پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام!
نامه تان را خواندم و به وضوح جدال و ناهماهنگی بین عقل و احساستون دیده میشه و این موضوع باعث آشفتگی یا به قول خودتون گیج شدنتون شده...
برای شروع رابطه با اینکه از لحاظ منطقی تفاوت سنی براتون حایزاهمیت بوده، بخاطر داشتن احساس خوب وارد رابطه ی احساسی شدید و الان با اینکه احساس خوبی ندارید و منطقا هم متوجه شدید سطح بلوغ عاطفی کمتری از شما دارند و شرایط اقتصادی مناسبی ندارند و به خاطر این موضوعات بار بیشتری میتونه بر دوش شما قرار بگیره اما باز هم واقعیت رو نمی بینید و به وعده ها و حرفها بیشتر اعتماد می کنید تا خودتون و تجربتون!
اشاره کردید حس خوبی نمی گیرید و صرفا منطقی به موضوع نگاه می کنید که از این لحاظ با شما تفاوت دید دارم چرا که با دلایلی که خودتون آوردید و من هم در بالا اشاره کردم، حتی در سطح منطقی هم ادامه ی رابطه را مفید نمی بینید ، اما باز هم به رابطه ادامه می دهید که این میتواند به دلیل خطای ذهنی sunk costs در رابطه مانده اید و سعی در متقاعد کردن خودتان دارید...
این خطای ذهنی، خطای هزینه های برگشت ناپذیر است که خودتان اشاره کردید 1.5 سال در این رابطه بوده اید و حتما سرمایه گذاری عاطفی صورت گرفته که مانع شما از تصمیم گیری خردمندانه شده
توصیه میکنم درس غیرحضوری شخصیت سالمتر را گوش کنید تا موانع یکپارچه شدن عقل و احساستان را ابتدا درک کرده و سپس در جهت رشد در این زمینه اقدام کنید
در ابتدا گفتید ایشون با نیت ازدواج وارد رابطه شده اند و حالا منتظر یک پول درشت هستند برای اقدام به خواستگاری، تمامی مواردی که اشاره کردید بعلاوه ی این مورد، دلایل کافی برای دلزدگیتان نیست؟
چه چیزی باعث شده از خودتان توقع داشته باشید مشتاق این رابطه باشید
پیشنهاد من این هست که به اهدافتون به ازدواج نگاه دقیقتری بیاندازید و ببینید چقدر این اهداف سالم هستند و چقدر با این رابطه همسو است ، و همینطوربه دلایل موندتون در این رابطه بیشتر بپردازید و اگر در این فرایند متوجه شدید شریک عاطفی تان مورد مناسبی برای ازدواج است به صورت جدی در این باره با ایشان صحبت کنید و در غیر این صورت تصمیمی با هماهنگی دل و عقلتان بگیرید