پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
همراه گرامی
نوشته شما را خواندم.
هر کسی ممکن است درگیر یک رابطه مسموم شود و خودش هم متوجه این مسمومیت نباشد. از جمله نمونههای بارز رفتاری که میتواند یک رابطه را به تباهی بکشد رفتارهای کنترلی است؛ یعنی فردی بخواهد از راههای گوناگون همسر و یا اطرافیان خود را بهطور کامل کنترل کند. رفتاری که سن و جنس و طبقه اجتماعی نمیشناسد. در مورد همسرشما که مادر کنترلگر دارند این رفتار طبیعی به نظر میرسد.
خصیصه ی اخلاقی همسر کنترل گر ،از کمبود عزت و اعتماد به نفس و عدم حس امنیت که ممکن است به بروز حسادت، خشم، ناامنی و به طور کلی عدم اعتماد به طرف مقابل منجر شود؛ به وجود می آید.
نحوهی رفتار با همسر کنترلگر
شاید پیش آمده باشد که برای پیشگیری از تنشها، تن به خواستهی او بدهید. اما او هربار آن موارد را به عنوان شواهدی از ضعف و ناتوانی شما یادآوری میکند و همچنان سعی در مجبور کردن شما به خواسته خودش دارد. شما ضعیف و غیرقابل قبول نیستید، این فرد مقابلتان است که بیمنطق و سلطه جو است.
معمولا افراد کنترلگر دو شخصیت متفاوت دارند؛ در روابط اجتماعی آنها بسیار محبوب، شاد و سرزنده و مهربان هستند اما فقط کسانی که با آنها زندگی کرده باشند خشم، پرخاش و خشونت آنها را میشناسند. در واقع این نقابی است که او استفاده میکند تا شما را متقاعد کند هیچ کس با او مشکلی ندارد جز شما و این شما هستید که نمیخواهید قبول کنید تا چه اندازه حق با اوست.
- زود تصمیم نگیرید:
یادتان باشد احساسات غالباً درهم هستند. حذف یک کنترلگر و جدایی از او، میتواند مشکل را حل کند ولی همیشه این طور نیست و بهتر است در زمینه این تصمیم عجله نکنید و همه جوانب را در نظر بگیرید، نباید به صفر یا صد اعتقاد داشته باشید، باید معدل طرف مقابل را در نظر بگیرید، پس صحبت کنید، بنویسید و فکر کنید و بعد به تصمیم برسید. شاید تشخیص شما درست نباشد و راهی غیر از جدایی وجود داشته باشد.
- گفتوگو همیشه یک راه حل است:
در علم روانشناسی وسواس کنترل نشانه شخصیت ناکارآمد است. اگر نشانههای این وسواس تازه شروع و یافت شدهاند، در صورت بررسی و حل آن احتمال زیادی برای تغییری مثبت وجود دارد. از شریک زندگیتان بخواهیدتا برای یک گفتوگو موثر وقت بگذارد. در این گفتوگو سعی کنید به روشهای کنترل اشاره کنید و بگویید که چطور تمایل به کنترل زندگی و انتخابهایش شما را محدود کرده و مورد آزار قرار میدهد.
- روی پای خودتان بایستید:
روی خواستهها و علایق منطقیتان بایستید، درباره آنها صحبت کنید و از آنها نگذرید. تا زمانی که به هر خواسته نا معقول او تن میدهید تابع او هستید و او به رفتارش ادامه میدهد. مخالفت شما میتواند تلنگری باشد که او برای تغییر به آنم نیاز دارد.
سامانه حمایت خود را فعال کنید، ممکن است در طول زمان بر اثر کنترلهای بیش از اندازه حمایت خانواده و یا دوستان و نزدیکانتان را از دست داده باشید، خجالت را کنار بگذارید سعی کنید اعتمادشان را دوباره به دست آورید و با آنها رابطه برقرار کنید، از حمایت روانشناسها هم غافل نشوید.
ار اعتمادتان به مجموعه ما سپاسگذارم
سارا میرزامحمدی