همراه گرامی

نوشته ی شما را خواندم 

چقدر شرایط سختی را گذرانده اید... نمیدانم پاسخ من هم اکنون برای شما کارآمد خواهد بود یا خیر اما امید دارم که اینچنین باشد. 

پرسیده بودید مگر میشود کسی اینقدر تغییر کند؟ 

متوجه هستم که تغییرات ایشان چه فشار روانی شدیدی به شما تحمیل کرده است اما بله، گاهی اوقات افراد به دلیل شرایط خاص روحی و اتفاقاتی که تجربه میکنند میتوانند کاملا تغییر کرده و فرد دیگری شوند. 

اما مسئله مهم اینست که شما باید در برابر این تغییر چه رفتاری نشان دهید. از نوشته هایتان اینطور به نظر میاید که همسرتان را دوست دارید و میخواهید با وی ادامه دهید. 

در اینجا باید سوالاتی را با صداقت کامل در مورد خودتان جواب دهید. اینکه چه چیز باعث میشود با وجود تمام رفتارهای بد ایشان و توهین ها و نخواستن هایشان همچنان تمایل به ادامه دادن با او را دارید؟ چی باعث میشود که مدام زنگ بزنید حتی با وجود عدم تمایل ایشان به حرف زدن با شما؟ چه میشود که نمیتوانیم تغییرات آدمها را بپذیریم و به جای انکار و چانه زنی و بی ارزش ساختن خودمان ، سعی در ساختن دوباره زندگی و درونمان بدون حضور فردی که دوستش داریم بکنیم؟ و همه این مسائل برایمان چه معنایی دارند؟ چه نیازهایی در ما وجود دارند که با حضور آن فرد در کنارمان ارضا میشود که دست به چنین رفتاری میزنیم؟

پیشنهاد من اینست که اگر هنوز جدا نشده اید به جای رفتارهای ناکارآمدی چون اصرار به برگشتن یا واسطه کردن دیگران و غیره به همسرتان فضا و فرصت دهید که آنچه در ذهنش دارد تجربه کند. و در این بین درک کند حضور شما مانع وی برای دنبال کردن آرزوهایش نیست. 

همانطور که نیازهای خودتان را بررسی میکنید باید بدانید قطعا در پس رفتارهای همسرتان نیز نیازی نهفته است که تا به حال به درستی ارضا نمیشده و همین باعث تغییر حس و حال ایشان به شما و زندگی مشترکتان شده است. اگر به وی علاقه دارید باید همانطور که به درونتان میاندیشید و خودتان را کشف میکنید به ایشان و نیازهایش نیز فکر کنید. درک درونیات شاید زندگی از دست رفته و احساسات کمرنگ شده همسرتان را برنگرداند اما قطعا به آرامش و پذیرش شما کمک زیادی خواهد کرد. 

باید بدانید در سالهای ابتدایی کودکی همه ما نیازهای اساسی ای داریم که باید به درستی توسط والدینمان ارضا شود و اگر این اتفاق نیوفتد ما دچار اصطلاحا طرحواره های ناکارآمد یا همان تله های زندگی میشویم. این تله ها در بزرگسالی خود را تداوم میبخشند و با بازآفرینی شرایط کودکی میخواهند دوباره مهر تایید بر درستی شان بزنند. 

مثلا احتمالا نیاز به امنیت، محبت، پذیرش و درک از طرف والدین شما به خوبی ارضا نشده است و یا از طرف ایشان طرد شده و یا تنها گذاشته شده اید که در  رابطه عاطفی بزرگسالی تان  از ترس تنها ماندن و طرد شدن به این رفتارها پناه میاورید و به هر شکل و صورتی میخواهید رابطه تان را حفظ کنید. 

برای کنترل تله ها و گیر نکردن در آنها ابتدا باید خوب آنها شناخته و تشخیص دهید که برای اینکار به شما منابع جامعی معرفی خواهم کرد. اگر درک و آگاهی از آنها کمکی نکرد حتما باید با فرد متخصصی در این زمینه مشاوره کنید. 

در نهایت نیز راهکارهایی برایتان مینویسم که اگر هنوز جدا نشده باشید شاید بتواند به بهبود رابطه تان کمک کند. 

در مواجه با تغییرات همسر چه باید کرد؟

صبر و حوصله به خرج دهید

بسیاری از طلاق‌ها در سالهای اول زندگی اتفاق می‌افتد چراکه همسران خود را  عاجز از حل مشکلات می‌بینند و دیگر امیدی برای برگشت به روزهای خوب گذشته ندارند. بسیاری از آن‌ها به دنبال دستورالعمل‌های سریع در بهبود روابط خود هستند. زوج‌ها باید به خود فرصت دهند و منشا تغییرات را در همسرشان بیابند. باید زمان گذاشت و شیوه‌ی صحیح برخورد و رفتار با همسر را آموخت. البته که این مسئله باید دوطرفه باشد.

خواسته‌ها و انتظارات همسرتان را در نظر بگیرید

اگر فکر می‌کنید رفتارهای همسرتان بعد از ازدواج تغییر کرده و به فکر حفظ رابطه خود نیز هستید در مورد خواسته‌ها و انتظاراتش از او سوال کنید. از او بپرسید که چه چیزی او را ناراحت می‌کند و باعث تغییر در رفتارش شده. همچنین سعی کنید نقایص و مشکلات رفتاری خود را بپذیرید و آن‌ها را برطرف کنید. در بیشتر مواقع برای حفظ روابط نباید سعی کنید که طرف مقابلتان را تغییر دهید و او را به روزهای قبل از ازدواج برگردانید بلکه باید خود را تغییر دهید. در این صورت رفتارهای همسرتان نیز تغییر می‌کند. مهم فضای بالغانه ایست که بتوانید بدون بهانه گیری های بچه گانه فرصت گفتگویی دو نفره در آن داشته باشید. 

در مورد همه مسائل گفتگو  کنید 

همیشه صحبت کردن بسیاری از مسائل را حل می‌کند. به شرطی که محبت‌آمیز و با درنظر گرفتن احترام و شخصیت فرد مقابل همراه باشد. در مورد آن رفتارهای همسرتان که باعث آزار شما می شود با او صحبت کنید. رفتارهای قبل ازدواجش را به یادش بیاورید. احساس و افکار او را در مورد شرایط فعلی زندگی جویا شوید و ناراحتی‌های خود را  نیز بدون غر زدن و سرزنش کردن بیان کنید. درصورتی که هیچ‌کدام از تلاش‌های شما موفقیت آمیز نبود می‌توانید از مشاوران متخصص زوج درمانگر استفاده نمایید تا به راه‌حل کاربردی برسید. 

امانتدار اعتماد شما هستیم

سارا میرزامحمدی

خانه توانگری طوبی