سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

بگو مگوی مادرم با مادرخانومم و تاثیر منفی آن بر رابطه من و خانومم

پرسش

تاریخ ثبت : 09 فروردین 1398
557  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام و عرض ادب. من متولد 74 هستم و دانشجو و خانومم متولد 76، ایشون هم دانشجو. حدود یک سال نامزد بودیم و حدود 6 ماه هست که عقد کردیم. مدتی هم قبل از نامزدی باهم دوست بودیم. مادر من شخصی عصبی و زودجوش هست و چندباری جلوی خانومم به ایشون تیکه انداخته، از این مدل حرف های مادرشوهری مثل اینکه برای پسر من زن زیاد هست و... حدودا 2 بار بین مادر من و مادر خانومم تماس تلفنی وجود داشته و هر بار تماس نتیجه اش دعوای لفظی و بگو مگوی این دو شخص و بهم ریختن روابط بین من و خانومم بوده. آخرین تماس مادر من با مادر خانوم که مربوط میشه تماس در مورد اینکه اونها چه روزی رو تمایل دارند که ما برای عید دیدنی بریم منزل شون بود، بگو مگو از یه جای ساده شروع شد و هرکسی شروع به تخریب دیگری کرد. از طرفی مادر خانوم هم نسبتا عصبی شده و بگو مگو بالا گرفت. بعد از این ماجرا خانوم من دیگه تماسی با من نداشته و آخرین پیامی که من با ایشون داشتم حرف ایشون این بوده که من دیگه شما رو نمیخوام! نه پیام بده، نه زنگ بزن و آرامش من رو بهم نزن و من رو بلاک کرده.

مهمترین سوال :
قبلا وقتی چنین مواردی پیش میومد موضوع خیلی زود رفع میشد و من یا خانوم همه چیز رو فراموش میکردیم. ولی الان حتی خانوم اجازه نمیده صحبت کنم که راه حلی با هم پیدا کنیم. (پدر من و پدر ایشون در حاشیه هستند و مادرها این وسط بازی میکنند) برای تولد خانومم خواستم برم خونشون و تولد و کادو بگیرم که با مادرشون تماس گرفتم و مادرشون با عصبانیت و خشم از اینکه مادر من چرا اینطوریه و چرا رفته پشت سر ما به بقیه حرف زده گفت و حرفهای قدیمی که در مورد یکسری مادیات بود رو وسط کشید. ایشون یه حرفی زد که دختر ما دیگه نمیخواد رابطه رو ادامه بده و هر تصمیمی هم بگیره من پشت ایشون هستم. و بهم گفت ولی یک راهی داره اینکه شما به طور توافقی دختر ما رو طلاق بدی و ما مهریه رو هم میبخشیم و خریدهای بعد از عقدی هم که شده رو نه ما از شما میخواهیم نه شما از ما و بعد از اینکه شما سربازیت رو رفتی و برگشتی من قول میدم اگر مادرت درست شده بود دخترم رو دوباره میدم بهت و اگر هم نشد دخترم رو بدم نهایتش من با شما رفت و آمد خانوادگی میکنم!!
الان من نمیدونم باید چه کار کنم؟ نقش من این وسط چیه؟ چطور میتونم به خانومم بگم که کاری با حرف مادر هامون نداشته باشه؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

شایان غدیری
شایان غدیری
29 دی 1398 ساعت 02:26

سلام دوست گرامی

وقت شما بخیر


نمی دانم اکنون شما در چه شرایطی به سر می برید. امیدوارم زمانیکه این پاسخ را می خوانید از شرایط خود ما را مطلع نمایید تا بتوانیم با توجه به وضعیت فعلی همراهتان باشیم.

با این حال با توجه به تنش های موجود در این رابطه، به نظر می رسد در شرایط کنونی ادامه این وضعیت دشوار باشد. بخصوص زمانیکه همسرتان نیز در این راستا حاضر به ادامه این ارتباط نیست. به هر شکل در یک ارتباط زناشویی ، تاثیرات خانواده ها و اختلافات قابل توجه بر کیفیت رابطه تاثیر زیادی می گذارد. و در این خصوص لازم است با شفافیت و صراحت بیشتری با مادرتان صحبت نمایید تا در خصوص واکنش های خود و تبعاتی که این رفتارها بر رابطه تان دارد تجدید نظر نماید. بررسی نمایید چه عواملی موجب تداوم چنین تنش هایی میان این دو نفر می شود. و نقشی فعال و موثر را در این زمینه ایفا نمایید.همچنین می توانید  همسرتان را نیز در خصوص رایزنی هایی که برای بهبود شرایط داشته اید  مطلع نمایید. تا در صورت امکان فرصتی را برای بازنگری تصمیم شان اتخاذ نمایند. در غیر اینصور ادامه این رابطه ممکن است برای طرفین پالش برانگیز باشد.


با تشکر از اعتماد شما

شایان غدیری 


معرفی درس
مجموعه نجات رابطه عاطفی 1 و 2
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه