پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
درود بر شما
همه انسان ها در زندگی به مرحله ای می رسند که نیازهای عاطفی و احساسی شان پر رنگ تر از نیازهای مادی آن ها می شود. میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن، خواسته ای در نهاد آدمی است که اگر از طریق منطقی و بالغانه ارضا شود نتایجی مثبت خواهد داشت.
زندگی ما پر از لحظاتی است که باید تصمیم گیری نماییم یعنی در هر لحظه از زندگی با تصمیم گیری مواجه هستیم. در این میان، تصمیم هایی هستند که از اول محکوم به شکست هستند. رابطه با مرد متاهل از این دست تصمیمهاست. مردی که بنا به هر دلیل وارد رابطه فرازناشویی می شود، یا قادر به متعهد بودن نیست یا اینکه اگر مشکلاتی با همسرش دارد قادر به حل مشکلاتش نیست و از شما به عنوان زنگ تفریح یا فرصتی برای تمدد اعصاب استفاده می کند. گاهی هم تنوع طلبی برخی از مردان سبب روی آوردن به چنین روابطی می شود. بهانه های این مردان نیز مشترک است مثلا: زن من ناسازگاره، خانواده ام به زور زنم دادند، زنم خائنه، مشکلات اخلاقی و روانی داره و... رفتار یک مرد غیرمتعهد نیز معمولاً در جهت جلب علاقه دخترخانم برای نگه داشتنش در رابطه است یعنی ممکن است علاقه ای در میان نباشد و شما فقط نوعی سرگرمی برای او محسوب شوید؛ تا زمانی که موعد حضورتان در این رابطه تمام شده و کنار گذاشته شوید.
دلیل روی آوردن دختران به چنین ارتباطاتی نیز معمولا حس "من خوب نیستم" در روان آنهاست. شما به ارتباط نامطلوب درون خانوادگی خود اشاره کرده اید و اینکه دو رابطه ناموفق داشته اید. توجه بفرمایید که این رابطه شما نیز ناموفق و محکوم به شکست است. ریشه گرایش شما به این ارتباطات ناموفق، همین روابطی است که در محیط خانواده تجربه کرده اید. درواقع نیازی که در کودکی و نوجوانی به درستی و به صورت سالم ارضا نشود، در بزرگسالی خود را به صورت رفتارهای آسیب زننده نشان خواهد داد.
حیات انسان بدون پذیرفته شدن از سوی دیگران ممکن نیست، به همین دلیل انسانها به کوچکترین نشانههای طرد شدگی از سوی دیگران به شدت حساس هستند. بالاخص در زمان کودکی که ارضا این نیاز تعیین کننده مرگ و زندگی یک کودک است. در خانواده هایی که بنا به هر دلیلی کارکرد مثبت ندارند، کودک مورد بی توجهی قرار گرفته و زمینه ایجاد طرحواره رهاشدگی در او ایجاد می شود. جنس روابطی که شما در بزرگسالی تجربه کرده اید در واقع مرتبط با همین دوران شماست. کسانی که به چنین ارتباطاتی تن می دهند اغلب متعلق به خانواده های بدکارکردی هستند که نیاز های احساسی شان مرتفع نگردیده است.
دوست عزیز؛ تا رابطه زناشویی مرد یا زنی کاملا به اتمام نرسیده ( آن هم نه به خاطر وجود فرد سوم بلکه به دلیل مشکلات و مسائلی که زوجین قادر به حل آن نیستند و یا به هر دلیل نمی خواهند حل اش کنند و یا اساسا غیر قابل حل اند) قرار گرفتن در بین زن و شوهر ریسک بزرگی است که فرد سوم با خودش شروع کرده که معمولا با "احساس خاص بودن" بازی را شروع می کند و با "احساس قربانی" از قصه بیرون می آید. شما یک سوی مهم قضیه را در مورد این آقا نادیده گرفته اید: اینکه ایشان یک مردی است که به همسر خود وفادار نبوده و با وجود داشتن همسر، با شما رابطه دارد. رنجهای شما قابل درک است اما عدم ارضای یک نیاز، مجوزی نمی شود برای لطمه زدن به زندگی یک فرد دیگر(همسر این آقا).
دلیل ایشان و هدفش هرچه که می خواهد باشد و در زندگی خصوصی اش هر اتفاقی که افتاده باشد، حضور شما در زندگی آنها هیچ توجیهی ندارد. ادامه این وضعیت در نهایت آسیب سختی به شما خواهد زد زیرا وابستگی بیشتر، جدایی را سخت تر خواهد کرد. اینگونه مردان، نهایتاً زندگی خود را به فردی که رابطه فرا زناشویی با او دارند ترجیح می دهند. بنابراین ضمن اینکه لازمست چک کنید چه دلایلی سبب جذب شما به سمت ایشان شده (آگاهی از دلایل، کمک می کند برای پیشگیری از آسیب مشابه) و نیز با درنظر گرفتن آسیبهایی که به همسر ایشان می زنید؛ رابطه را پایان دهید و به خاطر یک ارتباط بی فرجام با یک مرد غیرمتعهد، بیش از این در این شرایط نمانید.
از اعتماد شما سپاسگزارم
علی اکبری-خانه توانگری طوبی