسی که بارها خیانت می کند نمی تواند از شخصیت سالمی برخوردار باشد و تا زمانی هم که خودش نخواهد، شما یا هر فرد دیگری نمی توانید تغییری در رفتار ایشان ایجاد کنید.

برخی از افراد هم دوست دارند دست به چنین رفتارهایی بزنند چرا که برایشان تولید هیجان می کند و این احساس را به دست می آورند که افراد زرنگ اند و دیگران نمی توانند این قضیه را بفهمند. ضمن اینکه رابطه ممنوعه معمولا هیجان بیشتری برایشان دارد و معمولا برای به دست آوردن این هیجان اقدام به چنین رابطه هایی می کنند.

اما در حال حاضر و با توجه به توضیحات شما؛ پرسشی که درخصوص شرایطتان مطرح می شود این است:

• چه چیزی باعث شده که هر مرتبه شما چشم پوشی کرده و کوتاه بیایید؟
• همسر عهدشکن باید با اجتناب از موقعیت‌ها و فرصت‌های خیانت، مسوولیت بی‌وفایی خویش را بپذیرد و سعی کند از هر راه ممکن برای بازگرداندن زندگی به امنیت و آرامش سابق استفاده کند. همسر شما آیا چنین رفتاری انجام می دهد؟
• باور شما به چه صورتی مانع قاطعیت شما می شود؟
• چه دلیلی وجود دارد که شما یک رابطه امن که همسرتان به شمامتعهد باشد را حق خود نمی دانید؟
• آیا ماندن شما در این شرایط برای تان فایده دارد که تغییری در آن ایجاد نمی کنید؟
• همسری که خیانت می کند و با شما صداقت ندارد، چه نیازی را در شما ارضا می کند؟

سحر گرامی؛ همسر شما با هزینه واقعی رفتارهایش روبه رو نشده و دلیل آن رفتار منفعلانه شماست. وقتی خیانت می بینید و می بخشید در واقع فرصت اینکه طرف مقابل با هزینه رفتارش روبه رو شود را می گیرید. توضیحاتی که در مورد مسئله خیانت همسرتان نوشته اید نشان می دهد ایشان نه فقط از کاری که کرده پشیمان نیست، بلکه به دنبال قانع کردن شما برای ماندن آن خانم در زندگیش است و کمترین اهمیتی به این موضوع نمی دهد که این رفتارها تا چه حد برای شما ناراحت کننده است و یا اینکه ایشان نیز متاهل است. در واقع هیچ نوع احساس مسئولیتی در قبال شما نداشته و فقط به فکر ارضای خواسته خود است.

 شما نیز ظاهراً فقط به دنبال پاک کردن صورت مسئله هستید (رفتن آن خانم از زندگی تان در حال حاضر) اما اصل ماجرا که متعهد نبودن همسرتان به شماست را نادیده گرفته اید. همسری که از ابتدا به شما پایبند نبوده چه تضمینی وجود دارد که پس از قطع رابطه با این خانم به سراغ نفر بعدی نرود؟

رابطه ای که در آن یکی از همسران به دیگری وفادار نیست، رابطه ای مثبت و مطمئن نیست و سبب فرسایش روحی شما خواهد گشت. همسر شما به نظر می رسد که نمی تواند نسبت به شما متعهد باشد و این مسئله هر از گاهی در زندگی شما قابلیت تکرار خواهد داشت. پس بهتر است ایشان را با این واقعیت ببینید که در تمام این سالها به شما متعهد نبوده است. اجبار به رفتن آن خانم مشکلی را به طور اساسی حل نمی کند چون ظاهرا همسرتان به جای جبران، سعی در پیدا کردن راههایی برای ادامه دادن همین شرایط است. در حالیکه شما حق دارید در رابطه ای امن قرار بگیرید و منتظر تصمیم دو نفر خیانتکار نمانید (همسر شما و آن خانم که هم شما را می شناخته و از تأهل همسرتان آگاه بوده و هم خودش متاهل بوده و  در خیانت به شما با همسرتان شریک شده). 

 به جای رفتار منفعلانه ای مانندکوتاه آمدنهای پی در پی و یا امید به اینکه این خانم از زندگی تان برود؛  قاطعیت بیشتری به خرج دهید و چنانچه خواهان ادامه زندگی هستید لازمست محکمتر رفتار کنید و حد و حدود و خط قرمزهای خود را برای همسرتان مشخص کنید. در نهایت این شما هستید که تصمیم می گیرید به ادامه زندگی و یا ادامه ندادن.

از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری طوبی