سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

ترس از تعهد به ادامه رابطه و ازدواج با توجه به مشکلات مالی و خانوادگی

پرسش

تاریخ ثبت : 15 اسفند 1397
1,241  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
دختری ۴۰ ساله ام .‌چهار ساله در یک رابطه عاطفی هستم. که یکبار به مدت دو سال و بیشتر به دلیل مشکلاتی اعم از بیماری و مشکلات خانوادگی شریک عاطفی ام از هم دور بودیم. ایشون یک سال از من کوچک ترن.دبیر و در دانشگاه هم تدریس می کنند.دوباره این رابطه شکل گرفت اما بعد چند ماهی حرف دلش رو اینطور بیان کردند که بهم علاقه دارن اما می ترسم که نشه و از پسش برنیام و تو لطمه ببینی برای همین بهت خیلی نزدیک نمی شم. اینقدر سختیهای زندگیم زیاد شده که از پس رابطه برنمیام. یعنی نمی تونه این دوتا رو بیماری پدرش و مخارج زندگی و رابطه رو مدیریت کنه. و باعث شده از صمیمیت بیشتر خودداری کنه. یه جورایی دچار تردید و دودلی هستن. در مقابل نمی خوام نقش مشاور رو بازی کنم چون حتی اگر متقاعد به ازدواجش کنم می ترسم بعدا بدتر بشه یه جورایی باید خودش به این اطمینان برسه. اما در نهایت رابطه رو به صفر رسونده و جوابی به من نمی ده . چه کنم رابطه رو پایان بدم؟ واقعا برام سخته بخاطر علاقه ای که بهش دارم و می دونم که اون هم داره اما دیگه سکوت کرده.

مهمترین سوال :
با این وضعیتی که پیش اومده رابطه رو ترک کنم؟چون حتی نمی خوان توضیحی بدن و درجواب می گن لطفا نپرس! دلم‌می خواد که کنارش باشم اما اجازه نمی ده انگار هرچه حرف بزنم دورتر میشه.اگر رابطه ترک کردم خودم چه کنم چون خیلی لطمه دیدم و پایان دادن بهش برام سخته از طرفی تو سنی هم هستم که به یکباره از چهل سالگیم، تنهایی و نداشتنش ترسیدم.احساس خالی بودن و تنهایی شدیدی می کنم.

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

مونا گوشه
مونا گوشه
27 تیر 1398 ساعت 21:50

سلام بانوی گرامی

نامه شما را خواندم و متوجه شدم که شریک عاطفی شما به واسطه شرایط خانوادگی و بیماری که برایشان ایجاد شده است از برقراری رابطه صمیمانه با شما اجتناب کرده اندو رابطه عاطفیتان به ارتباطی یک سویه تبدیل شده است.  می توان حدس زد که برای شما پذیرش و تحمل این وضعیت دشوار است . این که می فرمایید نمی خواهم نقش مشاور را بازی کنم تصمیم بالغانه ای است چرا که شما در این نقش و جایگاه بنا نیست قرار بگیرید و برای تصمیم به ازدواج، خود فرد لازم است که به یک بلوغ و پختگی برسد و مسئولیت این تعهد و قول و قراری که به عهده می گیرند را قبول کند. و همچنین برای تصمیم به ازدواج نمی توان انتظار داشت که هیچ شک و دودلی باقی نماند و بلاخره درصدی احتمال پشیمانی وجود دارد.به هر حال در نظر داشته باشید که همیشه هم اینطور پیش نمی رود که ما با کسی که دوستش داریم لزوما  خوشبخت هم باشیم. لازم است اولویت ها و معیارهای  خود را برای ازدواج بررسی کنید و ببینید که آیا ایشان با رفتار هایی که ازشان دیده اید این معیارها را پوشش می دهند یا خیر؟ و ممکن است در نهایت به این جمع بندی برسید که علیرغم علاقه مندی به ایشان بهتر است ازشان فاصله بگیرید و رابطه تان را قطع کنید.

حال سوالی که می توانید از خودتان بپرسید این است که با توجه به اینکه ایشان ارتباطشان را با شما قطع کرده اند و ارتباط شما یک سویه است، چه چیزی شما را در این رابطه نگه داشته است؟ در انتهای نامه خود به ترس از تنها شدن و احساس خالی بودن اشاره کردید و به نظرم مهمترین قسمت همینجاست که  می توانید به خودتان کمک کنید تا از دل این ترسها عبور کنید و نهایتا تصمیمی بالغانه برای خودتان و زندگیتان بگیرید. هر قدر این احساسات را انکار کنید و به سمتشان نروید بیشتر در این رابطه یک طرفه باقی می مانید.

بیرون آمدن از این رابطه بدون روبرو شدن با ترسهایتان مثل این است که از رودخانه ای بخواهید رد شوید بدون اینکه خیس شوید.نمی توانید بدون اینکه خیس شوید از رودخانه رد شوید.

درس غیر حضوری ازدواج 360 و مثبت می تواند شما را در ساختن رابطه عاطفی موثر کمک و راهنمایی کند.

با تشکر از اعتماد شما

مونا گوشه 

خانه توانگری طوبی



معرفی درس
بسته ازدواج مثبت 360
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه