سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

عدم توانایی بروز هیجان ها

پرسش

تاریخ ثبت : 07 اردیبهشت 1398
605  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام. من دختری مجرد و متعهد به یک رابطه سه ساله هستم که الان یک ماه هست که در دوران آشنایی با اطلاع خانواده ها قرار داریم.
من همیشه درون گرا بودم. از بچگی توی خونواده و خیلی جاها با وجود اینکه میخواستم، نمیتونسم هیجان های خودم رو بروز بدم یا وقتی میخوام بروز بدم اشتباهی بروز میدم .
الان مشکلی که دارم اینه که پدر و مادرم از وقتی در دوران آشنایی هستم همیشه انتظار دارند من از رابطه ای که دارم زیاد براشون تعریف کنم و من تا یه حدی منطقی میدونم، چون خب نگران هستند. ولی من به چند دلیل نمیتونم چیزی تعریف کنم براشون: اول اینکه اصلا ترجیح میدم اگر مشکلی در رابطه دارم با کمک مشاور و خود همسر آینده ام حلش کنم تا بیارم اون مساله رو توی خونه و خونواده الکی درگیر و بعضا بدبین بشن نسبت به همسر آینده ی من و خانواده اش. دوم اینکه با توجه به اینکه من درون‌گرام خیلی دوست ندارم حرف بزنم، بیشتر وقت ها باید ازم سوال کنند تا یه چیزی براشون بگم و اصلا دوست ندارم خودم بیام و چیزی رو تعریف کنم. ولی جاهایی میشه که دلم میخواد یه چیزی رو تعریف کنم، اما وقتی به این فکر میافتم که الان یه فیدبک منفی میدن چیزی رو براشون نمیگم .

مهمترین سوال :
میخوام بدونم چجوری هیجان هام رو اونجاهایی که میدونم بروزشون مشکلی پیش نمیاره، بروز بدم؟ چون خیلی جاها خودم میخوام یه چیزی رو تعریف کنم ولی نمیتونم و خودم از این بابات اذیت میشم و میدونم پدر مادرم هم ازین ناراحتند.
من توی رابطه ای که دارم اصلا درونگرا نیستم، ولی توی خونوادمون شدیداً اینجوری ام. توی روابط دوستانه هم درونگرا هستم. و سوال بعدیم اینه که چجوری بپذیرم درونگرا بودنم رو؟ تا کجا باید بپذیرمش؟ در ارتباط با پدرو مادرم چیکار کنم؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

الهه دهقانیان
الهه دهقانیان
14 دی 1398 ساعت 19:09

باسلام واحترام

شما در نامه تان به چند مسئله اشاره فرمودید ،که باید هریک را به تفکیک در ذهن خود داشته باشید تا بتوانید برای آنها به راهکار درست دست یابید.

ابتدا در رابطه با شخصیت درونگرای شما،نکاتی وجود دارد.

اینکه فردی درونگرا باشد وارتباطاتش نسبت به افراد برونگرا کمتر ،دوستان صمیمی محدودتر داشته باشد وبه طور کلی انرژی خود را از درون وتنهایی میگیرد شکی نیست اما این مسئله نباید باعث شود که شما به صرف اینکه درونگرا هستید مهارت های توسعه شخصیت خود را در جهت برونگرایی ویا اعتدال از یاد ببرید ویا نادیده بگیرید.اگر به اینکه فرد درونگرایی هستید بسنده کنید ،ممکن است مثلا در جایی که لازم است نتوانید خود را خوب معرفی کنید،ارتباط بگیرید وبا تمام توانایی موجود نادیده گرفته شوید یا برچسب بخورید.بنابراین در اولین گام باید بپذیرید که شما به عنوان یک فرد درونگرا نمیتوانید مانند یک شخص برونگرا رفتار کنید اما باید بتوانید ارتباطات خود را توسعه دهید مثلا:

۱)روابط گرم و صمیمی برقرار کنید: برقراری روابطمنجر به ایجاد روابط موثر اجتماعی می شود و این کار برای افراد درونگرا بسیار مفید است. این کار حتی روشی مناسب برای شروع ارتباطی صمیمی با کسانی است که قبلا آنها را ندیده اید.

۲)محدودیت هایی که برای خود ایجاد کرده اید را از میان بردارید:ممکن است گاهی در جمعی قرار گیرید که تمام اطرافیان شما افراد برونگرایی هستند، در چنین شرایطی طبق تمایلات درونی خود رفتار نکنید و به دیگران اجازه ندهید که فقط آنها صحبت کنند. بلکه شما نیز در صحبت کردن مشارکت کنید.همچنین پاسخ سوالات را یک کلمه ودر غالب «بله»،«خیر»،ندهید ، سعی کنید در مورد موضوعی که با شما صحبت شده ورود کنید وبیشتر توضیح دهید.

۳) همچنین در بعضی مواقع سعی کنید با پرسیدن سوالی ساده شروع کننده بحث باشید.

اما در زمینه بیان احساساتتان به شیوه درست باید به چند گام اساسی دقت نمایید:

۱) از احساساتتان آگاه باشید وآنها را بپذیرید.

قبل از انجام هر اقدام دیگری، مهم‌ترین چیز این است که شما


احساس کردن را به رسمیت بشناسید و قبول کنید پذیرش 


احساسات درونی‌تان نگرانی ندارد! اگر احساس کنید و


 احساسات‌تان را ابراز کنید، معنی‌اش این نیست که شما فرد


ضعیفی هستید یا غرور ندارید اینها ربطی به هم ندارند. اصل 


قضیه این است: احساسات درست و غلط ندارند، احساسات فقط 


وجود دارند.


۲)کلمات بیشتری برای بیان‌ احساسات یاد بگیرید.

شما برای ابراز احساسات به کلمات نیاز دارید و بیان 

اینکه چه احساسی دارید بدون دانستن کلمات مناسب 

کار سختی‌ است. سعی کنید برای هر نوع احساس و با 

هر شدتی، کلمه‌ی مناسب را اگر بلد نیستید حتما یاد 

بگیرید. ابراز احساسات درست، به کلمات درست احتیاج 

دارد.( اینکه بسیاری از مواقع در بروز احساستان اشتباه 

میکنید میتواند ناشی از این مرحله باشد).

۳) احساسات پیچیده را تجزیه‌ و تحلیل کنید.خیلی از 

اوقات چند حس با هم به ما هجوم می‌آورند و مهم 

است که بتوانیم این احساسات را از هم تفکیک کنیم. 

در این‌صورت راحت‌تر می‌شود عملکرد هر احساس را در 

جای خودش متوجه شد. کسی را به تازگی از دست 

می‌دهیم، او مدتی با یک بیماری مهلک دست و پنجه 

نرم کرده است و حالا… چه احساسی دارید؟ به خاطر از 

دست دادن او ناراحتید و برای اینکه دیگر درد نمی‌کشد 

خوشحال و راضی هستید. دو حس متضاد و با هم؛ که 

اگر نتوانیم آنها را تفکیک کنیم با خودمان دچار مشکل 

می‌شویم.

همچنین در زمینه چگونگی رفتار با پدر ومادرتان سعی کنید 

مواردیکه باید در جریان قرار بگیرند را با آرامش وتوضیح جامع 

بگویید،اما مسائل جزئی که نه میتوانند کمکی کنند ونه باعث 

ارمش میشود نباید گفته شود.

سعی کنید احساس آنها را به عنوان افرادیکه نگران هستند 

بپذیرید وبا درک متقابل ،مسائلتان را حاشیه دار نکنید.


باسپاس از اعتمادتان

الهه دهقانیان

خانه توانگری طوبی

معرفی کتاب
پیام ها

معرفی درس
مقدمات کلیدی دانش آرکتایپ (رازهای زنانگی و مردانگی)
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه