پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
درود بر شما
توضیحات تان را خواندم بانو.
در تعریف خودآگاهی، یکی از ویژگی های فردی؛ شناخت دقیق احساسات و هیجانات است.
در واقع انسان موفق، کسی است که هر لحظه قادر است احساس خود را بشناسد و دلیل آن را پیدا کند چون در صورت نشناختن احساسات، ما قادر نخواهیم بود افکار اشتباه خود را که باعث ناراحتیمان شده تغییر دهیم. خیلی خوبست که شما نقاط ضعف خود را شناسایی کرده و در پی اصلاح آنها نیز بوده اید. این نشان می دهد از توان و پتانسیل لازم برای تغییرات مثبت برخوردارید.
شما به تله رهاشدگی و نیز مهرطلبی خودتان اشاره کرده اید و به رابطه خود و مادرتان نیز نمره متوسطی داده اید. معمولاً کسانی که در کودکی مورد توجه مثبت والدین خود نبوده اند در بزرگسالی احتمالل دارد نتوانند به طور مطلوب علاقه ی خود را به دیگران نشان دهند. ممکن است آموخته باشند که ابراز علاقه نوعی ضعف محسوب می شود. یا باور کرده اند کسانی که احساسات خود را نشان می دهند ضعیف هستند و در نتیجه و علاقه و محبت خود را از دیگران مخفی می کنند. و یا اینکه ابراز هیجانات آنها بخصوص در دوران کودکی با بازخورد مراقبین اولیه (والدین به ویژه مادر) همراه نبوده است.
هیجاناتی که در هنگام ابراز احساس به شما دست می دهد ممکن است ناشی از پیامهای بازدارنده درونی باشد. وقتی می خواهید علاقه ای را نشان دهید یا احساسی را بروز دهید، نوعی حالت اضطراب درونی به شما دست می دهد که علائم بیرونی آن لرزش صدا و اشک ریختن و... می باشد.
اینکه نمی توانید احساس علاقه و دوست داشتن خود را به فرد مقابل ابراز نمایید شما را همیشه پشت یک دیوار ضخیمی از بی اعتمادی، آسیب پذیری و رهاشدگی قرار داده. و هر چقدر پشت این دیوار بمانید احساس درماندگی بیشتری به شما دست خواهد داد. بنابراین ترجیح میدهید وارد یک رابطه سالم نشوید و اگر وارد می شوید از ابراز عواطف تان، خودداری کنید تا با آن کودک آسیب پذیر حاصل والدین بدرفتار مواجه نشوید. نگرانی شما پس از رابطه ناموفقی که قبلاً داشته اید درواقع ترس از تکرار بعضی از تجارب منفی کودکی است که شما آن را به صورت ضعف در شروع رابطه در بزرگسالی حس کرده اید.
اینکه بدانید ریشه برخی از حالات کنونی شما در کودکی است شاید نتواند آن اصل را از بین ببرد ولی به شما کمک می کند تا بدانید برخی از نگرانی های شما مربوط به گذشته است. بنابراین می توانید احساسات و دغدغه های ذهن را از واقعیات موجود تفکیک کنید و روابط خود را مدیریت بفرمایید.
وقتی به این واقعیت پی ببرید که هر رابطه ای ویژگی های مخصوص به خود را دارد و الزاما شکست در یک رابطه مربوط به گذشته ، به معنای تعمیم آن در روابط بعدی شما نخواهد بود، بهتر میتوانید با اصلاح این باور، به یک رابطه سالم با آسیب پذیری کمتر اعتماد کنید.
چک کنید وقتی با یک آقا مواجهه دارید چه جملات و گزاره هایی درون ذهن تان می آید که مانع از ایجاد یک ارتباط مناسب یا ابراز عواطف شما می شود؟ همان گزاره ذهنی می تواند سر نخ بدهد که در کدام بخش باید تغییرات ایجاد کنید.
نوشتن احساسات روش مناسبی است که به شما کمک می کند عواطف خود را به کلام تبدیل کنید. این توانمندی خود را ادامه دهید و به این نکته توجه داشته باشید که آنچه می نویسید را می توانید کم کم به زبان هم بیاورید. البته این کار، تمرین است و زمان می برد. ولیکن کسب مهارت بدون تمرین حاصل نمی شود.
در اطراف تان حتماً کسانی هستند که مهارت ارتباطی خوبی دارند. با توجه به اینکه بخشی از یادگیری های انسان از طریق مشاهده رفتار دیگران صورت می گیرد می توانید با دقت کردن در رفتار چنین افرادی، یک الگوی ارتباطی خوب را در ذهن تان پایه ریزی کنید.
موفق باشید
از اعتماد شما سپاسگزارم
علی اکبری-خانه توانگری طوبی