دوست عزیز سلام

مسئله ای که مطرح کردید در واقع می توان اهمالکاری را در روند پیشرفت کار  شما دید. حالا اینکه پیدا کنید ریشه این اهمال کاری چی هست می تواند به شما کمک کند تا بتوانید به آن غلبه کنید.

ممکن است که از کمال طلبی منفی ناشی شود به این معنی که انتظار خیلی بالایی از خودتان دارید پس حالا که اون انتظار برآورده نمی شود پس کلا کار را بیخیال می شوم.

برای اینکه متوجه بشوید که هدفگذاری تون اشتباه هست یا درست، ببینید چقدر ارزیابی های شما از توانمدی ها و امکانات تان واقع بینانه است. چقدر شرایط واقعی را در نظر می گیرید و چقدر رویاپردازانه هدف گذاری می کنید.

گاهی رویه ای که ما امروزه در بزرگسالی پیش می گیریم تا امور زندگی خود را پیش ببریم از دوران کودکی ما نشات می گیرد به این معنا که اگر در کودکی  ما تمام کارهایمان را به خاطر تقویت بیرونی مثل جایزه، تشویق و .. انجام می دادیم و انگیزه درونی نداشتیم بابت انجام آنها می توان گفت که شرطی شده ایم و الان هم برای اینکه در کارمان تداوم داشته باشیم نیاز به تقویت بیرونی که همان تعریف و تشویق دیگران است می تواند باشد.

اگر اینطور است با آگاه شدن به این سیستم تقویت رفتار می توانید کنترل را در دست خود بگیرید و برای خود اهداف کوچکی تعریف کنید که بعد از رسیدن به آنها خودتان را تشویق کنید و کم کم انگیزه درونی را تقویت کنید و تمرین کنید که برای رسیدن به یک دستاورد بزرگ تر لازم هست که گاهی سختی را تحمل کرد و از لذتی در دسترس چشم پوشی کرد. در این صورت اگر تنبلی هم باشد کم کم کنار می رود.

با تشکر از اعتماد شما 

مونا گوشه 

خانه توانگری طوبی