سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

باورهای درونی ازدواج

پرسش

تاریخ ثبت : 17 خرداد 1398
540  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام و عرض ادب دوستان مشاور
از اینکه وقت میزارید و دغدغه های ذهنی مارا رفع میکنید سپاسگزارم

اگر سابقه سوالات گذشته مرا مرور کنید از حدود هفت ماه پیش که تصمیم جدی به ازدواج گرفتم و دیدن چند نفری حقیقتا نتیجه خاصی حاصل نشد
و از انجایی که بنده به رشد شخصی خودم مرتبا وقت میزارم فکر میکنم به 2 باور نادرست در خودم در مورد خانمها رسیدم که مایلم نظر شما رو در اینباره بدونم

1- من فکر میکنم در صورت ازدواج محدودیت من زیاد بشه و من نتونم مثل قبل برای خودم و رشد شخصی ام وقت بزارم ( در تجربه ای که قبلا داشتم در رابطه دوستی که با دونفر خانم داشتم بعداز نزدیک شدن زیاد رابطه مون من بصورت ناخوداگاه و ناگهانی یه طرفه رابطه را کات کردم و خودمم نفهمیدم چرا.... و الان بهش فکر میکنم میگم شاید همین بوده... بقول کتاب تیوری انتخاب نیاز به ازادی من شاید خیلی زیاده و ازدواج مرا دچار محدودیت کنه
من باوجودی که خیلی برون گرا هستم ولی از تنهایی خودم لذت میبرم و مخصوصا از مطالعه کتابهای روانشناسی و خودشناسی و موفقیت

مهمترین سوال :
2- اینکه احساس میکنم خانمها خیلی غر میزنن نسبت به همه چیز از افراد بگیریرد تا مسایل مالی( یاذمه قدیما که پدر م از سرکار برمیگشت مادرم غرغرهای خودشو شروع میکرد و عمل شادی مارو از دیدن پدر کات میکرد)
3- من حس میکنم شاید کار کردن روی خودم و مطالعه زیاد باعث نوعی غرور کاذب شده که فکر میکنم خانمها نمیتونن نظرا ت درستی در مورد مسایل داشته باشند و فقط من میدونم

بنظرم این سه مورد باعث شده من نتونم دختری را به خودم جذب کنم لا وجودی ارتباز اجتمتعی و انرزی خوبی دارم

ممنون میشم راهنمایی بفرمایید
سپاس

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

الهه دهقانیان
الهه دهقانیان
19 شهریور 1398 ساعت 23:40

باسلام واحترام

شاید یکی از درست ترین جملات نامه شما اینست که به دوباور اشتباه در مورد خانم ها رسیده اید. این را خدمتتان عرض کردم چرا که پایه واساس پاسخ به سوال شما بر این باور استوار است.

اینکه ما بخواهیم دسته بندی خاصی برای انسانها چه به لحاظ جنسیتی ، نژادی، و... قائل شویم قطعا ناشی از باورهای مرکزی اشتباه در ماست. مثلا ( همه آقایون متعصب هستند، همه خانم ها غرغر میکنند یا...). پس اولین گام در جهت اصلاح مشکلات ، شناسایی باورهای مرکزی(core beliefs)میباشد. زیراباورهای مرکزی هر انسانی می تواند زندگی او را به شدت تحت تاثیر قرار دهد .به خصوص در انتخاب همسر ،انتخاب شغل و تصمیم به فرزندآوری و یا نحوه تربیت فرزند و یا … هزاران تصمیم دیگر .

بنابراین اولین قدم در جهت تغییر باورها ، شناسایی آنهاست. آنچه شما در هنگام روبه‌رویی با یک مسئله مشاهده می کنید این است که باورهای شما به صورت مجموعه ای همسو هستند. هنگامی که بتوانید باورهای بنیادی خود را شناسایی کنید، نصف مسیر را در جهت تغییر آنها طی کرده اید. این شاید در شروع کار دشوار باشد اما با تمرین به مرور ساده تر می شود. 

شناسایی باورهای بنیادی باعث حل معمای ابهامات ذهنی شما می شود. شما باید از یک سری سر نخ استفاده کنید تا به باورهای پنهان در ناخودآگاه خود برسید.اما بهترین نکته ای که به آن اشاره فرمودید همان تجربیات دوران کودکیتان وخاطرات بین پدر ومادرتان است.چرا که اساس شخصیت ما را باورهای تثبیت شده ای تشکیل می دهند که از کودکی به ما القا شده اند بی آن که کمترین دلیلی برایشان داشته باشیم. در واقع زمانی این باورها به ما القا شده اند که کمترین دفاع عقلی در برابر آن ها نداشته ایم بنابراین اکنون وظیفه ی ماست که با شکوفایی و بلوغ عقلی و حسی، به تعبیر "رومن رولان" در کتاب "ژان کریستف"، هر آن چه در کودکی به خوردمان داده اند، برآوریم و با زیر نظر گرفتن همه ی اجزای شخصیتی و محک زدنشان به سنگ عقلانیت، در این اجزاء بازنگری کنیم.

اما در رابطه با ازدواج و محدودیت نکته مهم اینست که یکی از آیتم های ازدواج داشتن بلوغ شخصیتی وتشخیص وتفکیک دوران مجردی ومتاهلی از یکدیگر است. در اینکه فرد در ازدواج محدودیت هایی را باید بپذیرد شکی نیست چرا که تعهد نسبت به دیگری وزندگی مشترک این مهم را ایجاد میکند. البته محدودیت به این معناست که تمامی ارتباطات، تفریحات، ... باید وجود داشته باشد اما کنترل شده ومحدود.نباید فضای خصوصی طرفین از بین برود، نباید ارتباطات قطع شود اما باید بتوانند این مسئله را مدیریت کنند. وتا زمانیکه به این بینش نرسیده اند که الویت اولشان باید همسرشان باشد وقطعا زندگی متاهلی با مجردی فرق دارد نباید تصمیم به ازدواج بگیرند.

اما در رابطه با مطالعه وخودشناسی تان در نظر داشته باشید که تمامی آموزشها، کتب و... همه برای بیشتر شدن آگاهی وپیدا کردن راه حلی برای بهتر زیستن است نه اینکه بخواهیم بواسطه مطالعه چند کتاب یا شرکت در چند کارگاه آموزشی ، به تثبیت باورهای اشتباهمان بپردازیم، دیگران را قضاوت کنیم ودچار توهم همه چیز دانی شویم. چراکه همین قدر که دانستن میتواند سبب رشد وآگاهی شود به همین اندازه نیز میتواند سبب سقوط گردد.

باسپاس از اعتماد شما

الهه دهقانیان

خانه توانگری طوبی



معرفی درس
20+40 نکته نبوغ عاطفی
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه