سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

از خانوادم ناراحتم

پرسش

تاریخ ثبت : 25 مهر 1397
1,603  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
با سلام،من مدتیه که با خانوادم مشکل پیدا کردم طوری که خیلی از اوقات نمیتونم توی خونه حتی کنارشون بشینم،من حتی میترسم جلوی اون ها یه صوت عادی روانشناسی یا سخنرانی گوش کنم یا وقتی کتاب میخرم سعی میکنم ازشون پنهان کنم چون خیلی از اوقات اگر باب میلشون نباشه انتقاد میکنن ومیگن اینا چه فایده ای دارن واصلا شرایط وعلاقه مندی های منو در نظر نمیگیرن ،من هیچ نظر خاصی سعی میکنم در مورد خیلی از مسائل ندم چون میترسم بازم انتقاد بیهوده کنن واگر من جواب بدم به بحث ودعوا بکشهوموقع دعوا همیشه گوشزد میکنن که تو خانواده سالم با شرایط مالی خوب داری یا اینکه ما هیچ وقت تورو کتک نزدیم بابات معتاد نیست،ماتو خونه (منظورپدرومادرم)با هم دعوا نمیکنیم وتو قدر این شرایط خوبتو نمیدونی،باید توی یه خانواده مشکل دار بودی تا میفهمیدی بقیه چقد بد زندگی میکنن،جالبه اگر حتی چیزایی که میخونم یا فیلمایی که میبینم باب میلشون باشه بازم میگن این همه رو که دیدی یا انجام دادی چه اثرمثبتی،روت گذاشت ،من کاملا منزوی شدم بیشتر توی اتاقم کارای شخصی انجام میدم و گرفتار اعتیاد به گوشی شدم،وچون شهر دیگه ای درس خوندم بعد از فارغ التحصیلی از دوستام دور شدم ورابطه هرروزه باهاشون ندارم،کاملا احساس تنهایی میکنم و گاهی از شدت ناراحتی حس میکنم افسرده شدم یه مورد دیگم که هست گاهیم که خواستگار دارم ونمیپسندم بازم به معیارهام خرده میگیرن وحتی بعدها مستقیم یا غیر مستقیم میگن که تو لیاقت اون فردو نداشتی،دیگه نمیدونم چی کار کنم،حالم اصلا خوب نیست تنها دلخوشیم خواهرمه که اونم تفاوت سنیش باهام زیاده ولی خوب گاهی با هم حرف میزنیم،خواهشا کمکم کنید

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
29 مهر 1397 ساعت 15:36

سلام دوست گرامی


نامه تان را خواندم. احساس میکنم واقعا در شرایط کسل کننده ، خسته کننده و آشفته ای به سر می برید. انگار خودتان از این وضعیت اصلا راضی نیستید ولی شرایط، شکلی دیگه داره براتون رقم میخوره. نیاز شما در این وضعیت حمایت روانی و عاطفی خانواده است . انتظاری که لازم است والدین بسیار بیشتر به آن توجه نمایند. گاهی نمی دانند رفتارهای بی اعتبار کننده و سرزنش آمیزشان چقدر میتواند در رفتارها ، عواطف و اعتماد به نفس فرزندانشان تاثیر منفی به جا بذاره.


داستانی نقل شده از ساکنان جزایر سلیمان واقع در اقیانوس آرام -که مردم شان برای آنکه درختان منطقه شان را به واسطه ی ندادن محصول مناسب، نابود کنند،  آن را نمی سوزانند یا تنه ی آن را با تبر نمی زنند. بلکه همه ی ساکنانش دورتا دور جنگل حلقه می زنند و چند شبانه روز جنگل را نفرین می کنند. این، برای خشک شدن تمام درختان کافی ست. 


این تمثیل در مورد رفتارهای ما در ارتباط با اطرافیان نیز قابل تامل است. والدین گاهی ناخواسته و شاید هم از روی دلسوزی به ظن خود، با انتقالِ مکرر پیام های انتقادآمیزشان باعث می شوند ریشه ی اعتماد به نفس و عزت نفس فرزندانشان ضعیف شود. 

شما حق دارید که از این وضعیت ناراضی باشید. ترس و نگرانی از مورد انتقاد قرار گرفتن متناوب، حتما برای شما و بسیاری از ماها گران تمام می شه. با این حال گاهی اوقات می تونیم با تعاملی خاص این شرایط را کنترل و کمی مدیریت کنیم.


 تصور میکنم در این شرایط ترجیح داده اید سکوت کنید و یا در تنهایی به سر ببرید. هرچند ممکنه شما را از باد تند انتقادات و پیام های بی ارزش کننده دور نگه داره اما انزوا نیز احتمالا  به وخامت حال شما دامن زده. پناه بردن به لاک دفاعی، موقتا برای رسیدن به آرامش و تمرکز  لازمه.  با این حال،  زمانیکه این رفتار، تنها شیوه ی رویارویی ما در برخورد با دیگران میشه، روی تفکر ، نگرش ، عواطف و حتی انتخاب های ما تاثیر منفی به جا میذاره.


تمایل داشتم نمونه ای از دیالوگ تان را در مواقعی که صحبتی بین تان پیش میاد را بخوانم. با این وجود، تصور میکنم گاهی اوقات میتونید با انعطاف پذیری و تنوع در انتخاب واژگان و تغییر در  شیوه بیانِ نظر خود در مورد علائق تون ، با کمترین واکنش و موضع گیریِ تند اطرافیان روبرو شوید. سعی کنید در ابراز ترجیحات و تمایلات خود صرفا در مورد دلایل شخصی انتخاب تون با تمرکز و آرامش توضیح بدید بدون آنکه مجبور شوید به آنها واکنش  نشان داده و یا مساله ای را  از آنها پنهان نمایید. 


فیلم  Room 2015 را احتمالا دیده اید. بری لارسون، 6 سال با تحقیر و بدرفتاری ، محبوس در اتاقی به همراه فرزند خود در بدترین شرایط زندگی می کرد. البته زندگی نمی کرد، با مشقت، زندمانی می کرد.  بدون آنکه اجازه داشته باشه زندگی در جهان بیرون و تغییرات همراه آن  را لمس کنه. برای رهایی از این  انزوای ناخواسته، باید تصمیم می گرفت تا متفاوت فکر و رفتار کنه. شیوه های مختلف برای آزادی را امتحان کنه. تا بالاخره بتونه رها بشه. و شد. هرچند اون بیرون ممکنه خیلی اتفاقات فوق العاده ای هم براش نیفته اما از زندگی در انزوا و بی معنایی واقعا بهتر بود.


احساس تون رو عمیقا درک میکنم. توصیه میکنم برای رهایی از این شرایط کمی این  وضعیت رو تغییر بدید. حداقل این است که از تجربه مکرر احساسات ناخوشایند، فاصله خواهید گرفت و به مرور جان می گیرید. خودتون رو بابت رفتارهای اطرافیان سرزنش نکنید. ارتباط دوستانه و صمیمانه تون را کمی توسعه بدید. فعالیت های تفریحی بیرون از خانه میتونه براتون مفید باشه. با دوستان یا به تنهایی. یا با خواهرتان. حتی میتوانید در این میان ، فرصت های بیشتری را جهت رسیدن به شغل و یا مهارت و یا حرفه ی مورد علاقه تان نیز فراهم کنید.

  شما واقعا میتونید و این حق را دارید تا به خودتان و نیازهاتون  احترام بذارید. 

با توجه به شرایط موجود، در صورت امکان، مراجعه حضوری به رواندرمانگر نیز  جهت تسریع در روند  بهبودی،  براتون موثر خواهد بود.



با تشکر از اعتماد شما

شایان غدیری

خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه