سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

دروغ گويي و بيكاري همسرم

پرسش

تاریخ ثبت : 01 اسفند 1397
585  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
با سلام و احترام
من دو سال و نيم هست که ازدواج كردم. 40 سالمه و همسرم ٣٦ سال. ما سه سال نامزد بوديم، به خاطر اينكه شرايط كار و اقتصادي همسرم مناسب نبود. ايشون هميشه تو انتخاب شغل و پيگير بودنش ضعيف بود. خوب من از لحاط شغلي، وضعيت و درآمد خوبي دارم. قبل از ازدواج هم قرار شد كه هر دو كار كنيم و مخارج رو باهم تامين كنيم، اما همسرم خيلي با جديت كار نمي كنه.
امسال قصد مهاجرت كرديم به تركيه، تقريبا ده ماه هست. من از لحاظ زبان و كار مشكلي ندارم و كارم رو همچنان در تهران دارم انجام ميدم. روزي هم كه خواستيم بياييم اول موافق بودم، اما بعد مخالفت كردم. اما ايشون مصمم بود كه بياد. من هم همراهي كردم، اما از وقتي رسيدیم، نه با جديت آموزش زبان رو دنبال كرد (كه واقعا پيش نياز كار هست) نه موفق به پيدا كردن كار شد. من هم اين چند ماه رو تحمل كردم، البته به طرق مختلف خواستم بهش كمك كنم كه زبانش رو حداقل دنبال كنه، اما هيچ حركتي نديدم و در نهايت بحثمون شد. گفتم بهش كه برو ايران و تا كارت مشخص نشده برنگرد، چون ديگه پولي هم نمونده براي مخارج زندگي و نمي تونم همه اين فشار رو من تحمل كنم. زندگي اين طور هست كه هر دو تلاش كنیم، نه اینکه فشار و مسوليت فقط روي من باشه. من خواستم اگه به اين صورت هست، جدا بشيم. چون واقعا ديگه تحمل اينكه بشينه تو خونه و كاري نكنه رو ندارم. دليل مياره كه فقط ٥ ماهه که بيكارم نه ٥ سال، ما مهاجرت كرديم. خوب اينها درست. اما من هيچ تلاشي توش نديدم كه بگم من هم تحمل كنم.
ميگه من فقط مشكلم كار هست، نه معتادم نه بداخلاقم نه روابط اخلاقي بد دارم. من ميگم چون اينا نيست پس مورد خوبي هست براي مرد زندگي و مادرش هم واقعا با طرز فكرش خيلي اذيتم ميكنه.

مهمترین سوال :
مي خوام بدونم نظر شما چي هست؟ من چه کار دیگه ای میتونم بکنم؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
26 فروردین 1399 ساعت 17:09

درود بر شما

بیکاری یا بی‌ مسئولیتی مردان که ستون اصلی اقتصاد خانواده هستند به هر دلیل که باشد استرس زیادی را به زنان وارد می ‌کند.

مسئولیت‌‌ ناپذیری مالی و اقتصادی و نداشتن هدف در این خصوص نشانگر نداشتن بلوغ اقتصادی در فرد است. اشخاص نابالغ، افرادی هستند که همگام با افزایش سنشان بزرگ نشده‌ اند. مردانی که این مسئله را دارند، از رفتارهای مسئولانه و سنجیده طفره می‌ روند و حرکت بر مدار هیجان کودکی، برایشان از حرکت بر مدار عقل و منطق بالغ ‌شان دلخواه ‌تر است. اینان معمولا شرایطی را فراهم می‌ آورند که در آن همسرشان نقش والد را برایشان ایفا کند، به بیان دیگر، آنان به عنوان یک کودک همیشه منتظر ناجی هستند که از راه برسد و کارهایشان را انجام دهد.

عدم تمایل یک مرد به کار کردن می تواند چند دلیل داشته باشد. اگر همسر شما حاضر نیست سرکار برود شاید در کودکی به خوبی با مفهوم مسئولیت ‌پذیری آشنا نشده باشد. مسئولیت‌ پذیری یکی از شاخصه‌‌های بلوغ فکری است که لازمه‌ی ازدواج است و ممکن است همسر شما در اثر تربیت نادرست والدینش هنوز به آن نرسیده باشد. یا ممکن است شما به عنوان خانم خانه مسئولیت‌های زیادی را در زندگی برعهده گرفته باشید. توقع زیاد مرد از کار و کمالگرایی، فرار از سختی‌های کار، بی‌ ثباتی یا سایر مشکلات روانشناختی نیز از جمله عواملی است که می تواند باعث شود یک مرد از زیر بار مسئولیت کار کردن شانه خالی کند.

زندگی مشترک زمانی لذت بخش و موفق خواهد بود که هر دو طرف یعنی زن و مرد با مشارکت و همکاری یکدیگر و به اصطلاح دوشادوش هم مسیر را طی کنند و به کمک هم با مشکلات زندگی روبرو شوند و در این راه در کنار یکدیگر باشند دراین صورت هر دو طرف زندگی شاد و مسالمت آمیزی را پیش رو خواهند داشت. اما زمانی که یکی از طرفین از زیر بار مسئولیت شانه خالی کند آن موقع است که تمام بار مسئولیت زندگی بر دوش یک نفر افتاده و او را از پا در خواهد آورد. به طور کلی حس بی مسئولیتی در زندگی مشترک اساس بنیاد خانواده را سست کرده و حتی می تواند سبب سردی زوجین شود.

البته همکاری زوجین در تمام امور یک امر مهم در استوار ماندن پایه های زندگی است و باعث ایجاد روابط عاطفی صمیمانه میان آن ها خواهد شد اما با این وجود نباید همسرتان این محبت و از خود گذشتگی شما را دائمی فرض کرده و در ذهن خود وظایف را جابه جا کند.

مواردی مثل برخی بی اخلاقی ها از نظر ایشان یا نداشتن ارتباطات با غیر از همسر و یا عدم اعتیاد، مواردی هستند که لازمست ایشان در زندگی رعایت کند نه اینکه بابت این مسائل دارای حقّ خاصی شده و به اصطلاح بخواهد منتی بر سر شما بگذارد. ایشان به عنوان مرد خانواده مسئول تأمین مالی خانواده نیز می باشد و در این خصوص حتی مسئولیتهای قانونی نیز شامل ایشان می شود. بنابراین چنین حرفهایی فقط بهانه هایی برای نپذیرفتن مسئولیت است.

در حال حاضر و با توجه به مسئله مهاجرت و لزوم پذیرش مسئولیت از سوی همسرتان، اگر ایشان به دنبال اقدامات مالی مربوط به خانواده نبوده و تعهدی به پرداخت هزینه های زندگی ندارد و برای زندگی تان تلاشی نمی کند، شما نیز نباید مسئولیت بیش از حد قبول کنید. اعلام کنید که ازاین پس تنها موارد مشخصی را می توانید پرداخت کنید (بیشتر مربوط به نیازهای خودتان) و سایر هزینه ها را برعهده او بگذارید (حتی به قیمت عدم تامین و رفع این نیازها تا مدت نامشخص). اجازه دهید با عواقب واقعی رفتارهای غیرمسئولانه اش روبه رو شود.

اگر با وجود این تغییرات در رفتار شما، همچنان همسرتان از انجام امور مالی زندگی طفره رفته و تمایلی برای پذیرش مسئولیتهای زندگی از خودش نشان نمی دهد، این شما هستید که بین جدایی یا ادامه این زندگی، یک مورد را انتخاب خواهید کرد.


از اعتماد شما سپاسگزارم

علی اکبری-خانه توانگری طوبی

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه