سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

دخالتهای مادر خواستگارم

پرسش

تاریخ ثبت : 28 بهمن 1397
572  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
آقا ۲۹ ساله و فوق لیسانسه، پدرش ۸ ساله فوت کرده و کارهای مدیریت ارث (۲ خواهر متاهل و مادر) گردنشه. ۲ سال پیش آشنا شدیم. ۱ سال بعد به خواستگاری اومد و شب قبل خواستگاری به علت بد دهنیش با دیگران و در واقع نگاه از بالا، گفتم که فعلا نیاین، نمیخوام ببینمت (چون ۱ ماه قبل قول داده بود که این موضوع رو حل و درست کنه و کلی راجع بهش حرف زده بودیم و قبول داشت بعضی جاها تند میره و من استرسی میشم) ترسیدم که نکنه همیشه بزنه زیر قولش راحت، زمان بیشتر برای آشنایی خواستم. حرفهای من رو به مادرش گفت و با این حال 2 تایی با مادر اومدن منزلمون و بد گذشت چون گارد داشتن و ۱ ساعت اول هیچی نخوردن وحرفهای توهین آمیزی زدند که واسه پسرم دختر زیاده و... بعدش آقا بهم زنگ زد که اصلاً پذیرایی در حد ما نبود و ما جوابمون منفیه! مامانم گفته فقط اومده بودم که انتقام اون نه قبل خواستگاری به تو رو بگیرم! چون خواستگاری رو بهم زده نفهمه! بعد صحبت و رفتن پیش مشاور هر ۲ نسبت به اشتباهمون آگاه شدیم، اما دیگه مادرش اصلا حاضر به جلو اومدن و صحبت نشد. من هم گفتم وقتی نمیتونی قانعش کنی، بهتره ادامه ندیم. گفت نمیشه، عاقم میکنه. گفت برو دنبال زندگیت و بلاکم کرد.

مهمترین سوال :
آیا راهی به جز تموم شدن بود؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
13 اسفند 1398 ساعت 00:26

درود بر شما

توضیحات شما را خواندم. احساس شما قابل درک است.

بسیاری از افراد زمانی که به دلایل مختلف مثل قبولی دانشگاه در یک شهر دیگر، انجام خدمت سربازی، مسافرت و... از خانواده جدا می‌شوند وابستگی عاطفیشان به خانواده نمود پیدا می ‌کند اما مسئله وقتی جد ی‌تر می‌شود که این افراد اقدام به ازدواج می ‌کنند.

بطور کلی وابستگی زمانی تبدیل به یک معضل می شود که طرف مقابل شما نتواند ثبات فکری و شخصیتی داشته باشد و مدام بخواهد نظرات خانواده اش را در هر مسئله ای وارد کند. یعنی روان این فرد از روان مادر یا مراقب اولیه جدا نشده است.

نوشته اید که ایشان در مجلس خواستگاری بد دهنی کرد و قبلاً هم شاهد این رفتارش بوده اید و قول داده بود رفتارش را درست کند. دوست عزیز، بدرفتاری کلامی و نگاه بالا به پایین، ریشه در روان آسیب دیده افراد دارد. برای برطرف کردنش هم خواست فردی لازمست هم مراجعه به روانشناس. بنابراین چنین رفتاری، موضوعی نبوده که با قول دادن به شما رفع شود. اگر چنین بود رفتارهای ایشان در مجلس خواستگاری به آن صورتی که نوشته اید پیش نمی آمد. رفتارهای بعدی ایشان نیز هیچگونه توجیهی ندارد و زنگ خطر مشخص برای اتمام رابطه بوده نه رفتن به مشاوره.

وقتی می فرمایید رفتیم پیش مشاور و ایشان قانع شد اما بعدش گفت مادرم حاضر نیست جلو بیاید و عاقم می کند؛ بدین معناست که ایشان نه فقط قانع نشده بلکه اصلاً تکلیفش با خودش مشخص نیست. و نهایتاً به دلیل عدم قاطعیت در تصمیم گیری، از شما جدا شده و امکان دسترسی را هم بسته (بلاک کردن شما).

پرسشی که از شما دارم اینست که به چه چیزی در این رابطه دل خوش کرده بودید که علیرغم دیدن این حجم از رفتارهای ناسالم و توهینهایی که به شما کردند؛ باز هم دنبال راهی به جز تمام شدن هستید؟

البته که احساس شما محترم است، ولی به هر فردی نمی توان گفت کیس ازدواج. در واقع ایشان نه فقط با شما، بلکه با هیچ فرد دیگری نمی تواند ازدواج کند چون اصلاً از بلوغ شخصیتی لازم برای ازدواج برخوردار نیست که بخواهد وارد گود متأهلی شود.

پس به جای نشخوار فکری، چک کنید که چنین شرایطی به کدام نیاز ارضا نشده شما پاسخ میداده که راضی به تمام شدنش نبوده اید. همچنین هر گونه پیگیری این رابطه و آن شخص؛ برای شما آسیب زننده بوده و توصیه نمی شود. به خودتان فرصت دهید برای ریکاوری و چک کردن محتوای رابطه؛  تا تصمیم بگیرید که زین پس چطور باشید و چگونه نباشید.

درس رهایی از بی ارزشی خدمت تان پیشنهاد می شود.

موفق باشید

از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری طوبی

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه