با سلام

نامه تان را خواندم ومتوجه نگرانی شما شدم ، پرواضح است که رابطه زناشویی رضایتمندانه تا اندازه ای به روابط جنسی مربوط است و این نیاز یکی از علل خوشبختی زناشویی است واگر این روابط قانع کننده نباشدبه احساس محرومیت، ناکامی، تعارض ودر نهایت گاهی  هم به از هم پاشیدگی خانواده منجر میشودبنابراین هرگونه ناتوانی در رابطه جنسی بر رابطه عاطفی زوجین تاثیر میگذارد. در جایی از نامه فرمودید از اول متوجه این مشکل شده بودید  واکنون سه بار در ماه به طور میانگین رابطه دارید ،اما باید گفت تعداد رابطه زناشویی از نظر علمی عدد مشخصی نداردوتعداد این روابط به نیاز طرفین بستگی داردولی بیشتر اوقات یک عدم تقارن نسبی،بین نیاز های زن ومرد وجود دارد‌که باید به یک تعادل برسند ولی اگر این عدم تقارن زیاد باشد منجر به اختلاف ومشکل میشود. ممکن است با وجود علاقه بین زوجین، یکی از آنها برای دیگری جذابیت جنسی نداشته باشد یا یکی از زوجین به دلیل فقدان مهارت جنسی وعاطفی نتواند نیاز همسرش را درک وارضا کند.اما به طور کلی سردمزاجی در مردان علل مختلفی دارد وبه دو نوع اولیه وثانویه تقسیم میشود، در سردمزاجی اولیه شخص از همان ابتدای زندگی  سردمزاجی دارد ودر نوع ثانویه بعد از سپری شدن مدتی اززندگی  سردمزاجی ایجاد میشودکه باتوجه به گفته شما ( اگر همسرتان سرد مزاجی داشته باشند) از نوع اولیه بوده است اما دوعلت مهم سردمزاجی علل جسمی وروانی میباشد که از مهمترین علل روانی، مشکل رابطه عاطفی باهمسر، افسردگی واضطراب، کار بیش ازحد یا بیکاری و... بسیاری از مسائل دیگرکه میتوانند بر روی مسائل جنسی تاثیر بگذارندو علل جسمی نیز برسردمزاجی موثر است که ازمهترین آنها کاهش هورمون های مردانه میباشد که برای تشخیص،  نیاز به آزمایش تخصصی است ، بنابراین  اینکه وجود مشکل در رابطه زناشویی شما سبب بروز مشکلات دیگری بین شما شده است کاملا طبیعی است وبرای  جلوگیری از مشکلات بیشتر نیاز به شناخت دقیق مشکل وجوانب آن میباشدوبرای حل این مشکل حتما باید به سکس تراپ مراجعه فرمایید تا راهکارهای مؤثری را در این زمینه به شما وهمسرتان ارائه دهند.

باسپاس از اعتماد شما

الهه دهقانیان

خانه توانگری طوبی

هانیه عزیز سلام 

متاسفم که میشنوم با مراجعه به مشاور نتیجه مطلوب نگرفتید وباعث بدبینی ونگرانی شما در این زمینه شده ولی باید این  را به خاطر داشته باشید که در هر شغل وحرفه ای افرادی وجود دارند که در کارشون خیلی وارد نیستند وبصورت حرفه ای برخورد نمیکنند اما این دلیل نمیشود که شما به روانشناسان دیگر اعتماد نکنید.در مورد اینکه چرا به منزل پدرتون رفتید چیزی نگفته بودید ولی مطمئنن این تصمیم شما مشکل را حل نمیکند چرا که رفتار هایی مثل قهر کردن ، صحبت نکردن در مورد مشکل وترک منزل به سرد شدن رابطه منجر میشود، بنابراین باید این نکته را در نظر بگیرید که سالهای اول زندگی مشترک  ،زوجین باچالشهای مختلفی روبه رو هستند که شاید برای خیلی از آنها آمادگی نداشته  باشند پس باید به حل مسئله فکر کنید نه به پاک کردن صورت مسئله. از آنجایی که شما طبق گفته خودتان در زمینه رابطه عاطفیتان مشکلی نداشته اید ومشکل زناشویی شما باعث ایجاد مشکلات دیگر شده میتوان گفت  به جای نگرانی وناامیدی باید به فکر راه حل مشکلتان باشید واکنون در کنار همسرتان به حل این مشکل کمک کنید. نکاتی که شما برای حل مشکتان نیاز است بدانید اینست که شاید شما بطور واضح وشفاف در مورد نیازها وخواسته های جنسیتان باهمسرتان حرف نزدید ودر زمان وشرایط نامناسب با بهانه یا به صورت های دیگر احساس نارضایتیتان را عنوان کردید پس اولین قدم صحبت کردن با همسرتان میباشد، مورد دیگر که در نامه تان ذکر کردید این بود که برای درمان به همسرتان گفته اید مشکل دارد وباید به درمانگر مراجعه کند که ایشان هم با ناراحتی واکنش نشان دادند ؛ این  که باید برای حل مشکل به درمانگر مراجعه کنید شکی نیست اما نحوه گفتن شما بسیار مهم است چرا که یکی از اشتباهات رایج اینست که یکی از طرفین میگوید تو مشکل داری پس به درمانگر مراجعه کن.بنابراین سعی کنید با آرامش درکنار همسرتان باشید ودر مورد مشکلتان با هم به راه حل برسید ودر این مسیر باید از سکس تراپ کمک بگیرید.

باتشکر