سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

چطور با مادرم برخورد کنم و چطور میشه حالش خوب بشه؟

پرسش

تاریخ ثبت : 07 اردیبهشت 1398
851  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
مادر من آدم آرومی بوده که حرف این و اون براش خیلی مهمه. از زمان جوانی هم از یه سری مباحث تو خانواده شوهر ناراحت شده و تو دلش نگه داشته و تا یادمه برای ما بچه ها تو خونه میگفت و با بابام بحث و جدل داشتند. من فرزند دومم و ۳۵ سالمه فرزندان دیگه ازدواج کردند. من واقعا دارم به حد روانی شدن میرسم از بس مادرم بدبینه. تو مهمونی هستیم لبخند میزنه، ولی فردا برسه میشینه زوایای منفی مهمونی و رفتارهایی که به نظرش بی احترامی بوده رو درمیاره. همیشه هم انتهای بحث میرسه به گذشته و دعوا با بابام. من هم یه کلمه بگم مثلا فلانی منظورش این نبوده میگه طرفداری کردی و با منم دعوا میکنه و من میشم سوژه که مثلا ظرف نمیشورم یا هزار تا مسئله ی دیگه. فقط داد و قال میکنه و هدفش حل مسئله نیست. دیگه جدیداً متوجه نیست که طرف مهمونه و نباید یه چیزایی بگه، نباید دعوا راه بندازه. خیلی خسته شدم. دلم میخواد برم یه خونه جدا بگیرم برای خودم.
در ضمن من متوجه شدم پدر و مادرم جدایی عاطفی دارند و از همون اول هم رابطه شون زیاد همسری نبوده که متاسفانه مشکل از پدرم هست. همیشه سر من و بچه ها منت میذاره که بخاطر شما سرکار نرفتم درحالی که اینجور نبوده.
من واقعا دلم نمیخواد با مامان و بابا برم بیرون یا جایی یا سفر. چون همش دعواست سر گذشته ها، سر ریزبینی و بدبینی بیش از حد مامان، به همه چیز حتی به رانندگی من یا بابا. که چرا مثلا راهنما نزدیم؟!!
گاهی واقعا میگم باید برم یه سوییت جدابگیرم و زندگی کنم تا به آرامش برسم اما دلم برای مامان میسوزه. چون رابطه اش با همه اقوام قطع هست، چون از هرکدوم یه چیزی دیده. نمیدونم چکار کنم؟ دلم براش میسوزه که اینقدر تو گذشته سیر میکنه و اینقدر سر مسائل کوچیک خودش رو زجر میده.

مهمترین سوال :
آیا راه درمانی وجود داره؟
لطفا بگید چه نوع مشاوره ای باید ببریمش و مشکلش چطور حل میشه؟

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

الهه دهقانیان
الهه دهقانیان
14 دی 1398 ساعت 22:26

باسلام واحترام

باتوجه به توضیحاتتان ،به نظر میرسد شما با مادری مهرطلب روبه رو هستید که ویژگی های این مشکل بر ابعاد مختلف زندگی تاثیر گذارده است.فرد مهرطلب، نیازمند و محتاج مهر دیگران و تایید آنهاست چون نیاز نوازشی او در دوران کودکی به درستی پاسخ داده نشده است.  در این شرایط فرد برای گرفتن مهر دیگران حاضر است دست به انجام هر کاری بزند، مثلا در جمع مهمانی علارقم میل باطنی اش بخندد ونشان دهد که از جمع لذت میبرد.او همواره در برابر خواسته دیگران چشم می گوید؛ مطیع و فرمانبردار است و در بسیاری از موارد و در برابر دیگران از حقش کوتاه می آید  اما با این حال فردی بسیار زودرنج، حساس، احساساتی و به خصوص وابسته است و در بیشتر موارد به دلیل وابسته بودن و ترس از دست دادن، تا حد زیادی از خودگذشتگی نشان می دهد اما در درون، از آنچه که انجام می دهد و آنچه که در ازای آن دریافت می نماید احساس رضایت ندارد.فرد مهرطلب به هیچ وجه انتقادپذیر نیست، زیرا انتقاد را حمله ای بر شخصیت خود می داند و با هر انتقاد می شکند. بنابراین زمانیکه شما به مادرتان در رابطه با رفتار ویا برداشتشان تذکر میدهید به شدت براشفته میشوند.شخص مهرطلب همواره در درون خود، با خود و دیگران در حال جنگ است و گفت وگوی درونی پرخاش گرانه و پر از خشم، او را رها نمی کند. همیشه از خود و دیگران، عصبانی و خشمگین است و با سرزنش کردن دائم خود، اعتماد به نفس خود را به شدت کاهش می دهد.بنابراین برای کمک به مادرتان باید به چند مسئله توجه فرمایید:

اینکه شما بخواهید به مادرتان کمک کنید باید از لحاظ سلامت روان در شرایط خوبی باشید.همچنین دلسوزی بیجا وبی توجهی به نیازهای خودتان خشمتان را زیاد کند وزمانی میرسد که برای تمام محبتی که داشته اید ونیازهای خود را نادیده گرفته اید باعث میشود طور دیگری برخورد کنید.بنابراین ابتدا باید شرایط خودتان،الویتها واهدافتان را در نظر بگیرید،اگر فکر میکنید شرایط مستقل زندگی کردن را دارید و تمامی جوانب آن را در نظر گرفته اید وبه این نتیجه رسیده اید که مزایای آن بیشتر از معایبش است ،این کار را انجام دهید.

سپس بپذیریدکهاگرما دردهایِدرونِآدمهارامیدانستیموحالشانرامیفهمیدیم بیشتردرکشانمیکردیموکمترآزرده میشدیم،کمترازدستشانکفریمیشدیموکمترقضاوتشانمیکردیم.گاهیآدمهاآنقدرخستهوزخمیوبریدهاندکهنمیتوانندآرامشوتمرکزِلازمرابرایحفظروابطشانداشتهباشند،حرفهایشان،تیزوبرّندهمیشودورفتارهایشانآزاردهنده،اماواقعاقصدونیتِبدیندارند

مادرتان را درک کنید ،اینبزرگترینکمکیستکه شما برایِخوبکردنِحالِ مادرتان میتوانید انجام دهید.

بهگفتارورفتارهایِآنیِ ایشانبرچسبنزنید وسعی در تربیت ویا تغییر آنچنانی ایشان نداشته باشید چون نه تنها موفق نخواهید شد بلکه حال خودتان نیز خراب میشود.

ضمن اینکه در نظر داشته باشید روابط بین زن ومرد یک رابطه پیچیده است که فقط خود آنها میدانند بین آنها چه اتفاقی رخ داده وفرزندان نباید به این رابطه ورود کنند وجانب یکی را حتی در خیالشان بگیرند.

در نهایت به شما پیشنهاد میشود که سعی کنید از یک درمانگر در این زمینه کمک بگیرید تا مادرتان بدون ترس از قضاوت شدن با یک متخصص صحبت کند واز کمک ایشان بهره مند شوند.

باسپاس از اعتماد شما

الهه دهقانیان

خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب
مهرطلبی(بیماری راضی کردن دیگران)

معرفی درس
رهایی از مهرطلبی
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه