پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
باسلام واحترام
توضیحات شما را خواندم واز اینکه در چنین شرایطی قرار دارید متأسفم، چرا که ازدواج یک رابطه دو طرفه است که زن وشوهر باید نیازهای یکدیگر را در قالب خانواده برآورده کنند، امامتاسفانه خیانت همسر، زندگی و عشق را نابود می کند،وهمین موضوع باعث میشود برخی افراد به سراغ طلاق روند و برخی به دلیل مشکلات مالی، ترس و وحشت از بدنامی طلاق یا وجود فرزند زندگی تلخی را تجربه می کنند و هر گز سراغ جدایی نروند و می گویند راهی جز ساختن و سوختن ندارم.زمانی که شخصی ازدواج می کند یکسری تعهدات و مسئولیت ها همراه او خواهد بود. یکی از مهمترین تعهدات، پایبندی و وفاداری به همسر خویش است. متاسفانه به دلایل متعددی بهانه هایی برای بروز خیانت جور می شود تا شخص خیانت کننده خود را متقاعد کند و به اصطلاح وجدان راحتی داشته باشد. دلیل شخص هر چیزی که باشد در هیچ حالتی پذیرفته نیست وهیچ چیز نمی تواند خیانت را توجیه کند زیرا قداصت و پاکی امر ازدواج زیر سوال می رود.اما توجه فرمایید که تفاوتی بین لغزش وخیانت وجود دارد ،خیانت از لغزش بدتر است، زیرا فاز_جنسی دارد.مردم اکثرا لغزش و خیانت را محصول تنوع طلبی میدانند ولی در روابط جدی، این خشم_پنهان است که موجب اشتباه میشود. اگر چیزی در رابطه خراب است، لازم است به گفتگو بنشینیم.چرا که رابطه گیاه خودرو نیست ونیاز به مراقبت همه جوره دارد.
همسری که خیانت دیده اولین هیجانی که تجربه میکند خشم است، گاهی خشم به همراه غم یا به همراه ترس یا ترکیبی از کلیه هیجانات منفی است.
اعتماد بعد از خیانت به سختی باز می گردد. شما همیشه این دوره را به عنوان یکی از سخت ترین دوره های زندگی تان خواهید دانست، اما این بدان معنا نیست که گذر از آن ممکن نباشد، بلکه به معنای سخت بودن آن است.اما در نظر داشته باشیدخیانت در زندگی، مساوی طلاق نیست.
یکی از باورهای غیرمنطقی در خیانت زناشویی این است که زندگی زناشویی بعد از پیمان شکنی دیگر درست نمی شود و بایستی به سمت طلاق رفت. اگرچه ضربه روحی این پدیده بسیار بزرگ است اما نه به این وسعت. تصمیم به بازسازی، با علم به سهیم بودن هر دو طرف در شکل گیری چنین اتفاقی در زندگی زناشویی، نشان دهنده درک منطقی و بالغانه زوج دارد.
پذیرش سهم و نقش خود و مسئولیت پذیری مهم ترین گام در بازسازی است. یادمان باشد که پاک کردن صورت مساله از مکانیزم های دفاعی است. افراد رشد یافته و منطقی می کوشند تا مساله را شناخته، عوامل زمینه ساز را از بین برده و راه حل مدارانه به دنبال تجدید ساختار رابطه باشند.
شما دو راه در پیش رو دارید: جدایی و دیگری ماندن
در هرصورت تصمیم با شماست ودر هر حالت بهترین اتفاق سپری کردن این دوران در کنار یک مشاور با تجربه است.
شما باید بتوانید مزایا ومعایب هر تصمیم را بررسی کنید ، سپس تصمیم بگیرید.قطعا بعد از مدت زمانی درد و رنجتان را فراموش خواهید کردولی این رویداد فراموش نمی شود. رک بگویم که فراموش کردن غیرممکن است.
درست بیاندیشید و واقع بین باشید . اگر جدایی تصمیم آخرتان است باید درآمد ، سرمایه اولیه برای رفع نیازهای مالی و وضعیت مسکنی که می خواهید به آن جا بروید را در نظر بگیرید و سپس به جدایی اقدام کنید.تبعات طلاق بر فرزندانتان را در نظر بگیرید واگر تصمیمتان برای جدایی قطعی است ، مدتی را قبل از طلاق جدا ودقیقا در همان شرایط زندگی کنید. زیرا در بسیاری از مواقع بعد از جدایی فرد پشیمان میشود وبه دنبال راهی برای بازگشت است، این مدت به شما فرصتی برای فکر کردن با کمترین هیجانات منفی وفکر کردن به رابطه تان را میدهد، به شرطی که واقعا این یک فرصتی برای درست اندیشیدن باشد نه زمانی که با کارهای دیگر وبودن با دیگران پر شود
به نظر میرسد زمانیکه برای اولین بار متوجه رابطه همسرتان شده اید مسیر را اشتباه رفته اید وبه جای مرور بر رابطه تان ویافتن مشکلات آن وترمیم رابطه، بهداشتن اطمینان خاطری از نظر مالی می اندیشید.
سعی کنید متوجه شوید چه کاری به نفع شما خواهد بود. گاهی اوقات زن وشوهرمی توانند بر مشکلات ناشی از خیانت غلبه کنندو رابطه ی خود را مانند قبل و یا حتی بهتر، بازسازی کنند. ولی بسیاری اوقات نیز چنین نتایجی ناممکن است. مهم نیست که وضعیت را چگونه می بینید، همزمان با بررسی راه های پیش روی خود سعی کنید با خودتان مهربان باشید ولی از احساس ترحم در قبال خود بپرهیزید.باید توجه داشته باشید اگر شما هر دو بخواهید رابطه زناشوییشان را حفظ کنید باید به فکر گامهای بعدی باشید.قدمهای بعدی سختتر و مهمتر هستند. نجات و حفظ رابطهای که از خیانت آسیب دیده است نیاز به همدلی هر دو نفر دارد. این هدفی نیست که به تنهایی به آن برسید.این نکته را فراموش نکنید که زنان قدرت کافی برای مقابله با خیانت را دارند، تنها کافی است از این باور که همه مردها مثل هم هستند و جز به رابطه جنسی به چیز دیگری فکر نمیکنند، دست بردارند و در جهت بهبود شرایط زندگی مشترک خود تلاش کنند. لازم است بدانید برای مردان مهمترین چیز در زندگی مشترک این است که ارزشمند و مورد احترام باشند و به آنها نشان دهند که تا چه اندازه به آنها احترام میگذارند و آنها را توانمند میدانند.اما باز این معنای این را نمیدهد که اگر تصمیمتان ماندن است به سادگی وبدون اینکه تلاشی کند وتبعات کارهایش را ببیند بگذرید وباز هو بدون هیچ بررسی درستی به اوفرصت دهید واو را ببخشید.