رابطه ی از راه دور با آدم بی احساس

پرسش

تاریخ ثبت : 25 مهر 1397

1,111 بازدید

سلام

من 31 سالمه و به مدت 2 سال در رابطه غیر حضوری(مجازی) با آقایی هستم که هیچ وقت ندیدمش. یکی دوبار تو اسکایپ دیدم ( در حد دو سه دقیقه) و دو تا عکس یعنی تو خیابون ببینمش نمیشناسمش!

خیلی مقاومت میکنه در برابر نزدیک شدن و میگه کاملا  آدم بی احساسیه و ترجیح میده بمیره ولی احساس نداشته باشه!

من از خیلی رفتارها و اعتقاداتش خوشم میاد و دوستش دارم و این یه طرفه بودن احساسم اذیتم میکنه. اما هر بار که ازش دور میشم خیلی سعی میکنه دوباره برگردم و منم نهایتا یکی دو هفته مقاومت کنم چون دوستش دارم.

یه مشکل دیگه هم اینه که هیچی از خودش بهم نمیگه! یعنی تنها چیزایی که ازش میدونم اسم کوچیکش، سنش و رشته ی تحصیلیشه. البته چیزی هم از من نمیپرسه.

من یه کاری هم دارم براش میکنم که حتی وقتهایی که ازش فاصله میگیرم به خاطر اون کار مجبورم باهاش صحبت کنم.

از یه طرف میگم نمیشه(و نمیخوام)  مجبورش کنم که احساس داشته باشه و بهم نزدیک بشه! از یه طرف دارم اذیت میشم چون خودم خیلی احساس دارم.

با خودم میگم از تنهایی که بهتره اصلا شاید درست بشه یا کم کم احساس به وجود بیاد. به مرور زمان یه کم نزدیک تر شده بهم(در حد فرستادن استیکر بوس) یا مثلا بهش شک کنم بهم توضیح میده.و چون خیلی از اعتقاداتش رو قبول دارم که تو اطرافیانم کسی اینطوری نیست بیشتر وابسته م کرده. که همینا باعث شک من میشه در مورد تموم کردن رابطه.

البته دور و برم هم پسری نیست که بگم به خاطر ایشون موقعیتی رو از دست دادم.

واقعا نمیدونم چه کار باید بکنم! فکر میکنم باید رابطه رو  تموم کنم ولی بعضی وقتها شک میکنم. و اگر بخوام تموم کنم نمیدونم چطوری!

واقعا ممنون میشم راهی جلوی پام بذارین

ثبت و ویرایش پاسخ

لغو درخواست

سلام
من 31 سالمه و به مدت 2 سال در رابطه غیر حضوری(مجازی) با آقایی هستم که هیچ وقت ندیدمش. یکی دوبار تو اسکایپ دیدم ( در حد دو سه دقیقه) و دو تا عکس یعنی تو خیابون ببینمش نمیشناسمش!
خیلی مقاومت میکنه در برابر نزدیک شدن و میگه کاملا آدم بی احساسیه و ترجیح میده بمیره ولی احساس نداشته باشه!
من از خیلی رفتارها و اعتقاداتش خوشم میاد و دوستش دارم و این یه طرفه بودن احساسم اذیتم میکنه. اما هر بار که ازش دور میشم خیلی سعی میکنه دوباره برگردم و منم نهایتا یکی دو هفته مقاومت کنم چون دوستش دارم.
یه مشکل دیگه هم اینه که هیچی از خودش بهم نمیگه! یعنی تنها چیزایی که ازش میدونم اسم کوچیکش، سنش و رشته ی تحصیلیشه. البته چیزی هم از من نمیپرسه.
من یه کاری هم دارم براش میکنم که حتی وقتهایی که ازش فاصله میگیرم به خاطر اون کار مجبورم باهاش صحبت کنم.
از یه طرف میگم نمیشه(و نمیخوام) مجبورش کنم که احساس داشته باشه و بهم نزدیک بشه! از یه طرف دارم اذیت میشم چون خودم خیلی احساس دارم.
با خودم میگم از تنهایی که بهتره اصلا شاید درست بشه یا کم کم احساس به وجود بیاد. به مرور زمان یه کم نزدیک تر شده بهم(در حد فرستادن استیکر بوس) یا مثلا بهش شک کنم بهم توضیح میده.و چون خیلی از اعتقاداتش رو قبول دارم که تو اطرافیانم کسی اینطوری نیست بیشتر وابسته م کرده. که همینا باعث شک من میشه در مورد تموم کردن رابطه.
البته دور و برم هم پسری نیست که بگم به خاطر ایشون موقعیتی رو از دست دادم.
واقعا نمیدونم چه کار باید بکنم! فکر میکنم باید رابطه رو تموم کنم ولی بعضی وقتها شک میکنم. و اگر بخوام تموم کنم نمیدونم چطوری!
واقعا ممنون میشم راهی جلوی پام بذارین

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری

26 مهر 1397 ساعت 18:44

با سلام

نامه شما را خواندم. احساسات شما قابل درک است. در شرایط متعارضی قرار گرفته اید.

در رمانی به نام مادر بزرگ سلام میر ساند و می گوید متاسف است می خواندم: هیچ چیز آدم ها را بیشتر از این نمی‌ترساند که از چیزی شناخت نداشته باشند و مجبور باشند آن را به قوه ی تخیل شان بسپارند.

زمانیکه رابطه عاطفی به مدت طولانی محدود به ارتباط غیر حضوری میشه تردیدهای زیادی را در خصوص تصمیم گیری آگاهانه به جا میذاره. شناخت ، محدود و ارزیابی ها، به شدت تحت تاثیر احساساتِ سوگیری شده و قوه تخیل قرار می گیره. افراد در چنین ارتباطاتی عموما سعی میکنند وجه خوشایند و مورد پذیرش خودشون رو به اشتراک بذارن . و بسیاری از تفاوت ها و باگ های شخصیتی و رفتاری شون رو سرکوب و یا نادیده بگیرن.

گاهی بدترین انتخاب های افراد زمانی گرفته می شن که در تنهایی به سر می برند. سالها آنها را در یک رابطه ی اشتباه نگه میدارند تا مبادا احساس تنهایی کنند. از رابطه ی اجتماعی و عاطفی مستقیم با دیگران نیز دوری می جویند تا مورد قضاوت قرار نگیرند. تا مبادا طرد شوند. تا مبادا نقص های شان برملا شوند.

بنابراین زمانیکه این رابطه صرفا از این طریق ادامه پیدا میکنه، نمی تونه موقعیت مناسبی را جهت شناخت متقابل و تصمیم گیری های آگاهانه به وجود بیاره. تردیدی نیست که شما می توانید تصمیم بگیرید تا این رابطه را با این شکل و شمایل به اتمام برسید. این مهم ترین مساله.

اینکه چطور و چگونه؟ دشوارترین مساله. احساسات شما طی دو سال اخیر درگیر این رابطه و فرد مورد نظر بوده. وابستگی زیادی ایجاد شده . و حق دارید که این شکل از جدایی برایتان سخت باشه. با این حال، ادامه ی آن نیز وضعیت را سخت تر از این هم خواهد کرد. تصمیم بگیرید که این رابطه را به اتمام برسانید. از احساساتی که ممکن است پیامد آن تجربه کنید نهراسید. طبیعی ست که هیجانات ناخوشایندی را تجربه کنید. بار منفی عواطف پس از جدایی سنگین و فریبنده ست که گاهی باعث میشه رابطه تان به سوی فردِ گذشته، عود کنه . مراقب این مساله باشید.

وسائل ، ابزارها و کانال هایی که باعث دسترسی به این رابطه می شوند رو حذف کنید.

موقعیت های اجتماعی خودتون رو کمی گسترش بدید. همیشه از یک مسیر حرکت نکنید. از یک پنجره به دنیا نگاه نکنید. راههای متنوع برقراری ارتباط اجتماعی سالم رو امتحان کنید.

از نقص ها و محدودیت های خودتون نترسید . اونها بخش های واقعی وجود همه ی ما هستند.آنها رو به عنوان بخشی از خود واقعی تون بپذیرید.

در این راستا و در صورت تمایل می توانید از بسته آموزشی : ساختن رابطه عاطفی بدون شکست نیز بهره مند شوید.

با تشکر از اعتماد شما

شایان غدیری

با سلام نامه شما را خواندم. احساسات شما قابل درک است. در شرایط متعارضی قرار گرفته اید. در رمانی به نام مادر بزرگ سلام میر ساند و می گوید متاسف است می خواندم:  هیچ چیز آدم ها را بیشتر از این نمی‌ترساند که از چیزی شناخت نداشته باشند و مجبور باشند آن را به قوه ی تخیل شان بسپارند. زمانیکه رابطه عاطفی به مدت طولانی محدود به ارتباط غیر حضوری میشه تردیدهای زیادی را در خصوص تصمیم گیری آگاهانه به جا میذاره. شناخت ، محدود و ارزیابی ها، به شدت تحت تاثیر احساساتِ سوگیری شده و قوه تخیل قرار می گیره. افراد در چنین ارتباطاتی  عموما سعی میکنند وجه خوشایند و مورد پذیرش خودشون رو به اشتراک بذارن . و بسیاری از تفاوت ها و باگ های شخصیتی  و رفتاری شون رو سرکوب و یا نادیده بگیرن.  گاهی بدترین انتخاب های افراد زمانی گرفته می شن که در تنهایی به سر می برند. سالها آنها را در یک رابطه ی اشتباه نگه میدارند تا مبادا احساس تنهایی کنند. از رابطه ی اجتماعی و عاطفی مستقیم با دیگران نیز  دوری می جویند تا مورد قضاوت قرار نگیرند. تا مبادا طرد شوند. تا مبادا نقص های شان برملا شوند.  بنابراین زمانیکه این رابطه صرفا از این طریق ادامه پیدا میکنه، نمی تونه موقعیت مناسبی را جهت شناخت متقابل و تصمیم گیری های آگاهانه به وجود بیاره. تردیدی نیست که شما می توانید تصمیم بگیرید تا این رابطه را با این شکل و شمایل به اتمام برسید. این مهم ترین مساله. اینکه چطور و چگونه؟ دشوارترین مساله. احساسات شما طی دو سال اخیر درگیر این رابطه و فرد مورد نظر بوده. وابستگی زیادی ایجاد شده . و حق دارید که این شکل از جدایی برایتان سخت باشه. با این حال، ادامه ی آن نیز وضعیت را سخت تر از این هم خواهد کرد. تصمیم بگیرید که این رابطه را به اتمام برسانید. از احساساتی که ممکن است پیامد آن تجربه کنید نهراسید. طبیعی ست که هیجانات ناخوشایندی را تجربه کنید. بار منفی عواطف پس از جدایی سنگین و فریبنده ست که گاهی باعث میشه رابطه تان به سوی فردِ گذشته، عود کنه . مراقب این مساله باشید.  وسائل ، ابزارها و کانال هایی که باعث دسترسی به این رابطه می شوند رو حذف کنید. موقعیت های اجتماعی خودتون رو کمی گسترش بدید. همیشه از یک مسیر حرکت نکنید. از یک پنجره به دنیا نگاه نکنید. راههای متنوع برقراری ارتباط اجتماعی سالم رو امتحان کنید.   از نقص ها و محدودیت های خودتون نترسید . اونها بخش های واقعی وجود همه ی ما هستند.آنها رو به عنوان بخشی از خود واقعی تون بپذیرید.  در این راستا و در صورت تمایل می توانید از بسته آموزشی : <a href="https://www.tavangary.com/relationshipfull/">ساختن رابطه عاطفی بدون شکست</a> نیز بهره مند شوید. با تشکر از اعتماد شماشایان غدیری

معرفی کتاب :

معرفی فیلم/مقاله :

معرفی دروس غیر حضوری :

اکشن پلن :

ثبت و ویرایش پاسخ

لغو درخواست

پاسخ پرسشگر

26 مهر 1397 ساعت 23:59

ممنون از وقتی که گذاشتین وجواب دلسوزانه تون. گرچه گفتنشم هنوز برام سخته اما با اراده ی بیشتری سعی در تموم کردن یه رابطه ی اشتباه میکنم

معرفی کتاب :

معرفی فیلم/مقاله :

معرفی دروس غیر حضوری :

اکشن پلن :

ثبت و ویرایش پاسخ

لغو درخواست

پاسخ پرسشگر

21 آبان 1397 ساعت 15:53

آقای غدیری عزیز، من با توجه به راهنمایی شما به این نتیجه رسیدم که بهتره اون رابطه تموم بشه و با اون آقا خداحافظی کردم اما هنوز تو ذهنم تموم نشده بود. حدود 2 هفته بعد اتفاقی افتاد که فهمیدم تو همه ی این مدتی که با ایشون بودم چقدر ساده لوح بودم و ایشون اصلا اونطوری که من فکر میکردم نبود. الان خیلی خوشحالم که رابطه رو تموم کردم، گرچه دو سال وقت و انرژیم تلف شد تو این رابطه، اما جلوی ضرر رو هر جا بگیری منفعته. میخواستم دوباره ازتون تشکر کنم بابت راهنماییتون 3>

معرفی کتاب :

معرفی فیلم/مقاله :

معرفی دروس غیر حضوری :

اکشن پلن :

ثبت و ویرایش پاسخ

لغو درخواست

سوالات مشابه

با این مشکلات ایا ادامه بدم و این مشکلات حل شدنیه979 بازدید
طرز برخورد با خواستگاری که رفته و بعد از مدتی که ازدواج کرده برگشته1,392 بازدید
احساس گناه شریک عاطفیم725 بازدید
ارتباط با مرد متاهل1,596 بازدید
رابطه عاطفی تمام شده اما شریك عاطفی هنوز پیام میده و ابراز علاقه میكنه868 بازدید

دکتر علیرضا شیری

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...

دسته بندی ها

پاسخگران