پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
دوست عزیز، سلام.
درک میکنم زندگی کردن در شرایطی که یکی از اعضای خانواده بر سر کوچکترین مسائل به جای گفتگو و حل مسئله دعوا راه بیندازد و رفتارهای غیر قابل پیش بینی داشته باشد تا چه اندازه اضطراب انسان را بالا میبرد.
به شما حق میدهم در شرایط فعلی به خاطر عدم توانایی کنترل خشم از طرف پدرتان حس خوبی به ایشان نداشته باشید و در دوران کودکی تا به حال هربار به دلیل عدم توانایی ایشان در برقراری ارتباط صحیح و مناسب با شما و خواهرتان این فکر در شما شکل گرفته که پدرتان شما را دوست ندارد و همین فکر باعث به وجود آمدن رفتار دوری کردن از پدر و متعاقب آن احساس ناخوشایند تنفر شده است.
در همین ابتدا پیشنهاد میکنم شواهدی برای خود بیابید مبنی بر اینکه ایشان شما را دوست دارند ، شواهدی از قبیل : هدیه ای که برای شما خریداری شده. سفری که با هم رفته اید، حمایت مالی به سبب ادامه تحصیل شما وحتی اجازه تحصیل به شما...
و با در نظر گرفتن این موضوع که شاید ایشان با توجه به تجارب زندگی خود توانایی برقراری ارتباط صحیح با اطرافیان و مهارت کنترل خشم را به درستی فرا نگرفته اند به قضاوت عادلانه تری درباره ایشان بپردازید ، و این بارِ احساسیِ منفی را که از کودکی تا به حال با خود به دوش کشیده اید کمتر کنید.
از انفعال مادر نوشتید و فرمودید عکس العمل ایشان در مقابل پدرتان همیشه سکوت و عقب نشینی بوده و در عین حال توان مدیریت زندگی و حل مسائل را ندارند. شاید بیراه نباشد اگر بگوئیم مادرتان در این سالها با برگزیدن این رفتار در مقابل عصبانیت پدر به عنوان مکانیزم دفاعی خود سعی در برقراری آرامش برای دو فرزندش داشته و با وجود این از خود گذشتگی ها طبیعی است که دیگر توانی برای حل مسئله و مدیریت دخل و خرج خانواده باقی نمی ماند.
در نامه تان نوشته اید که تمایل به مهاجرت و ادامه تحصیل دارید ، با عنایت به اینکه با شرایط مشروحه، شما موفق به تحصیل در دو مقطع دانشگاهی شده اید که قطعا هم قابل تحسین است ، لطفا مد نظر داشته باشید که گرفتار تله ی بی کفایتی و کمال گرایی نشوید که اتفاقا قشر تحصیل کرده جامعه را نیز فرا گرفته اند !
افرادی که گرفتار این تله میشوند عموما در پی کسب دستاوردهای گوناگون در حال تلاش هستند اما در واقع آنها سعی دارند روی احساس زیر بنایی بی کفایتی خود که ناشی از عدم اعتماد به نفس و خودباوری کافی است سرپوش بگذارند، این افراد معمولا سردرگم هستند و توان تصمیم گیری و مقابله با مشکلات پیش روی ناشی از تصمیم خود را نیز ندارند.
خوب است اگر شما تصمیم به انجام چنین کاری گرفتید ابتدا از خود بپرسید :《هدف من از ادامه تحصیل و مهاجرت چیست؟ مزایا و معایب این کار چیست؟ آیا توان پذیرش سختی های مهاجرت و تنهایی را دارم؟ و سوالاتی از این قبیل...》
در پایان پیشنهاد میکنم برای اینکه شرایط زندگی و حال روحیتان بهتر شود سعی کنید به جای اجتناب از برقراری رابطه با اعضای خانواده به برقراری ارتباط با آنها اقدام کنید و زمانی را برای گفتگو با آنها هر چند کوتاه در نظر بگیرید و تمرین کنید در کمال آرامش این ارتباط برقرار شود تا محیط خانه برایتان پرتنش نباشد.
ضمنا ارتقای سطح مهارتهای ده گانه زندگی از طریق مطالعه ی کتاب یا شرکت در کارگاه و انتقال آن به خانواده کمک شایانی به این امر میکند.
موفق و پیروز باشید.🌿
نرجس رهنما _ خانه توانگری طوبی.