سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

احساس درماندگی شدید و ترس از آینده

پرسش

تاریخ ثبت : 18 اسفند 1395
7,279  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
با سلام .من دختری 26 ساله هستم.ولی به جرات می تونم بگم سال هایی که واقعا زندگی کردم با ارفاق می تونه دو رقمی باشه .تجربه های زیادی تو زندگیم ندارم .به علت طلاق، پدرم را هیچوقت ندیدم وبا مادرم که شاغل هستند زندگی می کنم و کس دیگری تو این دنیا ندارم .با اینکه خودم در مقطع ارشد تحصیل می کنم (که معتقدم کار اشتباهی بوده)نه شغلی دارم و نه هنر خاصی. از نظر ایجاد ارتباط با دیگران هم به شدت دچارمشکل هستم و آدم منزوی و درون گرا و مظطربی هستم که دایره روابطم صرفا به دانشگاه بر می گرده چون تصور می کنم با دیگران فرق دارم و درک این مساله برای دیگران قابل هضم نیست و اجازه نزدیک شدن بیشتر و صمیمی شدن را به کسی نمی دم .یک احساس گناه همیشگی در من وجود داره که باعث میشه نذارم کسی خیلی بهم نزدیک بشه .روزبه روز که می گذره استرسم نسبت به آینده هم برای بی کس تر شدن و تنهایی مطلق و هم نداشتن درآمد و استقلال بیشتر میشه.(ترس از ازدواج وهم دارم چون من خودم خوشبخت نبودم و در خانواده طبیعی بزرگ نشدم و نمی خوام این اتفاقات برای من هم تکرار شود یا آن شخص بدبخت بشه )من علاقه ای به این دنیا ندارم و الان واقعا نمی دونم باید چیکار کنم از درون آشفته هستم و هر روزم با فکرای مختلف می گذره .احساس بی ارزش بودن شدید دارم و نمی دونم واقعا دلیل اینکه من تو این دنیا هستم و تحمل شرایط بیشتر از توانم چیه .انگیزه و دلیلی ندارم که براش بجنگم . هیچ چیزی وجود نداره که منو نسبت به آینده خوشبین کنه . قبلا این احساسات داشتم ولی در دوسال اخیر شدید تر شده .آیا برای رهایی از این وضعیت راهکاری وجود داره؟

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

ویدا چیتگر
ویدا چیتگر
21 اسفند 1395 ساعت 20:32

سلام طناز عزیز

سوال تان را با بخش پایانی آن پاسخ می دهم که "بله و قطعا بله ، برای رهایی از این وضعیت، راهکارهایی وجود دارد " که بخشی از آن راهکارها به راهنمایی درست و آگاهی های لازم مربوط است و بخشی دیگر که قسمت اعظم آن هم هست به خود شما بستگی دارد که چقدر می خواهید برای رشد شخصی ، هزینه کنید . منظور از هزینه کردن ، کندنِ قاطعانه از تکرار  الگوهای عادتی است که تا به حال داشته اید و خروج سالم از روند توجیهی که " چون من والدین خوب و شرایط رشد کودکی و نوجوانی خوبی نداشتم و الان هم زندگی خوبی ندارم، قطعا آینده ی خوبی هم نخواهم داشت " توجه کنید به تک تک کلمات در عبارت رنگی.

همین یک عبارت کافیست تا انرژی زندگی از شما سلب شود و در حقیقت آنکس که این انرژی را از شما با بی رحمی می گیرد، خود شمایید.

طناز عزیز درست است که طلاق والدین اثرات بلند مدت و گاه جبران ناپذیری را بر کودکان وارد می کند و به خودی خود برای رشد مناسب کودکان ، مخرب است ولی تا  چه زمانی ؟ 

ممکن است در کودکی به دلایل مختلف و قصور والدین تان تصویر نامطلوبی از خود در ذهن داشته باشید که مثلا " من بی ارزشم " " من دوستداشتنی نیستم " " من خوب نیستم " " من بی لیاقتم " " من بی عرضه ام " ..... و تا به امروز هم هر تجربه ای که داشته اید را در همین قالب های ذهنی ریخته اید که برایتان قابل درک باشد ( البته این روندیست که همه ی ما در زندگی طی می کنیم و تا زمانی که به آن واقف نشویم ، متاسفانه آن را تکرار می کنیم ) به این باورهایی که از کودکی در روان ما شکل می گیرد، طرحواره می گویند و بدانید که تا به وجود آنها و نحوه ی شکل گیری آنها آگاه نشویم ، نمی توانیم علت حال بدمان از زندگی را به درستی درک کنیم و فکر می کنیم این شرایط گذشته و شرایط فعلی ماست که نمی گذارد ما احساس خوشبختی و ارزشمندی داشته باشیم و موفقیت را بچشیم.

 جمله ی کارآمدی را دکتر شیری در این موارد دارند که : یک پدر و مادر و یا یک گذشته ی بد داشتن مجوزی برای بد زیستن به آدم نمی دهد.

طناز عزیز شما دو راه بیشتر ندارید : 

یا از گذشته ی خود ریسمانی به دور گردن خود بیندازید و دائم آن را فشار دهید که نتیجه ای جز تاریکی در زندگی نخواهد داشت 

و یا از گذشته ی خود و همینطور از قابلیت های بالقوه ی خود و نیز از هر امکانی که در حال حاضر دارید، سکوی پرشی برای موفقیت خود بسازید. 

گام اول در شکل گیری این پرش را با سوال خود در این سایت ، در واقع برداشته اید یعنی تمایل به بهبود وضعیت در شما وجود داشته و کاملا واقفید که انگار " چیزی " سر جایش نیست و باید درست شود. یادتان باشد آن چیزی که باید درست شود، نگرش شما به قصه ی زندگی تان است . هر زندگی با قصه ای شروع می شود که ممکن است تا یک سنی قهرمان قصه والدین باشند ولی در بزرگسالی قهرمان خود شمایید. 

پیشنهاد من به شما ، تهیه ی بسته های آموزش غیر حضوری " شخصیت سالم تر من " و " تله های زندگی " است که می تواند به شما کمک کند در جهت بازسازی و اصلاح تمام آنچه که از کودکی با خود به امروز آورده اید و نیز دوره های حضوری شخصیت شناسی MBTI که می تواند آگاهی موثری در جهت شناخت ویژگی ها و توانمندیهایی که با آن متولد شده اید به شما بدهد و شاید لازم نباشد بعد از این  مثلا ویژگی درونگرایی خود را تا به این حد " ناخوب " تعبیر کنید.

با تشکر از  اعتمادتان پاسخگوی سوالات بعدی شما خواهم بود.

ویدا چیتگر - کارشناس ارشد روانشناسی - خانه ی توانگری 

معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه