با آقایی آشنا و همکار شدم پایبنده به خانواده که محبت میکنن به همه در ابتدا برای من که دختری هستم که همیشه حریم قائل بودم در روابطم تعریف نشده بود این اواخر توجهشون نسبت به من زیاد شدش جوری که تمام دوستانم فهمیدن و خودش بهم متذکر میشدکه با بقیه فرق دارم حتی حرکت هایی انجام میدادنکه فراتر از دوستی معمولی بود منم چون دختر معتقدی بودم برام خیلی سخت بود در کنار این کارهاشون میگفتن به فلانی پیشنهاد ازدواج دادم منتظر جوابم و... با خانوادشون آشنام کردن و از تعریفاتی که از من کردن میگفتن بهشون گفتم رفتارهاتون منو اذیت می کنه و قصدشونو از این کارها پرسیدم گفتن قصدی ندارن و به دلیل همکاری که داریم هستش وگرنه با دخترهای دیگه فرقی ندارم و ایشون قصدشون دوستیه بعد دوباره میگفتن تو بهترین کیسی دوستی هستی ازدواج بعد دوستی درصورت عشق بعد ازدواج سفید و حتی در مورد ازدواج سنتی کلا حرفاشونو نمیفهمم و متناقضه، دوستی کات کردم و فقط کاری در ارتباطم ولی همچنان در مواردی این بحث هارو با اینکه میگن ما تفکراتمون متفاوته وسط می کشن با اینکه منم دوسشون دارم باعث میشه ذهنم درگیرشه از کجا بفهمم منظورشو

مهمترین سوال :