چگونه با همسرم برخورد کنم؟

پرسش

تاریخ ثبت : 05 اسفند 1397

503 بازدید

ثبت و ویرایش پاسخ

لغو درخواست

من در زندگی با شوهرم خیلی گذشت کردم و از نظر اقتصادی خیلی سختی کشیدم. تمام خواسته هام رو زیر پا گذاشتم چون همیشه میگه من پول ندارم. ولی همیشه اون احساسی که باید از طرف همسرم میگرفتم تو زندگی رو نگرفتم، عزت نفسم رو از دست دادم. شوهرم خیلی خودخواهه. تو خونه ی مادرم که میاد چیزی باب میلش باشه میگه ولی من تو خونه مادرشوهرم بهم بی احترامی میکنه و تیکه میندازه. نمی تونم جواب بدم و تو خودم میریزم. جوری شده که از تمام مناسبت ها بدم میاد، چون هر وقت که انتظار داشتم بد باهام برخورد شده و بهم گفته تو خیلی بیشعوری که تو این نداری، انتظار داری. من با یک شاخه گل هم خوشحال میشدم ولی دریغ کرده، از نظر رابطه زناشویی خیلی گرم بودم ولی اون بسیار ضعیف بود و من هم دیگه بعد ۷ سال زندگی سرد شدم. من یه بچه ۳ ساله دارم و الان که دارم تایپ میکنم پر از خشم و نفرت هستم و میخوام تموم کنم این رابطه رو. هر چی که با من تو زندگی به دست آورده، میشینه همه جا و میگه خودش زحمت کشیده. خدا شاهده که من تو این ۷ سال، پدرم در اومده و از همه چیم زدم.

مهمترین سوال :
الان موندم چیکار کنم؟ به کجا پناه ببرم؟ الان دیگه ناراحت بشم، سکوت میکنم. هر وقت حرف زدم میگه برام تکراریه

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

الهه دهقانیان

17 فروردین 1399 ساعت 13:01

باسلام واحترام

باتوجه به توضیحاتتان بهتر است کمی به جای تمرکز بر رفتارهای همسرتان بر رفتارها و احساساتتان خودتان در این رابطه متمرکز شویم.چرا که بسیاری از اتفاقات ومشکلات رابطه ناشی از رفتارهایی است که ما آن را از خودگذشتگی مینامیم .درست است که شما در رابطه تان فداکاری کرده اید اما یک رابطه عاطفی اصولی دارد که اگر رعایت نشود نتیجه ای جز نارضایتی نخواهد داشت.

مثلا گاهی اوقات زن یا شوهر خواسته ونیاز خودش را مطرح نمی‌کند و به همسرش نمی‌گوید که چه رفتارها و گفتارها و عکس‌العمل‌هایی ناراحتش می‌کند.همسر او هم متقابلاً چون نمی‌داند که این رفتار یا گفتار موجب ناراحتی و آزردگی خانم می‌شود، آن را مکرراً انجام می‌دهد

فرد مقابل هم که شدیداً از دست او عصبانی است، در ذهنِ خود رأی صادر می‌کند و برچسب بی‌توجهی یا بی‌عاطفه‌بودن به او می‌زند و احساس فداکاری نیز می‌کند،به‌این‌دلیل که آزرده می‌شود، ولی صحبتی نمی‌کند. او در خیال خود به حفظ رابطه‌شان کمک می‌کند؛ اما درحقیقت به رابطۀ زناشویی‌شان و همسر خود خیانت بزرگی کرده است.او در ذهن خود این فرضیه را مطرح می‌کند که «او باید بداند که من چه خواسته‌ای دارم»یا اینکه «او می‌داند که من از فلان کارش ناراحت می‌شوم» و البته سخت در اشتباه است، به عبارتی انتظار ذهن خوانی از همسرش دارد.

گاهی افراد با گفتن درستِ خواسته‌هایشان می‌توانند کمک بزرگی به خود و همسرشان کنند و نیازی نیست که آزردگی‌ها و ناکامی‌هایشان را درون خود بریزند، چون این بغض‌های فروخورده، روی هم تلنبار می‌شود و ناگهان موجب انفجار و واکنش خشمناک شدیدی می‌شود

بنابراین اولین سوال اینست که آیا به درستی وبالغانه در رابطه با نیازهایتان باهمسرتان صحبت کرده اید؟

همچنین زیاد در دسترس بودن همسر،بیان نکردن خواسته ها وفداکاری های اشتباه باعث نابودی رابطه میشود.

شما باید بتوانید رابطه تان را مدیریت کنید،خواسته هایتان را بشناسید وبه درستی بیان کنید.از واقعیت واحساستان به همسرتان بگویید سپس انتظارتان را بیان کنید،منفعل بودن بزرگترین اشتباه در روابط است چرا که فرد احساس قربانی میکند وماندن در این نقش از لحاظ روانی به او پاداش میدهد.سعی کنید از این سیکل معیوب خارج شوید،یک بار به درستی مسئله را تعریف کنید وبه دنبال حل مشکل باشید.

اینگونه میتوانید در رابطه با همسرتان وزندگی مشترکتان تصمیم درست بگیرید.

باسپاس از اعتماد شما

الهه دهقانیان

خانه توانگری طوبی

معرفی کتاب
زنان زیرک، نویسنده : شری آرگو

معرفی درس
مجموعه نجات رابطه عاطفی 1 و 2

باسلام واحترامباتوجه به توضیحاتتان بهتر است کمی به جای تمرکز بر رفتارهای همسرتان بر رفتارها و احساساتتان خودتان در این رابطه متمرکز شویم.چرا که بسیاری از اتفاقات ومشکلات رابطه ناشی از رفتارهایی است که ما آن را از خودگذشتگی مینامیم .درست است که شما در رابطه تان فداکاری کرده اید اما یک رابطه عاطفی اصولی دارد که اگر رعایت نشود نتیجه ای جز نارضایتی نخواهد داشت.مثلا گاهی اوقات زن یا شوهر خواسته ونیاز خودش را مطرح نمی‌کند و به همسرش نمی‌گوید که چه رفتارها و گفتارها و عکس‌العمل‌هایی ناراحتش می‌کند.همسر او هم متقابلاً چون نمی‌داند که این رفتار یا گفتار موجب ناراحتی و آزردگی خانم می‌شود، آن را مکرراً انجام می‌دهدفرد مقابل هم که شدیداً از دست او عصبانی است، در ذهنِ خود رأی صادر می‌کند و برچسب بی‌توجهی یا بی‌عاطفه‌بودن به او می‌زند و احساس فداکاری نیز می‌کند،به‌این‌دلیل که آزرده می‌شود، ولی صحبتی نمی‌کند. او در خیال خود به حفظ رابطه‌شان کمک می‌کند؛ اما درحقیقت به رابطۀ زناشویی‌شان و همسر خود خیانت بزرگی کرده است.او در ذهن خود این فرضیه را مطرح می‌کند که «او باید بداند که من چه خواسته‌ای دارم»یا اینکه «او می‌داند که من از فلان کارش ناراحت می‌شوم» و البته سخت در اشتباه است، به عبارتی انتظار ذهن خوانی از همسرش دارد.گاهی افراد با گفتن درستِ خواسته‌هایشان می‌توانند کمک بزرگی به خود و همسرشان کنند و نیازی نیست که آزردگی‌ها و ناکامی‌هایشان را درون خود بریزند، چون این بغض‌های فروخورده، روی هم تلنبار می‌شود و ناگهان موجب انفجار و واکنش خشمناک شدیدی می‌شودبنابراین اولین سوال اینست که آیا به درستی وبالغانه در رابطه با نیازهایتان باهمسرتان صحبت کرده اید؟همچنین زیاد در دسترس بودن همسر،بیان نکردن خواسته ها وفداکاری های اشتباه باعث نابودی رابطه میشود.شما باید بتوانید رابطه تان را مدیریت کنید،خواسته هایتان را بشناسید وبه درستی بیان کنید.از واقعیت واحساستان به همسرتان بگویید سپس انتظارتان را بیان کنید،منفعل بودن بزرگترین اشتباه در روابط است چرا که فرد احساس قربانی میکند وماندن در این نقش از لحاظ روانی به او پاداش میدهد.سعی کنید از این سیکل معیوب خارج شوید،یک بار به درستی مسئله را تعریف کنید وبه دنبال حل مشکل باشید.اینگونه میتوانید در رابطه با همسرتان وزندگی مشترکتان تصمیم درست بگیرید.باسپاس از اعتماد شماالهه دهقانیانخانه توانگری طوبی

معرفی کتاب :

معرفی فیلم/مقاله :

معرفی دروس غیر حضوری :

اکشن پلن :

ثبت و ویرایش پاسخ

لغو درخواست

سوالات مشابه

عدم مشارکت همسرم در مخارج زندگی1,169 بازدید
ادامه با همسری که اعتیاد دارد و بارها تعهد بی ثمر داده501 بازدید
ارتباط همسرم با دوستانش4,444 بازدید
احساس می کنم دوستم ندارد971 بازدید
مشکلات با خانواده همسرم997 بازدید

دکتر علیرضا شیری

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...

دسته بندی ها

پاسخگران