پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
باسلام واحترام
شاید یکی از درست ترین جملات نامه شما اینست که به دوباور اشتباه در مورد خانم ها رسیده اید. این را خدمتتان عرض کردم چرا که پایه واساس پاسخ به سوال شما بر این باور استوار است.
اینکه ما بخواهیم دسته بندی خاصی برای انسانها چه به لحاظ جنسیتی ، نژادی، و... قائل شویم قطعا ناشی از باورهای مرکزی اشتباه در ماست. مثلا ( همه آقایون متعصب هستند، همه خانم ها غرغر میکنند یا...). پس اولین گام در جهت اصلاح مشکلات ، شناسایی باورهای مرکزی(core beliefs)میباشد. زیراباورهای مرکزی هر انسانی می تواند زندگی او را به شدت تحت تاثیر قرار دهد .به خصوص در انتخاب همسر ،انتخاب شغل و تصمیم به فرزندآوری و یا نحوه تربیت فرزند و یا … هزاران تصمیم دیگر .
بنابراین اولین قدم در جهت تغییر باورها ، شناسایی آنهاست. آنچه شما در هنگام روبهرویی با یک مسئله مشاهده می کنید این است که باورهای شما به صورت مجموعه ای همسو هستند. هنگامی که بتوانید باورهای بنیادی خود را شناسایی کنید، نصف مسیر را در جهت تغییر آنها طی کرده اید. این شاید در شروع کار دشوار باشد اما با تمرین به مرور ساده تر می شود.
شناسایی باورهای بنیادی باعث حل معمای ابهامات ذهنی شما می شود. شما باید از یک سری سر نخ استفاده کنید تا به باورهای پنهان در ناخودآگاه خود برسید.اما بهترین نکته ای که به آن اشاره فرمودید همان تجربیات دوران کودکیتان وخاطرات بین پدر ومادرتان است.چرا که اساس شخصیت ما را باورهای تثبیت شده ای تشکیل می دهند که از کودکی به ما القا شده اند بی آن که کمترین دلیلی برایشان داشته باشیم. در واقع زمانی این باورها به ما القا شده اند که کمترین دفاع عقلی در برابر آن ها نداشته ایم بنابراین اکنون وظیفه ی ماست که با شکوفایی و بلوغ عقلی و حسی، به تعبیر "رومن رولان" در کتاب "ژان کریستف"، هر آن چه در کودکی به خوردمان داده اند، برآوریم و با زیر نظر گرفتن همه ی اجزای شخصیتی و محک زدنشان به سنگ عقلانیت، در این اجزاء بازنگری کنیم.
اما در رابطه با ازدواج و محدودیت نکته مهم اینست که یکی از آیتم های ازدواج داشتن بلوغ شخصیتی وتشخیص وتفکیک دوران مجردی ومتاهلی از یکدیگر است. در اینکه فرد در ازدواج محدودیت هایی را باید بپذیرد شکی نیست چرا که تعهد نسبت به دیگری وزندگی مشترک این مهم را ایجاد میکند. البته محدودیت به این معناست که تمامی ارتباطات، تفریحات، ... باید وجود داشته باشد اما کنترل شده ومحدود.نباید فضای خصوصی طرفین از بین برود، نباید ارتباطات قطع شود اما باید بتوانند این مسئله را مدیریت کنند. وتا زمانیکه به این بینش نرسیده اند که الویت اولشان باید همسرشان باشد وقطعا زندگی متاهلی با مجردی فرق دارد نباید تصمیم به ازدواج بگیرند.
اما در رابطه با مطالعه وخودشناسی تان در نظر داشته باشید که تمامی آموزشها، کتب و... همه برای بیشتر شدن آگاهی وپیدا کردن راه حلی برای بهتر زیستن است نه اینکه بخواهیم بواسطه مطالعه چند کتاب یا شرکت در چند کارگاه آموزشی ، به تثبیت باورهای اشتباهمان بپردازیم، دیگران را قضاوت کنیم ودچار توهم همه چیز دانی شویم. چراکه همین قدر که دانستن میتواند سبب رشد وآگاهی شود به همین اندازه نیز میتواند سبب سقوط گردد.
باسپاس از اعتماد شما
الهه دهقانیان
خانه توانگری طوبی