سردی رابطه و تغییر رفتاری

پرسش

تاریخ ثبت : 11 خرداد 1398

1,325 بازدید

سلام

حدود یک سال با آقایی آشنا شدم که یازده سال از من بزرگتر بود. با تلاش های زیادی که انجام داد باعث شد من بهش علاقمند بشم و قصدش ازدواج بود. الان هم میگه هنوز قصد ازدواج داره. ما با رعایت ارزش گزاری هایی یک رابطه عاطفی خوب و استاندارد رو شروع کردیم. خانواده ها هم در جریان رابطه ما بودند. ایشون یه قرار ملاقات با مادر بنده گذاشت که اجازه بگیره برای اومدن به خواستگاری. اما از قبل این قرار، رفتارهاش یه جوری شده بود. مثل گذشته نبود و من که اعتراض میکردم میگفت به خاطر مشغله کاریه و بیشتر باید تلاش کنه واسه آینده مون. این رفتارها هی بدتر و سردتر شد تا من شک کردم بهش. گوشیش رو چک کردم و دیدم که با دخترهایی دیگه صحبت میکه. بهش گفتم که گفت دوست اجتماعی هستند و حسی بهشون نداره. این شاید به خاطر تفاوت فرهنگ های ما باشه، چون خیلی راحته.

اما ما باز بحث داشتیم و یه مدت کوتاهی از هم دور بودیم تا بیشتر فکر کنیم. بعد از مدتی برگشت و گفت بدون تو نمیتونم زندگی کنم و همه تلاشم رو خواهم کرد و از دستت نمیدم. اما باز هم رابطه ما سرده و ابراز احساسات نمیشه. من که شکایت میکنم میگه چرا خودت ابراز احساسات نمیکنی؟

ثبت و ویرایش پاسخ

لغو درخواست

سلام
حدود یک سال با آقایی آشنا شدم که یازده سال از من بزرگتر بود. با تلاش های زیادی که انجام داد باعث شد من بهش علاقمند بشم و قصدش ازدواج بود. الان هم میگه هنوز قصد ازدواج داره. ما با رعایت ارزش گزاری هایی یک رابطه عاطفی خوب و استاندارد رو شروع کردیم. خانواده ها هم در جریان رابطه ما بودند. ایشون یه قرار ملاقات با مادر بنده گذاشت که اجازه بگیره برای اومدن به خواستگاری. اما از قبل این قرار، رفتارهاش یه جوری شده بود. مثل گذشته نبود و من که اعتراض میکردم میگفت به خاطر مشغله کاریه و بیشتر باید تلاش کنه واسه آینده مون. این رفتارها هی بدتر و سردتر شد تا من شک کردم بهش. گوشیش رو چک کردم و دیدم که با دخترهایی دیگه صحبت میکه. بهش گفتم که گفت دوست اجتماعی هستند و حسی بهشون نداره. این شاید به خاطر تفاوت فرهنگ های ما باشه، چون خیلی راحته.
اما ما باز بحث داشتیم و یه مدت کوتاهی از هم دور بودیم تا بیشتر فکر کنیم. بعد از مدتی برگشت و گفت بدون تو نمیتونم زندگی کنم و همه تلاشم رو خواهم کرد و از دستت نمیدم. اما باز هم رابطه ما سرده و ابراز احساسات نمیشه. من که شکایت میکنم میگه چرا خودت ابراز احساسات نمیکنی؟

مهمترین سوال :
چطور میتونیم این رابطه رو درست کنیم؟ آیا باید تو رابطه بمونم یا ترک کنم این وضعیت رو؟ چطوری میتونم شک رو از خودم دور کنم و بهش اعتماد کنم؟ آیا رابطه ما قابل درست شدن است؟ اگه بنا به ترک کردن باشه چه کاری باید انجام بدم که کمترین آسیب رو ببینم، با وجود اینکه خیلی دوستش دارم و واسم عزیزه؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری

30 مهر 1398 ساعت 14:08

درود بر شما

داشتن یک رابطه عاطفی سالم یکی از مهم‌ترین مسائل زندگی است که باید بسیار برای آن وقت و انرژی صرف کنیم، زیرا تاثیر بسیار زیادی بر زندگی و روان ما دارد.

در مورد ارتباط خود و آن آقا توضیحاتی داده اید. پرسشی که مطرح می شود این است که آیا یک رابطه عاطفی دوطرفه شکل گرفته است یا نه؟ آیا این ارتباط همان قدر که برای شما جدّی است برای ایشان هم هست یا خیر؟ و به چه میزان در این ارتباط نیازهای شما به امنیت، عشق، دوست داشتن و دوست داشته شدن، خودابرازگری و تفریح در کنار یکدیگر برآورده می شود؟

دوست عزیز، مشغله کاری هر قدر هم زیاد باشد نمی تواند توجیه کننده سردی عاطفی باشد. ضمن اینکه بعید به نظر می رسد با توجه به توضیحاتی که درخصوص نحوه ارتباطات ایشان داده اید، اصلاً ایشان قصد ازدواج با شما را داشته باشند.

خوب است چک کنید که با وجود رفتارهایی که از ایشان می بینید و مطلوب تان نیست، و با وجود تفاوت سنی بیش از یک دهه؛ چه چیزی باعث شده از خودتان توقع داشته باشید مشتاق این رابطه باشید و به فکر گرم کردن آن؟ ارتباطی که قطع و وصل شود و پیام عاطفی رضایت بخش بین طرفین ردّ و بدل نشود، نمی تواند پیش بینی کننده یک ازدواج مثبت باشد. و البته با در نظر گرفتن توضیحاتی که درباره رفتار این آقا داده اید نشانه های علاقمندی جهت ازدواج از سوی ایشان نسبت به شما دیده نمی شود. البته با چند خط نامه نمی توان به طور قطعی درباره کسی نظر داد ولی به نظر می رسد ایشان شخصیت به هنجاری برای ازدواج نداشته باشد و ادامه دادن با ایشان برای شما ریسک زیادی به همراه داشته باشد.

اما برای بیرون آمدن از این شرایط نامعلوم، بهتر است به اهدافتان برای ازدواج نگاه دقیق تری بیاندازید و ببینید چقدر با این رابطه همسو است. همچنین به دلایل ماندتان در این رابطه که نیازهای عاطفی تان تأمین نمی شود و فاصله سنی تان بیش از یک دهه است و سرانجام رابطه در ابهام می باشد، بیشتر بپردازید. تعریف شما از رابطه عاطفی و عشق و ازدواج مشخص می کند که آیا در این ارتباط مواردی را که مد نظرتان هست پیدا می کنید یا خیر. در نظر داشته باشید که وقتی ایشان یک فرد بلاتکلیف است و در دهه چهارم زندگی هنوز نمی داند با خودش چندچند است، این شما هستید که باید برای خودتان تصمیم بگیرید واز بلاتکلیفی بیرون بیایید. ضمن اینکه باید بپذیرید که اگر قرار بر ترک ایشان وقطع رابطه باشد، این کات شدن رابطه دردناک وتلخ است اما نتیجه آن: عزت نفس، استقلال عاطفی، خسارت کمتر ودیدن فرصت های واقعی و بهتر است. این شک شما به نظر می رسد براساس توجه شما به زنگ خطرهاست و اتفاقاً باید به آن توجه کنید.

خوب است که با ایشان صحبت کنید و خواسته های خود و انتظاری که برای مشخص کردن تکلیف رابطه دارید به ایشان اعلام کنید. اگر پاسخ معقول بود یک زمان مشخص و عاقلانه را مشخص نمایید وبا ایشان توافق کنید که بعد از این زمان باید تکلیف رابطه روشن شود. اما اگر پاسخ منطقی ندادند به فکر خودتان و آینده تان باشید. احساس شما محترم است اما عمر، سرمایه ای برگشت ناپذیر است و ارتباطات نامتناسب سبب لطمات عاطفی سنگین می شود.

پس ابتدا اولویتهای خود را مشخص کنید، سپس ببینید این خواسته ها در این رابطه تأمین می شود یا خیر؛ بعد هم با ایشان گفتگو کنید و درصورتیکه پاسخ مبهم دادند رابطه را خاتمه دهید و به فکر موارد دیگر باشید. ازدواج علاوه بر علاقه و دوست داشتن، به احساس مسؤلیت پذیری وتعهد و البته تناسب طرفین (که فاصله سنی هم یکی از آنهاست) نیز، احتیاج دارد.

موفق باشید.

از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری طوبی

معرفی کتاب
زندگی خود را دوباره بیافرینید

معرفی درس
بسته رهایی از تنهایی و مهرطلبی

درود بر شماداشتن یک رابطه عاطفی سالم یکی از مهم‌ترین مسائل زندگی است که باید بسیار برای آن وقت و انرژی صرف کنیم، زیرا تاثیر بسیار زیادی بر زندگی و روان ما دارد.در مورد ارتباط خود و آن آقا توضیحاتی داده اید. پرسشی که مطرح می شود این است که آیا یک رابطه عاطفی دوطرفه شکل گرفته است یا نه؟ آیا این ارتباط همان قدر که برای شما جدّی است برای ایشان هم هست یا خیر؟ و به چه میزان در این ارتباط نیازهای شما به امنیت، عشق، دوست داشتن و دوست داشته شدن، خودابرازگری و تفریح در کنار یکدیگر برآورده می شود؟دوست عزیز، مشغله کاری هر قدر هم زیاد باشد نمی تواند توجیه کننده سردی عاطفی باشد. ضمن اینکه بعید به نظر می رسد با توجه به توضیحاتی که درخصوص نحوه ارتباطات ایشان داده اید، اصلاً ایشان قصد ازدواج با شما را داشته باشند.خوب است چک کنید که با وجود رفتارهایی که از ایشان می بینید و مطلوب تان نیست، و با وجود تفاوت سنی بیش از یک دهه؛ چه چیزی باعث شده از خودتان توقع داشته باشید مشتاق این رابطه باشید و به فکر گرم کردن آن؟ ارتباطی که قطع و وصل شود و پیام عاطفی رضایت بخش بین طرفین ردّ و بدل نشود، نمی تواند پیش بینی کننده یک ازدواج مثبت باشد. و البته با در نظر گرفتن توضیحاتی که درباره رفتار این آقا داده اید نشانه های علاقمندی جهت ازدواج از سوی ایشان نسبت به شما دیده نمی شود. البته با چند خط نامه نمی توان به طور قطعی درباره کسی نظر داد ولی به نظر می رسد ایشان شخصیت به هنجاری برای ازدواج نداشته باشد و ادامه دادن با ایشان برای شما ریسک زیادی به همراه داشته باشد.اما برای بیرون آمدن از این شرایط نامعلوم، بهتر است به اهدافتان برای ازدواج نگاه دقیق تری بیاندازید و ببینید چقدر با این رابطه همسو است. همچنین به دلایل ماندتان در این رابطه که نیازهای عاطفی تان تأمین نمی شود و فاصله سنی تان بیش از یک دهه است و سرانجام رابطه در ابهام می باشد، بیشتر بپردازید. تعریف شما از رابطه عاطفی و عشق و ازدواج مشخص می کند که آیا در این ارتباط مواردی را که مد نظرتان هست پیدا می کنید یا خیر. در نظر داشته باشید که وقتی ایشان یک فرد بلاتکلیف است و در دهه چهارم زندگی هنوز نمی داند با خودش چندچند است، این شما هستید که باید برای خودتان تصمیم بگیرید واز بلاتکلیفی بیرون بیایید. ضمن اینکه باید بپذیرید که اگر قرار بر ترک ایشان وقطع رابطه باشد، این کات شدن رابطه دردناک وتلخ است اما نتیجه آن: عزت نفس، استقلال عاطفی، خسارت کمتر ودیدن فرصت های واقعی و بهتر است. این شک شما به نظر می رسد براساس توجه شما به زنگ خطرهاست و اتفاقاً باید به آن توجه کنید.خوب است که با ایشان صحبت کنید و خواسته های خود و انتظاری که برای مشخص کردن تکلیف رابطه دارید به ایشان اعلام کنید. اگر پاسخ معقول بود یک زمان مشخص و عاقلانه را مشخص نمایید وبا ایشان توافق کنید که بعد از این زمان باید تکلیف رابطه روشن شود. اما اگر پاسخ منطقی ندادند به فکر خودتان و آینده تان باشید. احساس شما محترم است اما عمر، سرمایه ای برگشت ناپذیر است و ارتباطات نامتناسب سبب لطمات عاطفی سنگین می شود.پس ابتدا اولویتهای خود را مشخص کنید، سپس ببینید این خواسته ها در این رابطه تأمین می شود یا خیر؛ بعد هم با ایشان گفتگو کنید و درصورتیکه پاسخ مبهم دادند رابطه را خاتمه دهید و به فکر موارد دیگر باشید. ازدواج علاوه بر علاقه و دوست داشتن، به احساس مسؤلیت پذیری وتعهد و البته تناسب طرفین (که فاصله سنی هم یکی از آنهاست) نیز، احتیاج دارد.  موفق باشید.از اعتماد شما سپاسگزارمعلی اکبری-خانه توانگری طوبی

معرفی کتاب :

معرفی فیلم/مقاله :

معرفی دروس غیر حضوری :

اکشن پلن :

ثبت و ویرایش پاسخ

لغو درخواست

سوالات مشابه

تردید در ادامه یا جدایی6,052 بازدید
ازدواج موقت محفیانه همسرم567 بازدید
دوست ندارم رابطم خراب بشه و میخوام دوباره همه چی روبه راه بشه989 بازدید
ادامه زندگی با همسری که خیانت کرده درست است یا خیر؟5,801 بازدید
باید چیکار کنم طلاق بگیرم؟1,384 بازدید

دکتر علیرضا شیری

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...

دسته بندی ها

پاسخگران