پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
درود بر شما
نامه تان را خواندم.
رابطه جنسی قبل از ازدواج بسیار متفاوت از نوع رابطه ای عاشقانه ایست که یک دختر و پسر قبل از ازدواج تجربه می کنند.
آنچه قبل از ازدواج انجام می شود بیشتر برای ارضای نیازهای خود، کنجکاوی، تمایل به نشان دادن قدرت در جذب فرد غیر همجنس است. این در حالی است که رابطه جنسی پس از ازدواج با هدف پیشبرد زندگی مشترک انجام می شود. اما در یک رابطه دوستانه معمولا تعهد و الزامی وجود ندارد و ارتباط با دیگری تنها با هدف پر کردن وقت و لذت بردن انجام می شود. برقراری رابطه جنسی قبل از ازدواج، باعث می شود که فرد به جای تمرکز بر شناخت خلقیات و روحیات همسر آینده خود، بخشی از توانش را صرف جلب رضایت و کسب مهارت در رابطه جنسی کند.
پس با توجه به آنچه خدمت شما عرض شد و نکاتی که در نامه تان نوشته اید چنانچه تجربه رابطه جنسی پیش از ازدواج جدا از برخی معیارها و محدودیت های فرهنگی، با عقاید و ارزش های تان همخوانی ندارد؛ حق داشته اید این خواسته را نپذیرید و این موضوع را به صورت شفاف به ایشان منعکس نمایید و ایشان هم باید به خواسته ها و خطوط قرمز شما احترام بگذارد.
اما در نامه شما نکات مهم دیگری هم هست. نوشته اید: هزار مرتبه ازشون قول گرفتم و گفته باشه. من تو رو برای این چیزها نمیخوام، خودت رو دوست دارم، اما بعد از یک مدت باز ...
وقتی ایشان به دفعات، قول داده که حدود رابطه را نشکند و خط قرمزهای شما را زیر پا نگذارد ولی باز هم چنین رفتاری از او سر زده، یعنی این آقا قادر به احترام گذاشتن به خواسته های شما نیست. اینکه گفته تو را برای این چیزها نمی خوام ولی بعد یک مدت چنین خواسته ای را علیرغم اطلاع از نظر شما مطرح می کند یعنی اتفاقاً شما را برای همین چیزها می خواهد و ضمناً قادر به کنترل این تکانه نیست. بهترست در این مورد با خودِ واقعی این آقاپسر مواجه شوید نه تصویری که از او در ذهن تان ساخته اید.
اینگونه رفتارهای پرخطر را نمی توان به راحتی نادیده گرفت زیرا ممکن است به دلیل عوامل روانشناختی مانند پائین بودن اعتماد بنفس، اختلالات اضطرابی و افسردگی باشد که در سنین نوجوانی نمود پیدا می کند. بنابراین نیاز به مداخله درمانگر دارد. حتی اگر شما شاهد چنین رفتاری از سوی او نباشید باز هم نمی تواند سبب اطمینان باشد. چون مانند درخواست نزدیکی فیزیکی که بارها به شما قول داد که تکرار نکند و مقید به قولش نبود، این رفتارها نیز امکان تکرار دارد.
اما یک پرسش اینجا مطرح می شود: فردی که علیرغم حضور شما در زندگی اش به دنبال روابط (به فرموده شما نامشروع) بوده و در مجموع رفتارهایی داشته که طی این دوسال باعث آسیب زیادی به شما شده و شما حس مورد سوءاستفاده قرار گرفتن را در رابطه با ایشان داشته اید، در زندگی تان چه می کند؟ چنین رابطه معیوب و مشکلداری، به کدام نیاز ارضا نشده شما پاسخ می دهد که همچنان به ایشان علاقه دارید؟ آیا شما مشخصه ها و آیتمهای یک رابطه خوب را می شناسید؟ خواسته ها و انتظارات خود از یک رابطه که می خواهید به سمت ازدواج برود را می دانید؟ طی این دو سال آیا ایشان به خواسته های شما احترام گذاشته است؟ ایشان حتی حریم فیزیکی شما را هم رعایت نکرده یا ملاحظه شرایط تحصیلی شما را هم نمی کند. عشقی که با درد و رنج و تألم همراه باشد یک عشق ناسالم است.
در نظر داشته باشید که هیچکسی با ازدواج کردن حالش خوب نمی شود. آنچه که در همین مدت از ایشان دیده اید می تواند چشم انداز آینده احتمالی شما و ایشان باشد. اینکه شما در رابطه ای قرار می گیرید که خیری برای شما نخواهد داشت و ماندن در رابطه و تلاش برای حفظش از سوی شماست نه طرف مقابل، می تواند مطرح کننده تله رهاشدگی درخصوص شما باشد.
مسئله دیگر، سن شما و ایشان است. شما بیست ساله هستید و شریک عاطفی تان 6ماه از شما کوچکتر است و دوسال است دوست اید. یعنی شما در آغاز رابطه 18 ساله بوده اید و ایشان هنوز به این سن نیز نرسیده بوده. احساس شما قابل احترام است و دوست داشتن نیز حسّی است که به طور طبیعی در نهاد بشر وجود دارد. اما دوست عزیز، یک پسر هفده ساله و یک دختر 18 ساله چه تعبیر بالغانه ای از عشق و دوست داشتن دارند که یکدیگر را برای ازدواج بخواهند؟ ازدواج بلوغ می خواهد، رشد می خواهد، رسیدن به شناخت و توانایی مدیریت عواطف می خواهد و غیر از مسئله علاقه، مسائل حقوقی و قانونی را نیز شامل می شود. دوره نوجوانی دوران افزایش هورمونها و هیجانات وابسته به آن است. بنابراین قول و قرارهای این دوره با وجود اینکه عدد هیجانی بالایی دارد نمی تواند پایه و اساس مناسبی برای ازدواج باشد. شما در این مدت عاشق یک تصویر ذهنی از این آقا بوده اید که با واقعیت همخوانی ندارد. واقعیت این آقاپسر؛ رنجهایی است که از سوی او طی این مدت کشیدید. بنابراین نه فقط این مدت را فراموش نخواهید کرد بلکه ممکن است در صورت ازدواج، با مشکلات بیشتر و مسائل بزرگتری از سوی ایشان مواجه شوید.
پس اگر دنبال راهی هستید که تلخی هایی که در این دو سال تجربه کرده اید از یادتان برود، خوبست بدانید چنین چیزی پیش نخواهد آمد. درواقع هر فردی که در زندگی ما حضور داشته باشد، بخشی از سرمایه روانی ما را به خودش اختصاص خواهد داد. شما بایستی عواطف خود را مدیریت کنید، مسیری که در این دوسال با ایشان طی کرده اید را بخشی از فرایند دستیابی به فردیت خود بدانید و نهایتاً با همین تجربه و شناختی که از این آقا دارید، تصمیم بگیرید که سرانجام رابطه تان چه باشد. ضمناً رشد بیشتر و تمام شدن نوجوانی و بالاتر رفتن سن، احتمال تغییر در نگرشهای افراد را به همراه خواهد داشت. این مسئله هم در مورد شما صادق است هم ایشان. یعنی این بازه سنی، برای چنین تصمیمهایی مناسب نیست و با در نظر گرفتن مجموع مواردی که خدمت شما عرض شد، حضور این آقا در زندگیتان با ریسک زیادی همراه خواهد بود.
سن یک عدد است ولی عدد مهمی است بخصوص رابطه هایی که سن شروع طرفین، کمتر از 20 سال بوده. شاید برای هر دوی شما، باز کردن فایل ازدواج در زندگی تان زود باشد. بهترست ضمن اینکه دلیل علاقه خود به چنین رابطه پُر آسیبی را چک می کنید، برای دستیابی به رشد فردی و کسب بلوغهای لازم برای شروع رابطه عاطفی یا ازدواج، به خودتان فرصت بیشتری بدهید. موفق باشید.
از اعتماد شما سپاسگزارم
علی اکبری-خانه توانگری طوبی