سلام بانو

امیدوارم زمانی که این پاسخ را می خوانید برایتان کاربردی باشد. 

وقتی سطرهای ابتدایی نامه تان را می خواندم تحسین تان کردم که از رابطه 6 ساله و بی سرانجام بیرون آمدید و این تغییر  شکل رابطه شاید پیامد رابطه ای بلاتکلیف باشد. 

به قول آقای دکتر خیلی اوقات این حضورهای بعد از اتمام رابطه به اسم یک دوست معمولی ناشی از این است که فرد میخواهد در ذهن شما قهرمان بماند اما مراقب این قانون در رابطه عاطفی باشید:

رابطه می تواند upgrade  شود ولی downgrade نمی شود. یعنی می توان با پسری از دوستی به سمت نامزدی و ازدواج رفت ولی برعکس آن امکان ندارد و شدنی نیست.

بهتر است به ایشان اعلام کنید رابطه  با تمام خوبی و بدی هایش برای شما خاتمه یافته است و تداوم آن مانع تمرکزتان برای ازدواج آینده تان است. لازم است یک مرد بداند که شما، انتخاب خیلی افراد شایسته دیگر هستید.

بانوی گرامی، برای شروع یک زندگی سالم  و پایدار نیاز به عشق و علاقه های افراطی نیست. می توان با علاقه ای معقول و منطقی زندگی باثباتی را شروع کرد.

شاید بخشی از اینکه نمی توانید رابطه ای دیگری را تجربه کنید همان مانع ذهنی ای می باشد که "فکر میکنم دیگه هیچ وقت نمیتونم کسی رو اونجوری که پارتنر قبلیم رو دوست داشتم و عاشقش بودم، دوست داشته باشم" این می تواند فقط یک فکر باشد که از ذهن شما عبور می کند با این حال شما مُهر واقعیت روی آن می زنید و متناسب با فکری که دارید رفتار می کنید. این فکر می تواند واقعیت نداشته باشد. 

مراقب افکاری که رفتارتان را کنترل می کند باشید و با چالش با افکارتان و اصلاح آنها می توانید احساس و رفتار متفاوت تری را تجربه نمایید. 

باتوجه به آنچه در این نامه نوشته اید به شما درس غیرحضوری "پس از جدایی عاطفی" را پیشنهاد می دهم که می تواند در این زمینه برایتان کاربردی باشد.

باتشکر

زهرا محمدی- خانه توانگری طوبی