پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام
نامه شما را خواندم.
در دو راهی بین اتمام رابطه یا تلاش برای اصلاح رابطه هستید و اینکه تصمیمی بگیرید که بعد پشیمان نشوید. نکته اول اینکه، چون ما از آینده خبر نداریم پس نمی توانیم تصمیمی بگیریم که صددرصد به آن مطمئن باشیم و بخواهیم که هیچ گاه پشیمان نشویم. ابهام، بخشی از زندگی ماست و این ابهام می تواند باعث شود تصمیمی بگیریم که بعدها با از بین رفتن ابهامات متوجه شویم که می شد تصمیم دیگری هم گرفت. با این حال این عدم شفافیت دنیا باعث نمی شود بی گدار به آب بزنیم و بخواهیم تصمیمی بگیریم که بخشی از علائم خطرش واضح می باشد و می توان در طی این معاشرتی که در طول این دو سال داشته اید حدس هایی زد که خیلی دور از واقعیت هم نمی باشد.
برای مثال در رابطه ی قبل از ازدواج و هنوز نرفتن زیر یک سقف همچنان دو طرف هیجانات بالایی را تجربه می کنند و شما اشاره به رفتارهایی داشتید مثل : عصبي بودن - بد دهني - بي ثباتي در رفتار. به نظرتان بعد از ازدواج که طبیعتا سطح هیجانات افت می کند و قرار است ما بلد باشیم با هیجانات معمولی در کنار هم زندگی کنیم این رفتارها می توانند برایتان شروع چه مسائلی باشد؟
چقدر ما در زندگی مان قرار است حال خوب کن اطرافیان مان باشیم؟ طبیعتا در یک زندگی اگر ما مسبب ایجاد حال بدی در اطرافیان باشیم بالغانه است که بمانیم و مسئولانه در جهت تغییر وضعیت اقدام کنیم با این حال زمانی که مدام شریک عاطفی ما از مسائلی رنج میرد که صرفا هم ما مسبب آنها نبودیم تا چه اندازه لازم است ما بمانیم و مسائل او را حل کنیم؟ آیا ما شریک عاطفی او هستیم یا اینکه مشاورش هستیم؟ چقدر در کنار ایشان می تواند احساس امنیت، بیان نیازهای سالم، هویت و فردیت و لذت و تفریح را تجربه نمایید؟ چقدر می توانند محدودیت های شما و خودشان را بپذیرند؟
ظاهرا ایشان طبق گفته شما در دوگانگی به سر می برند و هنوز تکلیف شان با خودشان روشن نیست و شما هم در این بلاتکلیفی در تلاش هستید تا تصمیمی بگیرید که تصمیم عاقلانه تری باشد.
به نظرم بررسی بلوغ های لازم مثل بلوغ عاطفی، شخصیتی، مالی، معنوی، اجتماعی در ایشان و همینطور بررسی این دو سال رابطه می تواند به شما کمک کند که آیا ایشان می توانند همراه و همسفر مناسبی برای ادامه زندگی تان باشند یا نه؟ آیا در کنار ایشان امکان لذت، آرامش و پیشرفت برایتان وجود دارد؟ آیا خانواده شما موافق با این ازدواج هستند که شما سال های خوبی از زندگی تان را برای این رابطه هزینه می کنید؟
اشاره داشتید ایشان خودشان اعتقاد دارند دلایلشان پیش افتاده است با این حال شما منتظرید تا تصمیم ایشان تغییر نماید و حاضر به ادامه رابطه به صورت جدی باشند.
اینکه کار درستی کرده اید رابطه را قطع کرده اید یا نه؟
شیوه اتمام رابطه مهم است. شیوه بلاک کردن پر از خشم می باشد و ممکن است بعد از مدتی که از خشم تان کاسته شد باز هم به ادامه رابطه فکر کنید. قبل از آن بهتراست هزینه ها و پیامدهایی که این رابطه برایتان میتواند داشته باشد را بررسی نمایید. در طول این دو سال شناخت شما نمی تواند شناخت کمی باشد و می توانید حدس بزنید در چالش های زندگی آینده تان، ایشان به شکلی رفتار خواهند کرد؟ آیا در طی این مدت رابطه توانسته اید برای مسئله ای راه حلی بیابید و با کمک هم برای آینده برنامه ریزی کنید؟
این سوال ها به شما کمک می نماید تا با فاصله گرفتن از احساسی که نسبت به ایشان دارید کمی هم شرایط را منطقی بررسی نمایید که تا چه اندازه می توانید برای ادامه مسیر روی ایشان حساب کنید؟
ضمن اینکه هر انسانی هم ویژگی های مثبت دارد و هم ویژگی های منفی. ذات آدمیزاد این دو ویژگی را با هم دارد با این حال برای تصمیم گیری بهتر است ما وزن این ها را در رابطه بررسی نماییم. که وزن کدام سنگین تر است و حتی اثر کدامیک ماندنی تر است. و برای شما کدام ویژگی میتواند مسئله ساز تر باشد؟
در صورتی که تصمیم به جدایی دارید:
"می توانید بالغانه تصمیم بگیرید و بیان نمایید که این رابطه برایتان جدی بوده است و در طی این دوسال تلاش داشته اید که این رابطه سرانجام داشته باشد که بعد از دوسال همچنان بلاتکلیف است و زمانی که به این شکل باشد برایتان ادامه رابطه سخت خواهد بود"
در نهایت نکته جالبی که در متن نامه شما توجه مرا جلب کرد دوبار اشاره داشتید که "احساس می کنم توی این حال بدش نباید رهاش میکردم" آیا در موقعیت های دیگری هم در زندگی تان وجود دارد که به دنبال خوب کردن حال اطرافیان تان باشید؟ اینکه بخواهید باوجود احساسی که آنها تجربه می کنند شما تلاش کنید تا حالشان خوب باشد؟ نقش رابین هود می تواند در زندگی باعث شود که ما قربانیانی بیابیم که نمیتوانند متعهدانه و مسئولانه رفتار کنند و با رفتن در نقش قربانی از ما بخواهند آنها را نجات دهیم که همین عدم دیدن نیاز خودمان می تواند باعث شود که بعد از مدتی خشم فروخورده ای دیده شود که هزنیه های بیشتری برای ما داشته باشد.
در صورتیکه احساس می کنید این نجات دیگران، خوب کردن حال اطرافیان از الگوهای زندگی تان می باشد به شما درس غیرحضوری "امپراطوری رابطه" را پیشنهاد می دهم که به بررسی مفصل سه نقش قربانی، رابین هود، جلاد پرداخته شده و راه رهایی از این سه نقش توضیح داده شده است.
همچنین کتاب آیا رابطه خود را می توانید نجات دهید؟ ترجمه مهرداد فیروزبخت انتشارات رشد هم میتواند برایتان کاربردی و مفید باشد.
از اعتمادتان سپاسگزاریم.
زهرا محمدی- خانه توانگری طوبی