سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

نمى توانم مثل بقيه هم سن و سالانم وارد رابطه اى شوم و انتخاب كنم يا حتى انتخاب شوم

پرسش

تاریخ ثبت : 07 خرداد 1396
5,498  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
با سلام.با اينكه ظاهرى خوب دارم و مشكلى در خودم نميبينم و از بسيارى از اطرافيان هم ظاهر بهترى دارم،اما هيچ پيشنهادى براى روابط عاطفى به من داده نميشود و بعد از ٣ سال دانشگاه رفتن هيچ كس براى من قدمى برنداشته است. پسرى هم اوايل بود كه فقط نگاهم ميكرد اما هيچ حرف و عمل ديگرى نشان نميداد و وقتى به بهانه سوال درسى به او پيام دادم به زور جواب من را داد!با اينكه من و دوستانم از رفتار وى برداشت علاقه كرده بوديم و من بسيار وابسته او شده بودم و هر روز نگاه ها بى نتيجه ردوبدل ميشد.اين موضوع و اينكه از جانب هيچ كس ديگرى انتخاب نميشوم بسيار مرا آزار ميدهد و در بى ارزشى فرو ميبرد. ميبينم دختر هايى با ظاهر معمولى و شهرستانى چه زندگى هايى دارند وحتى پسرى كه با او در رابطه است راخودشان انتخاب كرده اند!من اما هميشه از تنهايى و خوب نبودن پيش چشم ديگران و دوست داشته نشدن عذاب ميكشم. هيچ چيز در زندگى من واقعاً اتفاق نميافتد. نه رابطه واقعى نه محبت واقعى.خانواده ناآرامى دارم و مادرم هميشه با اشتباهاتم از كودكى تا الان و هربار به بهانه اى مرا طرد ميكند.روابط بسيار بد والدينم.خودم حس بازنده بودن دارم.

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
04 تیر 1396 ساعت 14:04

درود بر شما دوست گرامی

به نظر می رسد موضوع اصلی شما در همین جمله ای باشد که در پایان نامه تان نوشته اید:

هميشه از تنهايى و خوب نبودن پيش چشم ديگران و دوست داشته نشدن عذاب ميكشم. هيچ چيز در زندگى من واقعاً اتفاق نميافتد. نه رابطه واقعى نه محبت واقعى.خانواده ناآرامى دارم و مادرم هميشه با اشتباهاتم از كودكى تا الان و هربار به بهانه اى مرا طرد ميكند.روابط بسيار بد والدينم.خودم حس بازنده بودن دارم.

توجه بفرمایید: تله های زندگی الگوهای ی شخصیتی است که از دوران کودکی آغاز می شوند و در تمام طول عمردر زندگی طنین انداز است. آغاز شکل گیری این تله ها به زمانی برمی گردد که بلاهایی در دوران کودکی از طرف اعضای خانواده یا دیگران بر سرما آمده است.

ما نیاز به پذیرش از طرف دیگران داریم . بدین معنا که فکر کنیم فردی دوست داشتنی هستیم و ارزش این را داریم که دیگران با عشق، محبت و توجه با ما تعامل داشته باشند.

اگرما طرد شدیم، سرزنش شدیم، از ما بیش از اندازه مراقبت شده است، مورد سو استفاده قرار گرفته ایم، یا محرومیت کشیده ایم، به گونه ای صدمه خورده ایم و درنهایت دام های زندگی بخش اساسی از زندگی ما شده است.

دامهای زندگی به طور ناخود آگاه باعث می شوند که در بزرگسالی وقتی حتی خانه را ترک می کنیم و وارد رابطه می شویم و یا حتی در ارتباط با مردم جامعه و یا محیط دانشگاهی و شغلی، به دنبال خلق شرایطی باشیم که با همانگونه که در دوران کودکی مورد بد رفتاری قرار گرفتیم، دوباره با ما بد رفتاری شود. ما به طور ناخودآگاه تجربه های تلخ و زخمها را برای خود باز آفرینی می کنیم. روان ما به گونه ای ناخودآگاه تلاش می کند این وضعیت را برای ما ایجاد کند: من تقصیری ندارم، همه آدمها همین اند.

وقتی تسـلیم مـی شـویم، دیـد خـود را نسـبت بـه موقعیـت هـا تحریف میکنیم تا جایی که تله زندگی ما تأیید شود. هرکجا که تله ي زندگی ما فعال شود، مـا با احساسات شدید واکنش نشان میدهیم. شریکی را براي زنـدگی خـویش برمـی گـزینیم و بـه موقعیتهایی وارد میشویم که تله ي زندگیمان را تقویت میکنند. ما کاري مـی کنـیم کـه تلـه زندگی ما تداوم یابد.

همه این کارها را برای این انجام می دهیم که بتوانیم در آن موقعیت، وضعیت سخت کودکی خود را جبران کنیم. اما واقعیت این است که تا زمانی که سازوکارهای مهم را نیاموخته باشیم به طور موثر نمی توان با چنین تله های روانی (طرحواره) مقابله کرد.

مطمئناً تصمیم به تغییر، اولین گام در مسیر یک زندگی جدید است. اینکه شما مسئله ای را در خودتان تشخیص داده اید و تمایل به تغییر دارید نکته ای مثبت در خصوص شماست. البته در نظر داشته باشید قرار نیست یک شبه زندگی شما متحول شود. برخورد با درگیری‌های گذشته و شرایط مخرب، بدرفتاری‌ها و روابط ناسالم نیاز به زمان دارد و قطعا آسان نخواهد بود.

در حال حاضر مراجعه به یک روان درمانگر خدمت شما پیشنهاد می شود. لازمست جلسات مشاوره را تا پایان ادامه دهید.


موارد زیر را هم در نظر داشته باشید:

- احساس‌های بی‌ارزشی و شرمساری دوران کودکی را درک کنید. کودک آسیب‌دیده درون خود را حس کنید. چه وقتهایی در کودکی یا نوجوانی تان بوده که بسیار احساس ناخوشایندی را تجربه کرده اید؟ چه مسئله ای این احساس رادر شما ایجاد کرد؟

- فهرستی از شیوه‌های مقابله خود با مسائل زندگی مثل (تسلیم، فرار و حمله) برای کنار آمدن با تله بی‌ارزشی در زندگی را بنویسید. چه وقتهایی می پذیرید کاری از دست تان برنمی آید؟ چه وقتهایی از واقعیت فرار می کنید و چه زمانهایی هنگام مواجهه با واقعیت، عصبانی می شوید؟

- برخی رفتارها با تمرین قابل یادگیری است و اثرات مثبت آن می تواند تقویت کننده آن رفتار باشد. تلاش کنید دست از رفتارهای مقابله‌ای ناسالم مثل فرار یا حمله بردارید.

- احساس‌های شرم و بی‌ارزشی را در رفتارهای روزمره زندگی خود زیرنظر بگیرید. چه زمانهایی دچار این احساسات می شوید؟

- نقاط قوت و ضعف خود در دوران کودکی و دوران فعلی را بنویسید (مثلا: من آدم با استعداد و کوشایی بوده ام که علیرغم مشکلات درون خانواده در حال تحصیل پزشکی هستم)

- ممکن است چون از درون احساس بی ارزشی می کنید این رفتار را در رابطه با دیگران نشان دهید و زمینه ایجاد بی احترامی به خودتان را فراهم کنید. خواهر خوبم؛ اجازه ندهید دیگران به رفتارهای توهین‌آمیز و نامحترمانه با شما داشته یا  ادامه دهند. خود را سزاوار محبت و علاقه واقعی دیگران بدانید.

- عشق و محبت افراد نزدیک خود را بپذیرید و با بدبینی آنها را از خود طرد نکنید. اگر گذشته خوبی نداشته اید یا رابطه والدین تان با شما و با همدیگر خوب نبوده دلیلی نمی شود که این مسئله را در تمام برهه های زندگی خود وارد کنید و با چنین مکانیسمی با دیگران ارتباط داشته باشید.

 استفاده از آموزش غیرحضوری درس "شخصیت سالمتر من- رهایی از تله بی ارزشی" نیز خدمت شما پیشنهاد میشود.


از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه