سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

جدایی

پرسش

تاریخ ثبت : 20 خرداد 1398
933  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
همسرم از ابتدای ازدواج تصمیم به بزرگ کردن من داشت، با تحقیر کردن و سرکوفت زدن و پایین آوردن اعتماد به نفسم. با زور اقدام کرد به کتک و فحش و خیانت و بازگویی اینکه تو خوب نبودی تو فضای مجازی ارتباط دارم و با محدود کردن گرفتن گوشی و تلویزیون و انواع اقسام تنبیه .. جداخوابی رابطه جنسی نداشتن چندماه باهام.. و میگفت تو باید رشد کنی و اونی بشی که میخوام یا بذاری و بری ....و حرف از زن صیغه ای میزد و کاری هم نمیکرد و نفقه نمیده فقط برای خودش از مادرش پول میگیره و خرید میکنه منم خودم کار میکنم و خرج میکنم برای خودم ولی بازم باید بهش جواب بدم... و مشکل دیگم ارتباطی که با مادرش داره. با مادرش تصمیم به گردش و مسافرت میگیرن و اصلا منو حساب نمیارن و اهل رفت و آمد با خانواده من نیست. کلا با اقوام خودش هم قطع رابطه است و فقط با مادر و پدر و خواهرش رفت و آمد داره. کار هم نمیکنه و فقط داخل خونه کار اینترنتی داره که 500تومن میگیره و درباره رابطه جنسی و تمام ریز مسائل زندگیمون با مادرش حرف میزنه. حرف هیچ کس رو هم قبول نداره. من این شرایط رو 4 سال تحمل کردم ولی حالا ازش متنفرم. رابطه جنسی با اون مثل تجاوزه برام

مهمترین سوال :
این که من از خونه این اقا اومدم بیرون به خاطراینکه باهام بد برخورد میکنه پاش میذاره روی دهنم که ساکت باشم گردنم میگیره و فشار میده میگه من طلاقت نمیدم ولی من دوس ندارم دستش به من بخوره بعد از اون قضیه که بهم میگفت دوس دختر دارم باهاش دردودل میکنم چون تو مشکل داری .. منم به خاطر تلافی چندروزی با یه اقایی دردودل کردم پنهانی بعد قطعش کردم .و این حرفاش و رفتاراش و کاراش اصلا توی این چارسال درک نکردم و نتونستم کنار بیام از بس سرکوب و تحقیرم کرده و بهم گفته تو گوهی و الاغ و حماری ..دیگه هیچ فحشی هم روم اثر نداره .. هر ماه مشاوره رفتم روی دفترم هر روزنکات مثبتش مینوشتم ولی بازم خسته میشدم از قربانی بودن چون هیچ کاری برای من نکرد حتی یه کارت شارژ بگیره برام ..میخوام اقدام کنم ولی بازم نگرانم از آینده و اینکه واقعا این مسائلی که گفتم قابل درمانه؟ اون اصلا مشاوره نمیاد میگه مشکلی ندارم مشاوره هم بهم گفت باید درمان بشه وگرنه نمیتونه باهات کنار بیاد ... نظر شما درباره زندگیم چیه یعنی واقعا من مشکلی دارم؟ نمیگم بی مشکل بودم رابطه خوبی نداشتیم من هیچ وقت بهش تکیه نکردم و به عنوان مردقبولش ندارم

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

ساجده ودودی
ساجده ودودی
10 آذر 1398 ساعت 16:02

با سلام 

پرسشگر گرامی

متن ارسالی شما را خواندم درکتان میکنم که شرایط ناخوشایندی را تجربه می کنید و به دنبال این هستید برا ی حفظ این رابطه کاری انجام دهید

همانطور که ما بخشی از مسئله هستیم قطعا بخشی از حل مسئله هم خواهیم بود. برای بیرون آمدن از این مثلث باید سهم خودمان را ببینیم و مسئولیت آن را بپذیریم .

در هر رابطه ای اصلی ترین نیاز، نیاز به امنیت است که همان ثبات و آرامش است. اینکه شما طبق نوشته خودتان شما احساس ناامنی می کنید. و این موصوع رابطه ی شما را تحت تاثیر قرار می دهد

در رابطه ها گاهی اوقات ما نیازهایمان را وارونه بیان میکنیم یعنی نیاز به توجه، حمایت، درک و تایید شدن داریم ولی با هم دعوا میکنیم در واقع عامل اصلی آن دعواها نیازهای ماست که پاسخی دریافت نمیکنند چون شفاف بیان نمی شوند. 

قطعا در شرایط فعلی شما زوج درمانگر خیلی میتواند به شما کمک کند با پیدا کردن اینکه مسئله ی اصلی شما باهم چیست؟ عدم مهارت ارتباطی تان با هم؟ نشناختن نیازهایتان؟ فعال کردن تله های شخصیتی یکدیگر در رابطه؟ حاکمیت شرایط زندگی مجردیتان در زندگی مشترکتان؟ شما میتوانید با پیدا کردن مسئله اصلی برای رفع آن تلاش کنید . همانطور که می دانیم گاهی یک جدایی سالم می تواند کارامد از یک ادامه پر آسیب و خطر باشد که این موضوع هم باید در کنار یک زوج درمانگر بررسی شود.

بسته غیرحضوری بهبود رابطه عاطفی میتواند در کنار زوج درمانگر به شما کمک کند تا بتوانید تصمیم بهتری برای تغییرات لازم زندگیتان انجام دهید


با تشکر

ساجده ودودی

خانه توانگری طوبی


معرفی کتاب
ازدواج بدون شکست / ویلیام گلاسر / ترجمهدعلی صاحبی

معرفی درس
ساختن رابطه عاطفی بدون شکست
امپراطوری رابطه
معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه