پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
درود بر شما
وقتی یک رابطه عاطفی یا یک زندگی مشترک به پایان می رسد، حالاتی مانند داغدیدگی ایجاد می شود. رفتار متناسب با این دوره این است که ما بر دردهایمان سوگواری بکنیم اما از چرایی و علل مسئله غافل نشویم. وقتی دلیل یک پیشامد را برای خود تحلیل کنیم می توانیم تصمیم بگیریم که از این به بعد چگونه باشیم و چطور نباشیم.
طبیعی است در ازدواجی که به دلیل لجبازی صورت بگیرد فاکتورهای مهم انتخاب همسر نادیده گرفته خواهد شد. اما درخصوص ازدواج مجدد با همسر فعلی تان نیز نکاتی بوده که بهتر بود تامل بیشتری می نمودید.
نوشته اید: به دلیل مخالفت خانواده ایشان با ازدواجمان و توهین های ایشان به من پس از ابراز مخالفت خانواده شان ، رابطه عاطفی ما پس از 5 سال به بن بست رسید
دوست خوبم؛ حتی اگر خانواده ایشان با ازدواج شما مخالف بوده اند، در هر حال توهین ایشان به شما رفتاری بالغانه نبوده است. یعنی ایشان یا بایستی پایان رابطه را محترمانه به شما اطلاع می داد و یا اینکه از انتخاب خود دفاع می کرد و درخصوص ازدواج با شما با خانواده اش به توافق می رسید. همین رفتار ایشان می توانسته زنگ خطری برای شما باشد که به دلیل هیجانات، احتمالا نادیده گرفته شده است.
همچنین به نظر می رسد ازدواج فعلی شما نیز براساس ملاکهای بالغانه صورت نگرفته است و نیز، شما و همسرتان از مهارتهای لازم برای ارتباط عاطفی برخوردار نیستید. زندگی مشترک هر قدر هم که با علاقه طرفین آغاز شود، مانند گیاهی است که رسیدگی می خواهد وگرنه خواهد پژمرد. اینطور نیست که ما همیشه شاداب و یا حال خوب داشته باشیم. اگر چنین انتظاری از زندگی مشترک داشته باشیم در مواقع بحرانی و تنش و استرس با مشکل مواجه خواهیم شد.
نوشته اید: ایشان بهانه گیر، هستند مثلا از کوچکترین اتفاقی دعواسر میگرد . اگر عیناناسزای خودشان را به خودشان برگردانم قهر طولانی مدت می شود. دعوا برای ما حکم یک باتلاق را دارد
شکی نیست که عصبانیت، حقی را برای کسی ایجاد نمی کند. اما واکنش شما نیز در این مواقع مهم است. این "کوچکترین اتفاق" ها چه مواردی هستند؟ خط قرمزها و نکات مهم ایشان هستند یا حساسیت های قابل تعدیل؟ و اینکه شما تا چه اندازه بالغانه رفتار می کنید؟
ایشان همیشه که در حالت تهاجم و ناسزاگویی (که جای توجیه ندارد البته) نیستند؛ در این مواقع به ایشان گفته اید که رفتارش تا چه حد باعث رنجش شما شده است؟ مسیرهایی را که سبب ناراحتی ایشان می شود شناسایی کنید. البته مراقب باشید که رفتار شما حالت راضی نگه داشتن ایشان در هر شرتیطی را به خود نگیرد. فقط به همسرتان نشان دهید که از ناراحتی اش احساس خوبی ندارید و با توجه به علاقه ای که به ایشان و زندگی تان دارید تلاش می کنید که ایشان شرایط روحی مناسبی داشته باشند. در عین حال خط قرمزهای خود را نیز مشخص کنید.
توجه بفرمایید که وقتی می گویید: هم دوستش دارم هم خسته ام، یعنی رفتار شما نیز متناسب نبوده و به احتمال فراوان باجدهی عاطفی انجام می دهید تا مبادا توجه یا محبت ایشان را از دست بدهید یا اینکه زندگی مشترکتان از دست رود.
بهتر است به این نکته توجه داشته باشید که یک رابطه معیوب را نمی توان به امید اینکه شاید بهترشود یا اینکه چون دوستش دارم، ادامه داد و برای بهبود آن تلاش نکرد و بعد، انتظار نتیجه مثبت داشت. در مواقع آرامش به ایشان اعلام کنید که برخی رفتارها برای شما پذیرفتنی نیست و متقابلا حرفهای ایشان را هم بشنوید. سپس برسر نوع ارتباطات و شیوه رفتارها و خط قرمز ها توافق کنید تا بتوانید به شیوه ای مثبت تر از حال حاضر زندگی کنید.
مسئله دیگر، قهر کردن ایشان است. این رفتار نیز آموختنی است و با واکنشهای طرف مقابل تقویت می شود. در این مورد نیز به جای ترس از قهر همسرتان، درباره این مورد با ایشان گفتگو کنید. در نظر داشته باشید که واکنش منفعلانه شما سبب تقویت این رفتار از سوی همسرتان می شود. بیان اینکه این رفتار تا چه حد میتواند بر نحوه تعامل شما تاثیر منفی بگذارد، اینکه شما چه فشاری را تحمل می کنید و نهایتا یافتن راهکار، می تواند برای بهبودی رابطه شما مفید باشد.
از اعتماد شما سپاسگزارم
علی اکبری-خانه توانگری طوبی