سلام، وقت شما بخیر. من دختری ۲۷ ساله با اعتقاداتی متفاوت با خانواده پسری که دوستش دارم هستم و خانواده این شخص از سطح یک اعتقادی هستند که اعتقادات عروس باعث خوشبختی یا بدبختی پسرشون میشه. و خود من و این پسر هر دو از سطح دو اعتقادی که دین یک مسئله شخصیه. و مبنی بر احترام به خانواده من پذیرفتم که تمامی الگوها و آداب این خانواده رو در قالب خانواده به جا بیارم و به ارزش هاشون احترام بگذارم. ولی این خانواده دوست دارن عروسشون اعتقاد قلبیش این عقاید باشه و حتی در زندگی شخصیش هم به این صورت باشه. که در واقعیت من قادر به این تغییرات در زندگی شخصی خودم نیستم. و این پسر رو خیلی دوست دارم و ارتباط عاطفی و بلوغ احساسی رو در خودمون پیدا کردم. ولی این پسر تا حدی تله ایثار داره و در تلاش که همه چه من چه خانواده ازش راضی باشن. سوال من اینجاست تظاهر و دروغ به اینکه اعتقادات قلبی من مشابه شماست کار درستی هست؟ و اگر واقعیت رو بعد از ازدواج بفهمن چطور میشه؟ و حتی نگرانم که خانواده خیلی مذهبی و سخت گیر قمی به من سخت بگیرن و مدام من رو قضاوت و مداخله کنن. و اگر واقعیت رو بفهمن قبل از ازدواج اصلا راضی به ازدواج ما نشن. خیلی خیلی ممنون میشم ما رو راهنمایی کنین. خیلی سپاس گزارم بابت مطالب ارزشمند و زیباتون. پایدار باشین.

مهمترین سوال :