پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام به شما جناب احمد گرامی
نامه تان را خواندم و به ترتیب موارد را مطرح می کنم :
1- فرمودید ایشان به تازگی طلاق گرفته اند ؛ البته با نگاه دقیق و موشکافانه ای که دارید و مشاوره هایی که رفته اید ، احتمالا به این نتیجه رسیده اید که ایشان تحت تاثیر جدایی قبل و ترس از رهاشدگی به سرعت وارد رابطه با شما نشده باشند ؛ چون این فاصله ی زمانی (که معمولا سه تا شش ماه و برای بعضی بسته به طول زندگی مشترک و میزان آسیبی که شخص خورده ، یک سال هم می شود)، یکی از مواردیست که بعد از جدایی باید رعایت شود و فرد مدتی را در رابطه ی عاطفی قرار نگیرد که فرد دوم نقش "جایگزین" را برای شخص مطلقه نداشته باشد و یا فرد دوم با احساس برتری نسبت به فرد اول ، احیانا "رابین هود" قصه نشده باشد.
که البته با بررسی های دقیقی که تاکنون داشته اید ، احتمالا این موارد را در رابطه ی خود شناسایی کرده اید.
2-اینکه تصمیم گرفته اید مطلقه بودن ایشان را با خانواده در میان نگذارید یک استراتژی مدیریتی است که اتخاذ کرده اید و این مدیریت کاملا آگاهانه است و می تواند درست هم باشد ( در نظر دارید که روند مدیریت، یک روند مطمئن ، روبه جلو و مداوم است و در جریان زندگی و با روبه رو شدن با موانع هم از هم نمی پاشد).
3- کمال گرایی و سخت گیری شما باعث می شود که همه چیز را همیشه در بهترین حالت اش بخواهید و این می تواند احساس کنترل شما بر امور را افزایش دهد ولی بالغانه ترش این است که بدانید ، همیشه درصدی از خطا در تصمیمات وجود خواهد داشت که ممکن است در کنترل ما نباشد ؛ که هرچقدر هم ملاک ها و معیارهایمان بر اساس تعقل و درایت و بررسی های دقیق باشد ، باز هم ممکن است بخشی از آن غیر قابل پیش بینی باشد و این همان جایی است که بیشتر از کمال گرایی، توانایی مدیریت لازم است تا مسئله را جمع کند ( یک کمال گرا همه چیز را عالی می خواهد ولی یک مدیر کارآمد خود را برای موارد احتمالی مجهز می کند).
4-نگاه منفی جامعه به ازدواج یک مرد مجرد با یک خانم مطلقه، که قرار است در بین خودتان بماند و مدیریت اش کنید پس قرار نیست " نقل مجلس " دیگران شود و از طرفی الان هم شما این نگاه منفی جامعه را نسبت به این امر می دانید ولی می خواهید که بر خلاف این عقیده ی رایج حرکت کنید و این چیزی نیست که بعدا بخواهید متوجه اش شوید.
در رابطه با اختلاف سن هم باید عرض کنم سن به خودی خود نمی تواند سبب بروز اختلاف و مشکل بشود و این کاملا به نگاه شما و ایشان به این مقوله مربوط می شود. مثلا اگر در آینده هر مشکل و مسئله ای را شما یا ایشان بخواهید به " سن " مرتبط کنید، در آن صورت قطعا " اختلاف سن " قابلیت مشکل دار شدن را پیدا خواهد کرد.
5- تشابهات ترجیحات شخصیتی ، می تواند رابطه ی شما را لذت بخش تر کند چون اصولا وقتی ما یک نفر را از لحاظ شخصیتی شبیه خود پیدا می کنیم، برایمان لذت بخش تر و آرامش بخش تر خواهد بود تا اینکه شخص خیلی با ما متفاوت باشد ( البته ما گاهی جذب تفاوت ها می شویم ولی ارتباط چالش برانگیز تری را خواهیم داشت ) ،البته هر دوی شما با توجه به ESFJ بودن تان، طبعا احساسات خود را برونریزی می کنیدکه این هم خوب است و هم ممکن است در شرایط اختلافات احتمالی باعث اصطکاک بین تان شود از طرفی به صورت روتین هر دو نفر جزییات امور که برایتان مهم هم هست را درونریزی می کنید که این هم می تواند یک جایی به رابطه کمک کند که زیاد درگیر جزییات نشوید اما به شرط اینکه خیلی خودخوری نکنید و از درون جزییات ، باعث اذیت تان نشود. هر دو در شرایط بحرانی ممکن است به شکل ناکارآمد افکارتان را برون ریزی کنید که این می تواند به رابطه تان آسیب زند و در این شرایط به کلی گویی بیفتید و تسلیم تصمیمات فکری خود شوید ....
MBTI می تواند نقاط قوت و ضعف این رابطه را به شما نشان دهد و راهکار مناسب برای بهترکردن رابطه و مدیریت کردن آن را در اختیار شما بگذارد.
شرکت در این دوره را که توسط دکتر شیری در خانه ی توانگری برگزار می شود را به شما دوست گرامی پیشنهاد می کنم.
با تشکر از اعتمادتان پاسخگوی سوالات بعدی شما خواهم بود.
ویدا چیتگر - کارشناس ارشد روانشناسی - خانه ی توانگری