سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

اتمام رابطه با این اقا کاردرستیه؟

پرسش

تاریخ ثبت : 16 آذر 1397
713  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام
من خاسگارزیاد دارم ولی هیچ کدوم بدلم نبوده ونیست جداازاینکه با یکیش رابطه پیامکی برقرارکردم تایکسال بعدرد دادم واین اقا بشدت برای من وخانوادم دردسرساز شد وکلاهمه جاجار زد ک درارتباط بودیم تلفنی وباتوجه ب سنتی بودن کامل ما خب این اتفاق خوبی نیست
گذشت ومن عکس یه اقارو دیدم ازهمشهریام ک دقیق همون چیزی بود ک من میخواستم خودم وسعی کردم بهشون نزدیک کنم ومثلا بگم که منم وجود دارم میتونه ب منم فک کنه منتها از تلگرام یه پیام اشتبادادم وگفتم اشتباشدواینا زنگ زدن من استرسی شدم وچون هیچ شناختی رو ی روح وروان ایشون نداشتم ترسیدم کل مشخصاتم بگم
فامیل مادریمو گفتم دانشگا بجای اصفهان تهران وگفتم خونمونم شهرکناریمون گفتم خلاصه اون اقا از تفکرات من خوشش اومد وقتی متوجه شد همشهریشم خواست منو ببینه مخالفت کردم ک دلیلش وگفت ک دوست داشتم ظاهرتون و ببینم وبعدش پیشنههاد ازدواج بدم این پروسه یک ماه طول کشید وخیلی شیفته بودن وقتی پیشنهاد ازدواج وخاستن باخانواده مطرح کنن گفتم اجازه بدید 3موضوع اصلی رو بگم الان ک قراره جدی بشه گفتمشون بعدش این اقا گفتن مهم نیست وهمچنان تادوسه روز بعدمشتاق بودن ک بعدش قرارشد مثلا یک ماه دیگه من ب خانواده بگم ایشونم همینطور وبیشتراشنا بشیم ببینیم ب درد هم میخوریم ک دیگه ایشون سرد شدن و سراغم نمیومد بمن میگفت درس بخون برو خارج واینا یعنی غیر مستقیم میگفت وعده کشک بود..حالا نمیدونم بخاطر این ک ازهمو اول سه مسئله رو راستشو نگفتم ایجور شد یا اومد مثلا تحقیق کرد کسی بدگویی منو کرده وکلا دیگه هیچچ وقت پیگیر قضیه نشده دیگه نزدیک 4ماهه منم اصلا بروی خودم نیووردم ولی الان بعنوان مشاور برام برنامه ریزی میکنن وبشدت دلسوزن وبرام وقت ک قبول بشم شهری ک محل کار ایشونه

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

زهرا محمدی
زهرا محمدی
03 دی 1397 ساعت 00:58

سلام الهه ی گرامی

متن ارسالی شما را خواندم و از اعتمادتان به ما سپاسگزارم

همان خط اول نامه شما نکته ای توجه مرا جلب کرد " خواستگاران زیادی دارم ولی هیچ کدوم به دلم نبوده و نیست" ازدواج تصمیمی نیست که ما فقط به دلمان گوش دهیم  بلکه باید افرادی که به شما پیشنهاد ازدواج می دهند را بررسی کنید و اگر بلوغ های لازم برای ازدواج را دارند پیشنهاد آنها را جدی تر بگیرید و برای شناخت بیشتر اقدام کنید (البته منظور من ازدواج با فردی نیست که به او علاقه ندارید اصلا.  منظورم این است علاوه بر دوست داشتن آیتم های دیگری هم در این زمینه دخیل هستند)

اما در مورد سوال اصلی شما که ظاهرا طرف مقابل شما با شنیدن سه موضوع اصلی زندگی تان از شما فاصله می گیرد 

من نمیدانم آن موضوع ها چیست و به چه میزانی در  تصمیم گیری برای ازدواج میتوانند اثرگذار باشند اینکه این موضوعات در چه زمینه ای هستند مسئله مهمی است و مسئله ی دیگر اینکه آیا در موقع مناسبی مطرح شده اند؟

اما در واقع ایشان چه با شنیدن آن موضوعات چه با تحقیق یا هر دلیلی رابطه را پیگیری نکردند و الان بعد از 4 ماه شما نمیدانید طرف مقابلتان با شما چه نسبتی دارد مشاور تحصیلی شماست یا خواستگارتان و این بلاتکلیفی میتواند انرژی زیادی از شما بگیرد طوری که "ممکن است" تمرکزتان برای درس خواندن هم از دست بدهید

در بعضی از روابط خانم ها منتظر هستند تا طرف مقابل تکلیفشان را روشن کند اما این خودشان هستند که باید تکلیفشان را روشن کنند تا تکلیف طرف مقابل هم روشن شود به نظرم میتوانید در مورد احساساتتان و افکارتان با ایشان صحبت کنید و تکلیف پرونده ی نیمه باز رابطه عاطفی تان را مشخص کنید به گفته ی خودتان  ایشان برای قبولی شما در شهر محل کارشان تلاش میکند ولی در مورد رابطه حرفی نمیزد

میتوانید جمله را با کلمه "من" شروع کنید: من وقتی موضوعاتی را با شما مطرح کردم فکر کردم برای تصمیم گیری بهتر میتواند به شما کمک کند  برای همین مطرح کردم و الان 4 ماه از این رابطه میگذرد احساس کلافگی میکنم و نیاز دارم در مورد این رابطه با هم صحبت کنیم


بااحترام

زهرا محمدی

خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه