سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

چطور به زندگی عادیم برگردم

پرسش

تاریخ ثبت : 16 خرداد 1398
2,575  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام آقای دکتر عزیز
وقت بخیر
اصولا همه آدما فکر می کنن مشکلشون از بقیه بزرگ‌تره و سختی که دارن می کشن با بقیه فرق داره
آقای دکتر من ۳ سال تو یه رابطه خیلی خوب و پُر از عشق و‌دوست داشتن بودم ، البته از نظر خودم ، طرف مقابلم جوری با من رفتار می‌کرد ‌که من فکر میکردم واقعا عاشقمه
هر کس دیگه هم‌جای من بود این‌فکر رو‌ می‌کرد ،اون ۱۰ سال از من بزرگ‌تر بود
تو‌ تمام مدت این ۳ سال من هر روز با پیام‌ محبت امیزش از خواب بیدار میشدم و هر شب با شنیدن صداش میخوابیدم
هر کاری برام می‌کرد
از نظر مالی خیلی خوب تامینم می‌کرد و خیلی چیزهای دیگه
هیچوقت به من نگفت برو ، ‌همین من رو آزار میده
همیشه رابطه مون پر از احترام‌بود، ما هم مثل بقیه با هم دعوا میکردیم ولی بهم بی احترامی نمیکردیم
همیشه می گفت من اگه میخواستم برم تالا رفته بود،
آقای دکتر ایشون دفتر سینمایی داشتن ، و از مرداد ماه ۹۷ با یه کارگردان و بازیگر خانم برای توضیع فیلم اون خانم با هم شریک شدن
و تو آذر ماه من عکس اون خانم رو تو جیب یکی از لباسهاش پیدا کردم وقتی ازش پرسیدم کتمان کرد و‌من رو‌متهم کرد به دیوونه بودن و روانی بودن
‌، و در کمال

مهمترین سوال :
ناباوری به من‌گفت دیگه نمیخوامت
و رفت
به من گفت به من تهمت خیانت زدی ،هیچ کس تو زندگیم نیست ، من فکر میکردم عصبانیه ، ولی مدام شخصیت من رو‌له میکرد
و‌من با همه عشقی که بهش داشتم سعی کردم یه مدت تنهاش بزارم
در مدت ۱ ماهی که باهاش در تماس نبودم اون حتی ۱ پیام به من نداد و‌منم همین کارو کردم
تا اینکه ۱ ماه بعد از طریق همین اینستاگرام ساعت ۱ شب فهمیدم با همون خانم‌ ازدواج کردند
الان که دارم براتون مینویسم پُر از بغضم و‌پُر از خلا
‌و در تمام این ۶ ماه دارم به این فکر می‌کنم از کجا اون رابطه و اون عشق دروغ بوده
آدمی که به من می گفت حاضر نیستم حتی یه خار به پات بره چه جوری تونست زندگی و‌اینده من رو تباه کنه
به صورت اتوماتیک ‌وار همیشه جلو چشمامه
در تمام این مدت من به اون آدم نه زنگ زدم و‌نه حتی ۱ پیام دادم ،
دلم میخواد فراموشش کنم ‌وبه زندگی عادیم برگردم
ولی یهو یک خبر یا یک عکس ازشون همه تلاشمو بی نتیجه می کنه
کلی کتاب خوندم ، مشاوره رفتم ، دوره های آقای شریفی رو‌ گوش دادم ، ولی این نخواسته شدن داره نابودم می کنه
بارها به خودکشی فکر کردم ،
به اینکه برم پیش فالگیرو دعا
ولی نخواستم

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

الهه دهقانیان
الهه دهقانیان
24 شهریور 1398 ساعت 11:39

باسلام واحترام

نوشته تان را خواندم، درد ورنج ناشی از کات شدن رابطه عاطفی در حالیکه خوشایند بوده قابل درک است.

قبل از هر پیشنهاد وراهکاری در الویت کارهای شما واز ضروریات ، مراجعه به روانپزشک است، به دلیل وجود افکار خودکشی. امیدوارم به این موضوع بیشترین اهمیت را بدهید واگر خواهان بهبود شرایط هستید ، بدون هیچ فوت وقتی این کار را انجام دهید.

اما اگر این درد ورنج به شیوه درست مهار نشود قطعا نتیجه ای جز افسوس نخواهد داشت. باید پذیرفت که این رابطه اکنون به هر دلیلی پایان پذیرفته ، ونشخوار افکار منفی وخاطرات گذشته نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه به میزان خشم وناراحتی شما نیز می افزاید. بنابراین اگر واقعا خواهان برون رفت از این شرایط هستید به یک واقعیت مهم باید باور داشته باشید وآن اینست که تا وقتیکه خودتان نخواهید هیچ فردی نمی تواند به شما در این زمینه کمک کند. پس اولین گام خواستن وپذیرش است.

باید بپذیرید که این قطع ارتباط دردناک وتلخ است اما اگر به شیوه درست با آن کنار بیایید نتیجه اش عزت نفس، استقلال، آسایش وداشتن یک تجربه برای برقراری یک رابطه موفق خواهد بود.

بهتر است بدانید که بعد ازشکست (عاطفی)، شما مراحلی همانند مراحل سوگ (مرگ فردی عزیز در زندگی) را تجربه خواهید کرد. مدت زمان این مراحل بسته به ویژگی‌‏های شخصیتی، حمایت‏‌های خانوادگی، مدت و عمق رابطه و …، فرق می‏‌کند.مراحل سپری شدن این غم به این ترتیب است:


شوک/انکار

«رابطمون هنوز تموم نشده، زنگ میزنه بازم بهم». این گفت‏‌‏وگوی با خود، اولین مرحله شکست عشقی است. فرد در این مرحله هنوز باورش نشده که رابطه تمام شده است و هنوز به دنبال روزنه‏ امیدی برای بازگشت به رابطه است.بنابراین پیگیر فرد مثلا از طریق اینستا گرام یا... است.


خشم

بعد از مدتی فرد می‏‌فهمد که بازگشتی در رابطه وجود ندارد،( به طور مثال شخص ازدواج کرده) به همین دلیل سعی می‏‌کند برای این رابطه تمام شده مقصر پیدا کند و مقصر اصلی، معمولا فرد مقابل است. شاید این جملات برای شما آشنا باشد: «ازش متنفرم» یا «دیگه حتی نمی‏خوام ببینمش».


چانه‏‌زنی

در این مرحله، فرد خاطراتش را مرور می‌‏کند و خودش را به خاطر تمام کارهایش ملامت می‏‌کند. مثلا: «اگه اون عکس را نشونش نمیدادم ،رابطمون تموم نمی‏‌شد». در این مرحله سعی کنید از یک روان‏‌شناس متخصص استفاده کنید چون مرور خاطرات وافکار منفی به شدت افسرده کننده هستند.


افسردگی

برای بیرون آمدن از این مرحله به خودتان زمان دهید ولی اگر بیش از ۲ الی ۳ ماه طول کشید، حتما با یک روان‎شناس مشورت کنید. افراد معمولا در این مرحله تصمیم می‏‌گیرند که دیگر هیچ رابطه عاشقانه‌‏ای را تجربه نکنند و به همین دلیل ماندن در این مرحله، بسیار آسیب‌‏زاست.

بهبودی

اگر تمام مراحل بالا با موفقیت انجام شود، شما وارد مرحله بهبودی می‏‌شوید. در این مرحله، فرد به گونه پخته‌‏تری به تجربه گذشت‌ه‏اش نگاه می‌‏کند و با دیدی روشن برای جبران کاستی‌‏های قبل، زندگی خود را از نو شروع می‌کند. «گذشته‌‏ها گذشته، بهتره که من او را فراموش کنم و زندگی جدیدی برای خودم شروع کنم.»

قطعا حس و حالی که اکنون شما دارید یکی از سخت ترین لحظاتی است که می تواند در زندگی هر شخصی اتفاق بیفتد و تا زمانیکه جای شما نباشیم نمی توانیم آن را درک کنیم. اما واقعیت این است که این دوره سخت در زندگی شما نیز مثل هر شرایط سخت دیگر باید سپری شود. معمولا مدتی زمان می برد تا شما بتوانید دوباره به زندگی قبل خود بازگردید اما نکته ای که باید در نظر داشته باشید این است که در ازای این رنج و اندوه فراوان چه چیز بدست می آورید؟

این راهکارها را حتما بکار برید تا برون رفت از این شرایط راحتتر صورت گیرد:

خودتان را سرزنش نکنید

اگر خودتان را به خاطر به پایان رسیدن رابطه‌تان سرزنش کنید، پشت سر گذاشتن این درد و رنج برایتان سخت‌تر می‌شود و اصطلاحاً دچار یک “سوگواری عمیق و پیچیده” می‌شوید. طبیعی است که از خودتان بپرسید که کجای راه را اشتباه رفته‌اید و چه خطایی از شما سر زده است، اما غرق شدن در افکار منفی، تلاش‌هایتان را برای ترمیم قلب شکسته‌تان به باد می‌دهد.


نقاط منفی رابطه را مرور کنید

مهم نیست دلیل جدایی شما چه بوده باشد و چه کسی رابطه را تمام کرده است. مطمئنا در طول رابطه عاطفی یا در هنگام جدایی متوجه نقاط منفی یا اشتباهاتی از طرف مقابل شده‌اید. برای اینکه راحت‌تر بتوانید با موضوع کنار بیایید. بجای مرور مکرر خاطرات خوش که کاری بجز نمک پاشیدن به زخمتان نمی‌کند، نقاط منفی رابطه و طرف مقابل را مرور کنید. وبررسی کنید که کجای مسیر اشتباه بوده وحتی این شدت از خوب بودن شاید باعث شده که شما نسبت به زنگ خطرهای رابطه بی تفاوت باشید.

تمام شدن رابطه را بپذیرید

مهم‌ترین مرحله برای کنار آمدن با شکست عشقی این است که تمام شدن رابطه را بپذیرید. البته این‌ کار برای شما سخت خواهد بود به خصوص اگر طرف مقابل دلیل موجهی برای تمام کردن رابطه نیاورده باشد. اما برای ادامه مسیر و گذشتن از این غم جدایی مطمئنا پذیرش مسئله لازم است.

امیدوارم از این مرحله ناخوشایند با موفقیت عبور کنید وبتوانید زندگی خوبی را برای خودتان رقم بزنید.

باسپاس از اعتماد شما

الهه دهقانیان

خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب
سیلی واقعیت

معرفی درس
پس از جدایی عاطفی و طلاق
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه