پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
پوپک گرامی سلام
از خواندن متن ارسالی شما و حس ناامیدی و رنجی که در آن مشهود بود، بسیار متاثر شدم و قابل درک است آنچه را که تجربه کرده اید.
شاید هیچ رنجی به اندازه ی مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفتن، دردآور نباشد پس کاملا حق دارید برای احساساتی که در حال حاضر دارید.
جلسات مشاوره ای که با همسرتان می روید، تا کنون چقدر در ایجاد روابط بین تان تاثیر مثبت داشته است ؟
19 سال زندگی با بی تفاوتی و سردی که حتی هیچکدام تمایلی به داشتن فرزند هم نداشتید و اگر داشتید هم ترس ها و ابهامات تان بر آن غلبه کرده و در کل برای " هیچ کاری نکردن " و انفعال خیلی طولانیست و در واقع یک در د مزمن و کهنه است و حتما واقف هستید که بیماریهای مزمن، روند بهبودی طولانی تری دارند.
مراقب باشید جلسات مشاوره ای که تداوم داشته ولی بی اثر باشد، می تواند نمونه ای از همان الگوی " هیچ کاری نکردن " باشد و اهمال کاری و وقت کشی هایی که تاکنون هم درگیرش بوده اید. یک جایی شما و همسرتان دیگه باید بیایستید و یک تصمیم قطعی بگیرید که یا می خواهید بمانید و برای ماندن قوانین و چارچوبی را بنا کنید و یا تمام کنید و خودتان را از بلاتکلیفی نجات دهید. قطعا هر کدام از این راهها که انتخاب کنید، چالش هایی را با خود به همراه خواهد داشت . درست است که در وضعیت روحی مناسبی قرار ندارید ولی ماندن در این وضعیت نه به صلاح شما و نه به صلاح ایشان است . اینکه چی شد که از ابتدا مسیر زندگی شما به اینجا رسید و در واقع لایروبی گذشته فقط زمانی می تواند مفید فایده باشد که تصمیم به ماندن داشته باشید. در آن صورت لازم است که بررسی کنید تفاوت های شخصیتی تان را باهم و اینکه نوع نگاهتان به سازگاری چگونه بوده است که نتوانستید از تفاوت های شخصیتی و حتی از تشابهات آن لذت ببرید بلکه روز به روز یکی فاصله گرفت و آن دیگری هم تسلیم شد.
به نظر می رسد هر دو نفرتان قدرت تصمیم گیری ندارید و در رابطه با تصمیمات بزرگ و جدی زندگی ( مثلا فرزندآوری یا جدایی) تعلل می کنید. مسلما هر انتخابی ، کمی ترس و اضطراب با خود به همراه می آورد مهم وضوح تصمیم است که به نظر می رسد همیشه در پس ابهام می ماند.
یادتان باشد بار این تصمیم گیری فقط به دوش شما نیست. اگر تنها شما بخواهید به ماندن و نماندن فکر کنید، و یک تصمیم بگیرید، قطعا به چرخه ی گذشته بازخواهید گشت. همسرتان هم می بایست مسئولیت این تصمیم را بپذیرند و از انفعال خارج شوند. صرف رفتن به مشاوره کاری از پیش نمی رود و برای اهمال کاران فقط همان زمان خریدن است.
در صورت تصمیم به جدایی هم بدانید مدتی را درگیر احساسات متناقض خواهید بود چرا که 19 سال عادت به یک سبک زندگی و تغییر آن حتما سخت خواهد بود و چه بسا لحظات بسیاری را هم احساس خلا شدید کنید ولی در آن شرایط هم باز باید بتوانید سرانجام بلند شوید و برای زندگی خود کاری کنید.
دوست عزیز قابلیت های خود را چه برای ماندن و چه برای جدا شدن کشف کنید . با حسرت روزهای گذشته خوردن ، کاری را از پیش نمی برید. رابطه و زندگی تان هرچه که باشد، قطعا تمامیت شما نیست. بخش های دیگر وجود خود را وسعت دهید و به رشد فردی خود بپردازید. تاکید می کنم چه در رابطه بمانید و چه نمانید، رشد شخصی اولین قدم برای ایستادن است.
پکیج غیر حضوری "شخصیت سالم تر من " و " رهایی از تله های روانی " و " ساختن رابطه ی عاطفی بدون شکست " و " شخصیت شناسی " می تواند در جهت خودسازی شما و در صورت لزوم همسرتان، بسیار موثر باشد.
با تشکر از عتمادتان پاسخگوی سوالات بعدی شما خواهم بود.
ویدا چیتگر - کارشناس ارشد روانشناسی - خانه ی توانگری