سلام‌نامه تان را خواندم!

می توانم درک کنم که دختر ی با سن شما،زیر دیپلم از اینکه این روزها هم بخواهد حواسش به درسش باشد و هم روابطش را مدیریت کند و از طرفی بیکاری و اعتیاد پدر و شاهدِ کوچک شدنش بودن و دخالت ها و سرکوفتهای اطرافیان اضافه شود به نگرانی برای آینده چه اندازه سردرگم است و با این سردرگمی غم زیادی را تجربه می کند که این غم می تواند مسائل را برایش سخت و لاینحل کند.

با این حال سوالتان این است که چطور  به پدرتان کمک‌کنید؟

به نظر می رسد قبل از کمک به ایشان لازم است به خودتان کمک کنید و بعد از عبور از علائم شبه افسردگی کارآمدی بیشتری در این خصوص داشته باشید.

قدم اول در شناسایی موقعیت هایی است که برایتان آزارنده است نه به صورت کلی بلکه شناسایی دقیق و جزیی به طور مثال نه اینکه مشکل اعتیاد و بی کاری پدرم بلکه این مسئله چه عواقبی دارد مثل خواب زیاد، بی مسئولیتی یا مورد اهانت واقع شدن پدرتان و در هر موقعیت ببینید چه احساسی برای شما دارد؟(اضطراب،غم،خشم،ترس،شرم،انزجار و...) و در این موقعیت چه فکری درباره ی خود دارید؟ به این صورت مسائل از لاینحل بودن خارج شده و به شما قدرت حرکت به سمت رشد می دهد. و متوجه می شوید در پی این موقعیت و فکر چه رفتاری انجام می دهید و این رفتار چقدر به هدفتان ؛برای کمک به رشد خود و خانواده تان ، نزدیکتان می کند؟ رفتار کارآمدی است یا ناکارآمد؟

و اگر احساس می کنید درباره ی علائم افسردگی شدت بالایی را تجربه می کنید و نیاز به دارودرمانی دارید می توانید به کمک مشاور مدرسه از مراکز بیمارستانی که بعضا این خدمات را رایگان نیز عرضه می کنند استفاده کنید.

درباره ی آرامش در خانه ی پر تنشتان می تواند کار راحتی نباشد اما با بهبودی خودتان می توانید به اندازه ی سهم خود تلاش کنید وقدم های موثری بردارید .

در کانال تلگرامی دکتر شیری و سایت خانه توانگری استفاده از گوش نیوش ها و پرسش و پاسخ های صوتی آقای دکتر به صورت رایگان و‌تنها با عضویت در سایت میسر است.

چه خوب که چراغ دلتان را روشن نگه می دارید.

سپاس از اعتمادتان به تیم‌خانه توانگری طوبی_نعیمه داودی