سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

چگونه نظرات خود را بدون ناراحتی طرف مقابل اعلام کنیم ؟

پرسش

تاریخ ثبت : 11 فروردین 1396
4,674  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
با سلام
مدتیست با آقایی 28 ساله دانشجو آشنا شده ام .و در حال شناخت یکدیگر هستیم.من وقتی از چیزی ناراحت می شوم خیلی در خودم می ریزم و سعی می کنم به روی خودم نیاورم . مثلا احساس می کنم اگر بگويم پررویی است یا طرف مقابل ناراحت می شود . در صورتی که ایشان بسیار منطقی هستند .
مثلا در مورد مسائل ظاهری گاهی دوست دارم نظر بدهم چون بعضی چیز ها مطلوب من نیست و دوست دارم اگر بشود آنها را تغییر دهد اما می ترسم به او بر بخورد . چگونه می توان در مورد مسائل ظاهری نظر داد به گونه ای که ناراحتی و حس کوچک شدن در طرف مقابل ایجاد نشود .لازم به ذکر است که ارتباط ما بسیار محترمانه است و هنوز درگیری های عاطفی آنچنانی نداریم و یک سری چیز ها را برای جلوگیری از آسیب رعایت می کنیم یعنی صمیمیت عاطفی خیلی زیاد هنوز بین ما وجود ندارد . اما صمیمیت معمولی تا حد زیادی داریم . آیا با این شرایط اصلا مطرح کردن چنین چیز هایی صحیح است ؟

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
13 فروردین 1396 ساعت 22:10

سلام دوست گرامی


مرقومه تان  را خواندم. اجازه دهید فعلاً در همان خط اول پرسش تان بمانیم. اینکه عنوان نمودید : ... من وقتی از چیزی ناراحت می شوم خیلی در خودم می ریزم و سعی می کنم به روی  خودم نیاورم . مثلا احساس می کنم اگر بگويم پررویی است یا طرف مقابل ناراحت  می شود ... "

در ذهن خود تصور کنید که بابت رفتاری از سوی فرد مقابل ناراحت و رنجیده شده اید. و می خواهید احساستان را با ایشان مطرح نموده و یا بابت رفتاری نامطلوب ، از او انتقاد نمایید. چه حسی بهتون دست میده ؟ در اون لحظات چه تصوراتی در ذهن تون عبور می کنه چنانچه  بخواهید آنها را با وی مطرح نمایید ؟ تصور می کنید واکنش های دیگران و یا فردی که دوستش دارید در برابر گوشزدهای شما و بروز احساسات تان ، چه خواهد بود؟ اگر ناراحت و یا دلخور شود چه اتفاقی ممکن است بیافتد؟

 آن تصویرها و ذهنیت ها را با ارائه توضیحاتی برای ما مطرح نمایید.



معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ پرسشگر

15 فروردین 1396 ساعت 15:37
با سلام خدمت شما ممنون از وقتی که ميگذاريد. ابتدا برای روشن تر شدن بعضی مسائل این را بگويم که رابطه ی ما در مرحله ی شناخت یکدیگر است با این هدف که اگر برای هم مناسب بودیم ازدواج کنیم . وقتی از چیزی ناراحت می شوم ابتدا پیش خودم فکر میکنم تا چه حد ناراحتی ام منطقی ست و گاهی به نتیجه ی خاصی هم نمی رسم ! گاهی تصمیم می گیرم ناراحتی ام را مطرح کنم ولی زمانی که می خواهم به او بگويم پشیمان می شوم و اصولا گاهی در مورد بعضی مسائل در رابطه مان برایم سوال پیش می آید اما می ترسم با مطرح کردنشان کوچک شوم یا باعث ناراحتی او شوم .مثلا گاهی احساس می کنم او به من کم توجه می کند . ما در دو شهر با فاصله ی نسبتا زیاد هستیم . در مدتی که یکدیگر را نمی بینیم مثلا گاهی پیش می آید که سه روز پیامی بین ما رد و بدل نمی شود .اوایل فکر می کردم شاید چون از صبح تا عصر سر کار هستند و از طرفی درگیر ارائه ی پایان نامه شان هم هستند این اتفاق می افتد.به شکلی نه کاملا واضح درباره ی این موضوع با ایشان صحبت کردم و گفتم به نظرم می رسد برای من وقت ندارید ! ایشان اظهار کردند که من برای شما وقت دارم اما ظاهرا عقیده دارند که چون دوریم اگر زیاد وابسته شویم برای هر دویمان سخت می شود . اما من در این مواقع این حس بهم دست میدهد که ایشان به حد کافی مرا دوست ندارند و این افکار باعث زنجیره ای از افکار نامطلوب دیگر هم می شود .اما احساس می کنم اگر دوباره این موضوع را به شکل بازتری مطرح کنم خودم هم کوچک می شوم .حالا مثلا در مورد این موضوع به نظر شما نظر ایشان منطقی است یا من درست فکر میکنم؟ بیشتر حسی که به من دست می دهد این است که نمی دانم ناراحتی ام منطقی است یا نه . یا به عنوان مثال همین مسئله ی ظاهر . راستش تعریف از خود نباشد چهره ی من نسبت به ایشان در سطح بالاتری ست . و می دانم که مطلوب ایشان هستم . دوست دارم ایشان هم بیشتر به خودشان برسند در نحوه ی لباس پوشیدن ، آرایش مو ها یا چیز های ظاهری اینچنینی که می توانند انجام دهند . اما می ترسم این چیز ها را بگويم و در ایشان حس کوچک شدن ایجاد شود یا از حرف های من ناراحت شوند . اصولا چقدر به مسائل ظاهری باید اهمیت داد ؟ باز هم متشکرم از لطف شما
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
16 فروردین 1396 ساعت 00:41

سلام دوست گرامی


ممنونم از توضیحات تکمیلی که در این خصوص مطرح فرمودید.


وقتی از چیزی ناراحت می شوم ابتدا پیش خودم فکر میکنم تا چه حد ناراحتی ام منطقی ست و گاهی به نتیجه ی خاصی هم نمی رسم ! 

اصولا گاهی در مورد بعضی مسائل در رابطه مان برایم سوال پیش می آید اما می ترسم با مطرح کردنشان کوچک شوم یا باعث ناراحتی او شوم.

 ... اما من در این مواقع  این حس بهم دست میدهد که ایشان به حد کافی مرا دوست ندارند و این افکار  باعث زنجیره ای از افکار نامطلوب دیگر هم می شود...

... اما احساس می کنم اگر دوباره این موضوع را به شکل بازتری مطرح کنم خودم هم کوچک می شوم .


دو باور  ناکارآمد ، باعث می شه تا شما نتونید احساسات تجربه شده خودتون رو آنطور که می خواهید به فرد مقابل ابراز نمایید :


من دوست داشتنی نیستم

من با ارزش نیستم


بنابراین بر اساس این دو باور ، دو فرض شرطی را در خود ایجاد می کنید :

اگر دیگران به من توجه کمی کنند پس من دوست داشتنی نیستند.

اگر احساس ناراحتی و رنجش خودم را به فرد مقابل بگم ، کوچک می شوم


تلاش کنید نتیجه گیری هاتون رو در فرضیه هایی که می سازید کمی گسترش بدید. این باور را به این شکل اصلاح کنید: 

چنانچه دیگران در برخی مواقع توجه کمی به من می کنند ممکن است دلایلی زیادی داشته باشه:  از جمله نداشتن وقت کافی برای تماس - درگیر بودن با مشکلاتی خاص- جلوگیری از وابستگی های احتمالی و ... 

و یا اگر احساس ناراحتی خودم رو به دیگران بگم : احساس راحت تری پیدا کنم و سبک تر بشم - فرد مقابل احساس من را خواهد فهمید تا بتونه عملکردش رو بهتر کنه - او موقعیت منو بهتر درک خواهد کرد و رفتاری متناسب با احساسم بروز خواهد داد-ممکن است از دستم ناراحت شود ، 

و یا اگر ایرادات و اشکالات ظاهری و یا رفتاریش را محترمانه به او منعکس کنم :  ممکن است از این موضوع استقبال کند - شاید او از این رفتار اطلاعی نداشته و انعکاس اون باعث میشه در آینده ی رابطه،  اصلاح بشن حتی اگر کمی بابت این موضوع دلخور هم بشه. چرا که اگر بخواد بابت یک بازتاب دوستانه و جزئی، اینقدر برنجد که طبیعتاً در ادامه رابطه به مشکل برخواهد خورد.

با این حال به این نکته توجه داشته باشید که ما نمی تونیم در یک رابطه عاطفی باشیم و کمی آزردگی و دلخوری را تجربه نکنیم این تجربه به مراتب بهتر از بازداری احساسات و ایجاد سوءتفاهمات آتی ست. 


به نظر می رسه در گفتگو با احساسات تون بیش از اندازه با قاعده و منطق برخورد می کنید :

  ابتدا پیش خودم فکر میکنم تا چه حد ناراحتی ام منطقی ست و گاهی به نتیجه ی خاصی هم نمی رسم ! "

بیشتر حسی که به من دست می دهد این است که نمی دانم ناراحتی ام منطقی است یا نه . "


نوعی کمال طلبی احساسی که در ارزیابی های شما  به چشم می خوره ، الگویی که باعث میشه در وضعیتی قرار بگیرید : که باید بکوشم همیشه احساسات منفی رو کنترل کنم و هرگز احساس نگرانی به خود راه نداده و آن را بروز ندهم.

این نوع از کمال طلبی، ریشه ی روابط عاطفی رو می زنه و جریان سیال احساسات در رابطه رو متوقف میکنه. تلاش کنید چنانچه در برخورد با موضوعی در رابطه با فردی، احساس ناراحتی و رنجشی را تجربه کردید آن را بدون حساب - کتاب های سخت گیرانه به فرد مقابل انعکاس دهید. نظر دادن در مورد رنگ لباس و یا شکل مو مواردی ست که گاهی طرفین در مورد اون با فرد مقابل صحبت می کنن و نظرات خودشونو مطرح می کنن. نه الزاما به شکلی که ماهیت دستوری و یا اجباری و یا نوعی انتظار را در بر داشته باشه. با این حال پیشنهاد می شود در کنار نکات اشاره شده و در جریان این رابطه، تمرکزتون رو بر اولویت ها و اهداف اساسی رابطه بگذارید. تا با رضایت بیشتر در خصوص اونها به ارزیابی مطلوب دست یابید.



با تشکر از اعتماد شما

شایان غدیری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

پاسخ پرسشگر

17 فروردین 1396 ساعت 16:10
با سلام بسیار متشکرم از پاسخ جامع و کاربردی شما.
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه