سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

رابطه خواهری

پرسش

تاریخ ثبت : 20 مرداد 1397
992  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام. دختری بیست و چهار ساله هستم و خواهری دارم که یک سال و نیم ازم بزرگتره و تحصیلکرده. از همون کودکی درونگرا بودم و اون برونگرا و خیلی وقتها خشمگین. همیشه دعوا میکردیم و من رو میزد و باعث میشد مادرم خواهرم رو تنبیه کوچیکی کنه. این سالها گذشت ولی من و اون تو وضعیت بدتری گیر افتادیم. من اغلب وقتها تائید خانواده رو داشتم و وقتی اون کاری میکرد و نتیجه اش رو میدید حالا چه توی بیرون چه توی خانواده، همش نگاهش به سمت من بود که من گناهکارم و توی این سه چهار سال که شدت زیادی پیدا کرده حتی باز هم به زدن من اقدام کرد. من هم طبق معمول بخشیدم، به خاطر ادامه رابطه خواهری مون.
تا اینکه با یه سری اتفاقات تموم دوستاش رو از دست میده و باز هم من مقصر بودم. اینقدر توی فشار روانی قرارم میده با بهونه های مختلف که خیلی ضعیف شدم. شده با اشک از خونه رفتم و بعد از یه هفته برگشتم ولی هیچی عوض نشده، به بهانه های مختلف حرفهایی رو پیش میکشه که مثلا برای دو سال قبله و من رو آزار میده، تحقیرم میکنه. روابطم رو بهم میریزه، بهم حس گناه میده، گناه به دنیا اومدن! خانواده هم از من انتظار دارند خشمگین نشم.

مهمترین سوال :
واقعا عاجزم که چه کار کنم؟ دارم تحلیل میرم

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

زهرا محمدی
زهرا محمدی
21 مرداد 1397 ساعت 18:48

حانیه ی عزیز

از اینکه به ما اعتماد کردید از شما ممنونیم 

شرایطی که از دوران کودکیتان برای ما نوشتید قطعا سخت و آزاردهنده است

دختر بچه ی 5 ساله یا 7 ساله ای بودید که نمیتوانستید در برابر زورگویی های خواهرتان از خودتان دفاع کنید و  وقتی دعوا میشد  مادرتان خواهرتان را تنبیه میکرد شما دچار احساس گناه می شدید ظاهرا الان هم "در بر همان پاشنه می چرخد" ایشان زور می گویند و شما دچار خشم می شوید و بعدش احساس گناه می کنید، . شما در دوران کودکی هم وقتی مادرتان خواهرتان را تنبیه میکرد احساس گناه میکردید که حتما اگر شما نبودید خواهرتان تنبیه نمی شد  الانم هم احساس گناه دارید. احساس گناه  به دنیا امدن دارید همان احساس گناه همیشگی....

وقتی در دوران کودکی بنیادی ترین نیاز ما یعنی نیاز به امنیت آسیب ببیند ( با تهدید، تنبیه، عدم ابراز محبت، حمایت، درک، توجه و ...) باعث شکل گیری تله محرومیت هیجانی در ما میشود ممکن است ما برای جبران این تله دست به ایثارگری و توجه کردن افراطی به نیازهای بقیه بزنیم و از نیازهای خودمون غافل بشیم و همین باعث ایجاد خشم در ما شود.

 وقتی شما یک هفته از منزل می رویدتا وقتی برگردید چیزی عوض شود این یعنی فرار به جای اینکه مسئله ای حل شود شما فاصله میگیرید و وقتی برمیگردید همان اتفاقات قبلی مجدد تکرار می شود و مشکل سرجایش هست


برای حل این مسئله بهتره رفتار جراتمندانه را یاد بگیرید و همینطور از  هیجانات منفی تان فرار نکنید و آنها را تجربه کنید 

میتوانید از یک درمانگر کمک بگیرید و همینطور درس غیرحضوری من ارزشمند میتواند به شما کمک کند 


بااحترام

زهرا محمدی


معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ پرسشگر

02 شهریور 1397 ساعت 12:37
ممنون بابت پاسخ کامل و همدلیتون، حتمن به توصیه هاتون عمل میکنم. با جوابتون خیلی احساساتی شدم و خاطرات و رفتارهای خودمو خانواده دوباره از جلوی چشمم گذشت البته اینبار نه با احساس اینکه من گناهی داشته باشم بلکه با احساس اینکه خودم رو چقدددر فراموش کرده بودم و به خودم تا الان نا انصافی کردم... واقعن ممنونم
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه