سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

اخلاق های بچه گانه شوهرم

پرسش

تاریخ ثبت : 26 خرداد 1398
8,024  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
خانومی 30 ساله هستم که از همسرم 4 ماه بزرگترم و سه ماه دیگه اولین سالگرد ازدواجمون هست. ما سنتی ازدواج کردیم. بعد از یک سال آشنایی و یک سال و و هشت ماه دوران عقد، عروسی گرفتیم. همسر من مهربونترین، صبورترین، با درک ترین و به فکرترین مرد روی زمینه. خودش و خانواده اش و موقعیت اجتماعیش بسیار خوبه. ولی مشکل من با ایشون بعد از زیر یک سقف رفتن اینه که متوجه رفتارهای بچه گانه زیاد ایشون شدم که من رو خیلی ناراحت میکنه. عین بچه ها دروغ های بیجا میگه، حرف های نسنجیده میزنه، عین بچه ها گریه میکنه موقع ناراحتی، عین بچه ها ذوق میکنه و زیاد حرف میزنه طوری که شنونده رو خسته میکنه، عین بچه ها بزرگنمایی و اغراق میکنه، من هر چی میخرم عین بچه ها توقع داره که اون هم بخره. من خیلی از جاها باید بهش بگم چی کار کنه و چه جوری رفتار کنه و این من رو خیلی ناراحت میکنه که رابطه مون داره مثل رابطه مادر و فرزندی میشه. عین بچه ها علاقه اش رو به من زیادی نشون میده و خودش رو برام کوچیک میکنه، طوری که دیگه اجازه این رو نمیده که من کشش به سمتش داشته باشم، چون رفتارش جدی و مردونه و با غرور نیست که یک زن رو شیفته خودش بکنه

مهمترین سوال :
رفتارهای همسرم باعث شده که ناخودآگاه با مردهای دیگه مقایسه اش کنم، ببینم آیا همه مردها همینطورند یا نه؟ همسرم اختیار عمل نداره، همه چیز رو از من میپرسه و من باید بهش بگم. نمیدونه چه جوری باید مدیریت کنه و دل یک زن رو ببره. نمیدونم من زیادی حساسم و چارچوب دارم یا واقعا این رفتارها برای یک مردی که الان در جایگاه شوهره درست هست یا نه؟ من دوست دارم خیلی رفتار مردونه و جذابیت مردونه و جدی داشته باشه و جوری نباشه که من ازش دلسرد بشم و جذابیتش برام کاسته بشه و به دید یه بچه بهش نگاه کنم و به حرفاش اعتماد نداشته باشم. خیلی دوستش دارم و چیزی از محبت و عشق از طرف شوهرم کم ندارم. واقعا آدم خوبیه. ولی رفتارهای بچه گانه اش واقعا اذیتم میکنه و من رو از خودش دور میکنه. از این قضیه خیلی ناراحتم که شاید احساسم بهش کم شده و براش کم میذارم، چون میدونم او هم لایق عشقی هست که به من نشون میده. باید چه کار کنم که مثل یک جنتلمن، خیلی سنگین و متین باشه و رابطه مون مثل مادر و فرزند نباشه؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

الهه دهقانیان
الهه دهقانیان
13 مهر 1398 ساعت 17:58

باسلام واحترام

یکی از مسائل مهم در انتخاب وهمسرگزینی اینست که گاهی افراد شریک‌های عاطفی را انتخاب می‌کنند و عمیقا جذب جنبه‌ای از شخصیت آن‌ها میشوند که در خودشان وجود ندارد همه ما ممکن است در نگاه اول جذب چیزی شویم که در وجود خودمان نداریم یا آنگونه نیستیم.مثلااگر شما کاملا محافظه‌کار هستید ممکن است مثل آهن‌ربا جذب افرادی شوید که آشکارا خطرپذیر به نظر می‌رسند یا اگر بیش از حد برونگرا باشید ممکن است جذب افراد ساکت شوید و اگر معروف به محتاط بودن و نظم هستید ممکن است چیزی در وجودتان باشد که شما را شیفته‌ی فردی خودانگیخته و بیخیال کند.مشکل دقیقا در اینجاست چراکه هرچند قطب‌های متضاد ممکن است جذب یکدیگر شوند اما نهایتا ما با آ‌نهایی سازگارتریم که شخصیت‌شان نزدیک به ماست.
فردی که یک ویژگی یا رفتار چشمگیر دارد و تا حدی مورد ستایش شماست می‌تواند هیجان‌انگیز باشد اما در طول زمان جذابیتش کمتر می‌شود و حتی به منبع کشمکش‌های واقعی تبدیل می‌گردد.در این صورت ما خودمان را درگیر یک رابطه مشکل‌دار کرده‌ایم تنها به خاطر تلاش برای پیدا کردن کسی که تا حدی می‌تواند نداشته‌هایمان را پر کند.

اما مورد دیگر اینست که  یکی از مشکلات در زندگی خانم ها، ازدواج با مردانی است که با داشتن ظاهر کاملا بالغ ،درونی نابالغ دارند. به طوری که آن ها نمی دانند پس از ازدواج در چه شرایطی قرار می گیرند و بعد از آن چگونه باید رفتار کنند.

اما ابتدا بهتر است چند مورد از ویژگی های مردنابالغ را ذکر کنیم:

۱)مرد نابالغ دوست ندارد کسی به او تکیه کند
یکی از آشکارترین علائمی که عدم بلوغ یک مرد را نشان می دهد این است که او به طور واضح ابراز می کند که از تکیه گاه بودن برای شما متنفر است. وقتی مشکلی برای تان پیش می آید، این مرد نابالغ برای کمک به شما حاضر نمی شود. این پسربچه ی ظاهرا بزرگ، هر کاری می کند تا آن کسی نباشد که شما رویش حساب می کنید. او مشکلات را نادیده می گیرد و فقط آرزو می کند همه چیز زودتر روبراه شود.

۲) او نمی تواند حتی یک گفتگوی جدی با شما داشته باشد
علامت دیگری که مرد ناکامل و نابالغ دارد این است که نمی تواند گفتگویی را با هوشمندی و منطق و جدیت پیش ببرد. مهارت ارتباطی چیزی نیست که او از آن برخوردار باشد و ترجیح می دهد همه چیز را به مسخره و شوخی بگیرد و هر چه زودتر سوژه ای سبُک تر و بی ارزش تر را شروع کند.همچنین بیش از اندازه ابراز احساسات میکند ونمیتواند هنگام ناراحتی جلوی اشکش را بگیرد.

۳) او هیچ برنامه ای برای آینده اش ندارد
مردی که هنوز بزرگ و بالغ نشده هیچ برنامه و هدفی برای آینده اش ندارد و دقیقا نمی داند با زندگی اش چه می خواهد بکند. او حتی برای فردایش هم برنامه ای ندارد، چه برسد به ده سال آینده! در لحظه زندگی کردن و آینده را به حال خود رها کردن ممکن است در ابتدا ایده ی بسیار خوبی به نظر برسد، اما یک مرد بالغ و کامل دست کم تا حدودی می داند دوست دارد آینده اش چگونه باشد. 

۴)هرگز نمی تواند ذهنش را جمع و جور کند و تصمیمی بگیرد

یکی دیگر از علامت های آشکار یک مرد نابالغ این است که علاوه بر عدم توانایی اش برای سازگاری و مدارا، مصمم و بااراده هم نیست. احتمالا همیشه این شما هستید که تمام تصمیم ها را برای او می گیرید و رابطه را پیش می برید. درست مانند یک پسربچه، او فقط زمانی کاملا شاد و راضی است که یک نفر دیگر تمام تصمیم های دشوار و جدی زندگی را بگیرد.

بنابراین اگر همسر شما دارای هریک از این ویژگی ها باشدمیتواند دلایلی مانند موارد زیر داشته باشد:

*در کودکی مجبور بوده است که هرچه سریعتر بزرگ شود: بعضی از اوقات به سبب وقوع حوادثی غم انگیز، وظایف و نقش های بزرگسالان خانواده ،به بچه ها تحمیل می شود . ولی در نهایت از اینکه در زندگی خود به مانند «بالغی» مسئولیت پذیر ایفای نقش کنند، سرباز زنند. گوئی که ذهن آنها می گوید: «هنگامی که هنوز خیلی کوچک بودم. مجبور شدم تا که زود بزرگ شوم. حال خسته ام و می خواهم کمی بازی کنم.»

*در کودکی توسط دیگران بسیار کنترل می شده است: ممکن است همسرتان در خانواده ای بزرگ شده باشد که در آن قوانین بسیار و انضباطی سفت و سخت حاکم بوده است، این امکان وجود دارد که در بزرگسالی بخواهد با نادیده گرفتن قوانین، خود را راحت کند . بچه هائی که از والدین کنترل گر خود عصبانی هستند، اغلب در بزرگی به افرادی با رفتارهای بچه گانه تبدیل می گردند .

*در کودکی او را نادیده می گرفته اند: چنانچه اگر همسرتان در کودکی توجه چندانی دریافت نمی کرده و از او مراقبت و حمایت نمی شده است، این امکان وجود دارد که در بزرگی بی مسئولیت شده و رفتارهای بچه گانه ای از خود بروز دهد. گوئی که به طرزی ناخودآگاه می گوید: «از من مواظبت کنید.»

البته حال که با  چنین شخصی ازدواج کرده اید، مهم است تا که به نقشی که خود نیز در این میان ایفا می کنید، نگاهی بیاندازید. در این گونه موارد که شما نقش «ناجی» را ایفا می کنید، در رابطه تان احساس برتری خواهید کرد. شما با اینکار بهانه ای دارید تا از توجه و رسیدگی به زندگی خودتان سرباز زنید؛ چرا که مدام مشغول کمک به همسرتان هستید. می بایستی که از این بازی دست بکشید و بگذارید که همسرتان با عواقب و نتایج مثلا «بی مسئولیتی» خود مواجه گردد.در عوض باید او را به مثابه یک شخص نیازمند به تربیت بدانید و با آرامش در جهت رشد خصیصه های مورد نظر در او تلاش کنید . او را سرکوب نکنید بلکه با تشویق او در زمینه های توانمندی هایش شخصیتش را تقویت کنید او نیاز به فکر و تحلیل دارد و این فضا را شما باید در اختیار او قرار دهید .اگر چه شاید برخی اوقات نتایج خوبی را برای تفکرات خود نداشته باشد اما نیاز به تجربه و استقلال فکری دارد نه تحمیل نظرات و تصمیم گیری های شما .همسر شما نیاز به کسب مهارت ارتباط موثردارد چیزی که قطعا میتواند تاثیر بسزایی در رفتار ایشان داشته باشد.

ضمن اینکه تیپ شخصیتی شما نیز در ایجاد این مشکل نمیتواند بی تاثیر باشد ، زمانیکه از همان ابتدا رفتارهای مادرانه داشته اید این رفتار به جای اصلاح ،تقویت شده است ، بنابراین علی رغم این پندار شما که برای همسرتان مفید بوده اید و به او کمک کرده اید، حمایت «والدانه» از همسرتان رابطه تان را به رابطه ای ناسالم تبدیل کرد ه و اکنون احساس میکنید که: عصبانی هستید. نمیتوانید به عنوان یکی حامی به او تکیه کنیدو رابطه تان اشتباه است. البته اگر به همین صورت ادا‌مه یابد قطعا دچار مشکلات پیچیده ای خواهید شد.

نكته ي ديگه اين كه به نظر میرسد با توجه به روشي كه شما زندگي كرديد كمي منظم و خشك تر از همسرتان هستيد .بعد از اين كه توجه لازم رو به همسرتان داديد نقش زنانه ي خودتان در زندگي پر رنگ تر كنيد.

پیشنهاد من به شما اینست که  ابتدا در درون خودتان ايشان را به عنوان يك مرد بپذيريد و مدام در ذهنتان رفتارهایشان را با مرد اسطوره اي كه در ذهن داريد نسنجيد و مقايسه نكنيد.در مرحله ي دوم اين پذيرش را بيش از همه در خلوت دو نفره تان به ايشان انتقال بدهید.تحسين و تمجيد را از یاد نبرید.اگر اين حس مرد بودن را از نظر خودتان به ايشان منتقل كنيد مطمئن باشيد كه اين رفتار توجه طلبي ايشان در جمع كاهش پيدا ميكند.وباصبوری وکسب مهارت های اارتباطی میتوانید به داشتن رابطه ای بهتر امیدوار باشید.

باسپاس از اعتماد شما

الهه دهقانیان

خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب
رهایی از مشکلات بین فردی اثر متیو مک کی

معرفی درس
مجموعه نبوغ عاطفی 3
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه