پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام
نامه شما را خواندم.
نکته ی جالبی که در نامه شما توجه مرا جلب کرد و از بابت این آگاهی نسبت به مسئله به شما تبریک می گویم جایی بود که اشاره داشتید "میزان خشم تناسبی با اتفاق ندارد" جایی که ما واکنشی نشان می دهیم که متناسب با موقعیت نیست لازم است کمی به عقب برگردیم ظاهرا خشم های فروخورده ای در ما وجود دارد که انگار یک موقعیت کوچک مثل کبریتی در انبار باروت می ماند. یک محرک کوچک چنان ما را برافروخته می کند که دست به رفتارهایی می زنیم که خودمان هم تعجب می کنیم.
درواقع لازم است بدانید موقعیت هایی که برایتان رخ می دهد محرک خشم هستند. انچه شما را عصبانی میکند معنا و تفسیری می باشد که در مورد ان موقعیت ها دارید. پس در قدم اول لازم است محرک و علت را از هم جدا کنید و از خودتان بپرسید تفسیر شما از گفته ی طرف مقابل تان چه بود؟ چقدر تفسیرتان قضاوت گرایانه و براساس پیش فرض های شما در مورد ایشان بود؟ چقدر براساس واقعیتی که رخ داده است بود؟
در گام بعدی لازم است بررسی کنید چه "نیاز"ی در آن موقعیت داشتید که بی پاسخ مانده بود و شما را دچار خشم کرد. در واقع خشم بیان وارونه ی نیازهای ماست. وقتی نیازهای ما سرکوب شوند، دیده نشوند و با ناکامی روبرو شویم می تواند اولین احساسی که ما در ما ایجاد می شود خشم باشد و زمانی که نیاز پشت آن را پیدا می کنیم می توانیم احساسات دیگری مثل غم، احساس گناه، نفرت، تنهایی، ضعف و...را هم ببینیم.
پس تا اینجا می توانید ابتدا محرک خشم را پیدا کنید، بعد علت را از محرک جدا کنید، نیاز پشت احساس تان را پیدا کنید و در قدم آخر دست به ابراز خشم تان به شکل بالغانه بزنید.
در بیان ابراز خشم ما ابتدا به موقعیت اشاره می کنیم و آنچه رخ داده است را نه براساس احساس و برداشت خودمان بلکه به شکل واقع بینانه ای مطرح می کنیم و بعد در مورد احساس مان صحبت می کنیم که "من احساس......" این عبارت با "من" شروع می شود اگر بگوییم "تو منو ناراحت کردی" طرف مقابل ما در حالت تدافعی قرار می گیرد و میخواهد از خودش دفاع کند ولی وقتی می گوییم "من ناراحت شدم" احساس همدلی بیشتری را تجربه خواهیم کرد. و در نهایت در مورد نیاز و خواسته هایمان صحبت می کنیم که در این موقعیت با این احساس نیاز به.......
در کل مطلبی که تا اینجا به آن اشاره شد در مورد هر موقعیتی بود که احساس خشم را در شما ایجاد می کند.
اما در موقعیتی که شما اشاره داشتید از زمانی که نارو خوردم خشم بیشتری را تجربه می کنید سوالم از شما این است این نارو خوردن برایتان چه معنایی دارد؟ در مورد خودتان چه فکری می کنید؟ برای کم شدن این احساس خشم چه رفتارهایی انجام می دهید؟ آیا پیامد این رفتارها جدای از کاهش موقت احساس خشم تان نتیجه مثبتی برایتان دارد یا همان فکری که شما را خشمگین کرده است را تایید می کند؟
به این سوالات فکر کنید تا بتوانید به فکری که به رفتارتان جهت می دهد دست یابید. به چالش کشیدن آن افکار که آیا درست هستند یا فقط به ماندگاری مسئله تداوم بخشیدن برسیم.
به نظرم کتاب بسیار ساده و کاربردی و کم حجم "موهبت شگفت انگیز خشم" ترجمه ندا رحیمیان انتشارات اختران می تواند در این زمینه به شما کمک نماید.
هرچند اگر احساس می کنید خشم فروخورده زیادی دارید و به تنهایی از عهده آن بر نمی آیید می توانید از درمانگری با رویکرد EFT که تمرکز بر هیجانات دارند کمک بگیرید.
باتشکر
زهرا محمدی- خانه توانگری طوبی