همراه عزیز سلام

با توجه به نوشته هاتون متوجه دغدغه هاتون شدم. کاملا قابل درک هست که شما به رابطه تون علاقه دارید و نیاز به ازدواج رو هم در خودتون احساس میکنید. بنابراین مخالفت خانواده با توجه به اینکه بدون شناخت کافی از آن شخص هست، براتون آزار دهنده و ناراحت کننده است. 

بیایید یکبار دیگه با هم مشکل تون رو بررسی کنیم. 

اینکه از نظرشما شخصی که باهاش در رابطه هستین معیارهای خوبی برای ازدواج داره خیلی عالیه. ولی آیا واقعا به قدر کافی میشناسیدش؟ شما گفتید این رابطه بیشتر تلفنی بوده و این مسئله مهمی در رابطه هست‌. 

اصولا روابط راه دور مشکلات خاص خودش رو داره که نمیشه ازش به سادگی عبور کرد، خصوصا اگر پای یک عمر زندگی در میان باشه. 

خانواده تون به عنوان آدمهای باتجربه تر بیشتر تفاوت های شما رو با ایشون میبینند. تفاوت فرهنگی، اگر درک نشه و هردوطرف موضع  درستی  در قبالش نگیرند میتونه مشکلات بزرگی تو زندگی زناشویی بوجود بیاره. نگرانی هاشون رو برای فرزندشون باید درک کنید و جدی بگیرید. مطمئن باشید هرچقدر با قاطعیت بیشتر در پی بالابردن آگاهی هاتون در رابطه و ازدواج موفق باشید ترس ها کمتر میشوند و تاریکیها کنار میروند. 

به نظر من یه راهکار میتونه این باشه که در یک شرایط آرام  با خانواده تون جدی تر صحبت کنید و ضمن محترم شمردن دیدگاه هاشون، در مورد احساستون واضح صحبت کنید ودر نهایت پیشنهاد بررسی و تحقیق دوباره در مورد  این شخص و خانواده شون رو بهشون بدهید. 

ضمنا خودتان هم قدم های محکم تری برای شناخت ایشون بردارید. با توجه به اینکه قصد دارید بعد از ازدواج در شهر دیگری و دور از خانوادتون زندگی کنید، آگاهی های قبل ازدواج براتون مهم ترین مسئله ست که باید خیلی جدی  بگیریدش.

بعد از طی شدن حدودا یکسال از ازدواج، و بعد از اینکه احساسات تند ابتدای رابطه فروکش کرد و مغزتون منطقی تر از گذشته شروع به تحلیل مسائل کرد، تفاوتها، اگر درست درک و فهمیده نشده باشند به شدت نمود پیدا میکنند و مایه دردسر میشوند. 

پیشنهاد میکنم با صرف وقت بیشتری کنار این فرد و تحلیل همه جانبه شخصیت و رفتارهای ایشون، کمک گرفتن از شخص یا اشخاص متخصص و خواندن کتابهای مرتبط اگاهی تون رو تا حد ممکن بالا ببرید و آینده ی آرام تر و با ثبات تری پی ریزی کنید.

از اعتمادتون سپاسگذارم 

سارا میرزامحمدی