دوست عزیز سلام 

اگر درست متوجه شده باشم دغدغه ی شما دوری از جو پر تنش خانواده و نزدیکانتون هست . خصوصا بعد از اینکه بخواهید ازدواج کنید. 

ابتدا امر میخواهم با هم به همین مشکل بپردازیم و بعد از اون کلیات رو مورد بررسی قرار خواهیم داد. 

به نظر بنده وقتی شما کسی رو به عنوان همسرتون وارد خانواده میکنید ایشون یه جز جدایی ناپذیر از خانواده شما میشوند، همانطور که شما هم جزیی از خانواده ایشون میشوید و مسلما از شرایط خانواده و جو حاکم براون آگاه میشوید. منظورم این هست که تا یه حدی جلوی این پروسه رو نمیشه گرفت و طبیعی هم هست. 

اما به هرحال چند راه وجود دارد که شما بتوانید کمتر همسرتون رو درگیر این قضایا کنید. مثلا اینکه رفت و آمد با خانوادتون بخصوص خواهرتون رو کمتر کنید. یا اینکه با خانواده راجب دغدغه هاتون صحبت کنید و مشکلتون رو باهاشون مطرح کنید. راه سوم که به نظرم بهتر هست اینکه به خواهرتون پیشنهاد بدین برای شرایط رابطه شون با همسرشون کاری بکنند. مثلا پیش یک رابطه درمانگر بروند و تنش های زندگیشون را تا حد زیادی رفع کنند. 

در مورد سوال مهمی که پرسیده بودید باید بگم دوست عزیز واقعیت این هست که تمام حس و حال های بد ما از مشکلی بوجود میاد به اسم ناآگاهی. 

هرقدر آگاهی خودتون را نسبت به شرایط زندگیتون، درونیات خودتون و رابطه درست عاطفی بیشتر کنید، از پیامد شرایط و اتفاقاتی که به خواست شما نیست کمتر ضربه خواهید خورد و قطعا حس تون هم تغییر خواهد  کرد. 

کتاب و گوش نیوش هایی که در این رابطه میتوانند به شما کمک کنند بهتون معرفی میکنم. 

ممنون از اعتماد و اطمینانتون 

سارا میرزامحمدی