نامزدم و برادرش شراکت دارند. خانواده درهم تنیده و شلوغی هستند. کل خانواده تحت سلطه شدید همون برادر هست، حتی والدین. ایشون از اول مخالف عقد ما بودند و با تهدید و دعوا و بحث هایی که بعد از عقد من فهمیدم، قصد جدا کردن ما رو داشتند. نامزد من شدیدا مهرطلب هست در مقابل خانواده اش و وقف کار و زندگی اونها شده. در مسائل مالی و کاری و عاطفی و مشکلات و... بهش شدیدا وابسته هستند، ولی در مورد ازدواج با اینکه اول همگی موافق بودند، برادرش با تنش و بحث و تهدید ایشون و سوء استفاده از مهرطلبی ایشون باعث شده که بقیه فکر کنند آرامش ازشون گرفته شده و بهتره من حذف بشم از خانواده شون. همسرم میگه اگر به حرفش گوش ندم، کل خانواده رو بهم میریزه و از هم میپاشونه و شغلم رو به خطر میندازه. میگه دوستت دارم و تلاش میکنم که راضی بشه

مهمترین سوال :
نمیدونم چرا با این مشکلات پیش آمده اصلا امیدی ندارم. من پزشک هستم و ایشون فوق لیسانس دارند. نگران خودم، زندگی آینده و برچسب هایی که بعد از جدایی بهم‌ میخوره هستم. در حال حاضر رابطه در حد یواشکی از خانواده اش، چت کردن و دیدنه.