پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
باسلام واحترام
ازاینکه برادر عزیزتان را ازدست داده اید واقعا متاسفم .کاملا واضح ومبرهن است که از دست دادن فردی عزیز، یکی از بحرانیترین اتفاقات ممکن در زندگی هر کسی است و میتواند منجر به بروز مشکلات روحی شود. همچنین کنار آمدن با مرگ کسی که دوستش دارید، کار راحتی نیست. اما به یاد داشته باشیداجازه دادن به خود برای بیان و بیرونریزی این احساسات بسیار مهم است. مرگ اغلب موضوعی است که از آن دوری شده و یا انکار و نادیده گرفته میشود. انکار غم، شاید در شروع بهنظرتان خوب و مفید برسد، ولی شما نمیتوانید برای همیشه از عزاداری و سوگ عزیزتان دوری کنید. بالاخره روزی آن احساسات باید حل شوند و سرکوب آنها میتواند به مریضیهای جسمی یا روانی منجر شود.مرگ عزیز، همیشه سخت است. واکنشهای شما از شرایط مرگ و ارتباط و نزدیکیتان با برادرتان تاثیر میگیرد.
بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که:
احساساتتان را بیان کنید- با دیگران درباره احساساتتان صحبت کنید. این به شما در جریان و روند غم و اندوهتان کمک میکند.اگر صحبت کردن برایتان مشکل است، هر آنچه را که مایلید، بنویسید.
نصمیمات بزرگ زندگیتان را به تاخیر بیندازید- از گرفتن تصمیمات بزرگ خودداری کنید. مانند: تغییر مکان، ازدواج ، تغییر شغل و یا.... شما باید برای اینکه دوباره به روال عادی زندگی برگردید، به خود زمان دهید.
صبور باشید
ممکن است ماهها و یا سالها طول بکشد تا غمتان کمرنگ شود و بتوانید زندگی تغییریافتهتان را بپذیرید.
هروقت لازم دیدید کمک حرفهای بگیرید-اگر غمتان زیاد و غیرقابل تحمل است، مشاوره و کمک حرفهای بگیرید. این نشانه قدرت است و نه ضعف شما.
برای مقابله موفق چهاراصل اساسی را باید رعایت کنید.
اصل اول:
با خودتان به مهربانی رفتار کنید. آیا میتوانم با خودم مهربان باشم؟ حفره بسیار بزرگی بین آنچه میخواهم و آنچه دارم وجود دارد؛ ودرد بسیار زیادی میکشم. با این اوصاف میتوانم با خودم مهربان باشم؟ بسیاری از ما نمیدانیم چطور این کار را بکنیم؛ به دارو یاالکل یا غذا پناه میبریم یا به خودمان زخم میزنیم یا از زندگی کنار میکشیم. واضح است که این راه مهربانی با خود نیست. پسبایستی شیوههای سادهای وجود داشته باشد که از طریق آنها سپری براي مقابله پيدا كرد.
اصل دوم:
لنگر بیندازید. همه این هیجانات و احساسات دردناک یک طوفان هیجانی به راه میاندازند. من اگر در میانه طوفان به دریانوردی خودادامه بدهم کاری از دستم برنخواهد آمد و پس چطور میتوانم لنگر بیندازم؟ من از توجه آگاهی استفاده میکنم تا در لحظه اکنون جایبگیرم و به افکار و احساسات دردناکم اجازه بدهم تا بدون آنکه مرا بدزدند از ذهنم آمدوشد بکنند.
اصل سوم:
ارزشهای زندگیتان را بشناسید. من برای چه میخواهم به زندگی ادامه بدهم؟ من در مواجهه با این چالش، در مواجهه با این فقدان، درمواجهه با این بحران میخواهم چگونه باشم؟ من ناچار از نامیدی نیستم. همچنان میتوانم به خاطر چیزی به زندگی ادامه بدهم. حتی درمیان این طوفان بلا، حتی در غم از دست دادن عزیزم هنوز میتوانم دلیلی برای روی پا ایستادن و ادامه دادن پیدا کنم. من میتوانمدست از زندگی بکشم یا دلیلی پیدا کنم که به زندگیام معنا ببخشد. پی این اصل به ارزشهای زندگی و اقدام متعهدانه میپردازد.
اصل چهارم:
یافتن گنج است. حتی در زمان رنج و درد چیزهایی وجود دارد که آنها را گرامی بداریم و قدردانشان باشیم. مثلاً وقتی سالگرد مرگ عزیزمان را میگیریم درد بسیاری میکشیم اما در همان حال افرادی وجود دارند که با ما به مهربانی و با عشق رفتار میکنند. آیانمیتوانیم قدردان این لحظات باشیم؟
این اصل چهارم تنها وقتی قابلاجرا است که به سه اصل قبلی عمل کرده باشیم.
آخرین نکته در کنار آمدن با از دست دادن برادرتان آن است که بدانید زمان به نفع شمااست. هر خاطرهای نمیتواند باعث آن شود که شما بخواهید تا ابد غمگین بمانید. زمان بهترین شفابخش نیست ولی بهمرور خاطرات را کمرنگ میکند. با مرور زمان، شما از مرحله غم سخت و غیرقابل تحمل، به مرحلهی غم قابل تحمل میروید.
باسپاس از اعتماد شما
الهه دهقانیان
خانه توانگری طوبی