پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام دوست گرامی
نامه شما را خواندم، قابل درک است که در این موقعتی که قرار گرفته اید احتمالا احساسات ضد و نقیضی را تجربه می کنید، از طرفی پدر خود را به عنوان تکیه گاه ، فردی امن و قابل اعتماد دوست دارید، از طرف دیگر با در جریان این موضوع قرار گرفتن یک مرتبه تصوری که از ایشان دارید ، می تواند فرو بریزد و ناامید شوید از ایشان و اعتماد و اطمینانتان را از دست بدهید، احساس خطر می کنید که ممکن است با پیشروی این رابطه امنیت خانواده خود را از دست بدهید.
در ابتدا بیایید بین خیانت و لغزش تفاوت قائل شویم ، نه به این معنی که توجیه ای داشته باشیم برای عمل بلکه در واقع از بد و بدتر داریم صحبت می کنیم، خیانت را وقتی می نامیم که رابطه رنگ و بوی جنسی به خود می گیرد و لغزش را وقتی می گوییم که هنوز این اتفاق نیفتاده است. و در موردی که شما فرمودید بیشتر به لغزش شبیه است.
اغلب در مواجه با موضوعی مثل خیانت واکنش ها به این صورت است، انکار / خشم/ افسردگی / خشم و در نهایت امید است که فرد به پذیرش نسبت به اتفاق افتاده برسد.
واقعیت این است که دانستن این موضوع بخصوص در مورد والدینمان که امین ما هستند و ما هرگز به صورت دو موجود مذکر و مونث نگاهشان نکرده ایم ، تلخ است و این تلخی قابل انکار نیست، اما از آنجایی که شما جای ایشان نیستید، نمی توانید به جای ایشان قضاوت کنید، اگر ظرفیتش را دارید ، می توانید اینطور در نظر بگیرید که پدر چه دوران و تجربه تلخی را از سر گذرانده اند تا الان در این نقطه ایستاده اند، البته این امر به معنی مجوز دادن به لغزش نیست، فقط می تواند از شدت ناراحتی و خشم شما کم کند تا حدودی.
در گام بعدی می توانید گفتگو کنید که شما انجام دادید و پدر به شما این اطمینان را داده اند که نمی گذارند خانواده آسیبی ببیند.
بیش از این کاری از دست شما برنمی آید، و مداخله بیش از این و ارد شدن در حوزه ایست که نه کنترلی درش دارید و از طرفی هر اطلاعات اضافی می تواند روان شما را بیشتر آزرده کند.
اجازه دهید که خودشان مسئله خودشان را حل کنند و شما بیشتر از این حد وارد جزییات نشوید.
با تشکر از اعتماد شما
مونا گوشه - خانه توانگری طوبی