پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام سوال شما را خواندم
فانتزی های جنسی ربطی به زندگی واقعی ندارند و لزوما هم بد نیستند. شما و همسرتان می توانید درباره تخیلات و تمایلاتی که در فکرتان هست هم صحبت کنید، به شرطی که این حرف ها باعث آسیب یا آزار کسی نشود. کسی حق ندارد چیزی را به دیگری تحمیل کند. زمانی ازار دهنده میشود که از حد کنترل خارج شود و به دیگری اسیب بزند .
هر تصویری در ذهن، یا الگویی در فکر، که برانگیختگی جنسی ایجاد کند را می گوییم فانتزی جنسی. برای سکس تراپیست ها، یکی از نشانه های ارزیابی میل جنسی است. یعنی که طبیعی است و در همه آدم های طبیعی باید باشد. گاهی خود به خود می آید و گاهی با اراده خودمان. گاهی در اتاق خواب، گاهی بیرون آن. گاهی شب، گاهی روز. گاهی تنها، گاهی با همسر، گاهی... و همه اینها طبیعی است. گاهی در سکس تراپی از آن استفاده درمانی هم می کنیم. پس چرا ترسناک است؟
آدمها ممکن است به سه دلیل از فانتزی های جنسی شان بترسند. اول اینکه گاهی فکر می کنند فانتزی ها طبیعی نیست. احساس گناه می کنند یا می گویند نکند دچار انحراف جنسی شده باشم! دوم اینکه گاهی نگران ورود مکرر و بی اختیار فانتزی ها به ذهنشان می شوند و می ترسند که نکند دچار وسواس فکری شده باشند. و سوم، و از همه مهم تر، اینکه گاهی از «عملی» شدن این افکار هراس دارند؛ یا حتی اینکه نکند روزی از دهانشان بپرد چه فکرهایی از سرشان گذشته و آن وقت شنونده ممکن است چه فکری بکند... البته شنونده باید عاقل باشد، اما این ترسها کدام شان منطقیاست؟
تا جایی که فانتزی، فانتزی است؛ یعنی در ذهن آدم است، چرا باید نگرانش بود؟ فکر شما مثل نقاشی شماست. هیچ نقاشی می ترسد که ناگهان نقاشی اش زنده شود؟ می ترسد مثلا اگر یک پلنگ بکشد، بیاید او را بخورد؟ پس چطور ما از افکارمان می ترسیم؟ افکار ما مخلوق ما هستند. هیچ وقت خالق، مرعوب مخلوقش نمی شود. اما اگر به دنبال این فکر، وسوسه این پیدا شد که دست به اقدام و عمل بزنیم چه؟
اقدام و عمل، در ادامه یک فانتزی، می تواند در 3 سطح تعریف شود: اول، در میان گذاشتن آن با همسر یا شریک جنسی. دوم، تشویق کردن یا فشار روانی به همسر یا شریک جنسی برای درگیر شدن با آن. و سوم، اقدام و عمل در دنیای واقعی. درباره سومی، حرفی نمی زنیم، چون دیگر فانتزی نیست. در مورد هر عمل جنسی هم، با توجه به شرایط خاص و اعتقادات و ارزش های افراد می شود اظهار نظر کرد. در سکس، استاندارد بی معناست. مرز مشخصی هم بین نرمال و غیر نرمال (یا پارانرمال) وجود ندارد. اما در مورد درگیر کردن همسر یا شریک جنسی با فانتزی ها چه؟ مطرح کردن فانتزی های جنسی با همسر، نشان از سطح بالای صمیمیت و اعتماد بین زوج است. این درست؛ اما همان که گفته «جز راست نباید گفت» در ادامه اش هم گفته: «هر راست نشاید گفت». اگر فکر کنیم فانتزی ما، هرچه که باشد، همسرمان باید پذیرای آن باشد و خیلی هم حال کند از این همه صداقت ما که آنچه در پستوهای ذهنمان هست هم برایش رو کرده ایم، نه تنها ساده انگارانه است، که کمی هم خودخواهانه است.
ظرفیت و پذیرش طرف مقابل مان را باید در نظر بگیریم. ممکن است چیزی که مطمئنیم جز فکر، هیچ نیست و هرگز برای عملی کردن آن کوچکترین اقدامی نخواهیم کرد، حتی تصورش برای طرف مقابل نفرت انگیز باشد. و حتی اگر یک بار مطرحش کنیم، حتی اگر در اوج مستی و از خود بیخودی جنسی باشد، شاید پرده ای را پاره کند که دوباره دوختنش، خیلی سخت است.
از اعتماد شما سپاسگذارم
ساجده ودودی
خانه توانگری