پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
سلام نگار گرامی
زندگی در این شرایط واقعا سخته و حق دارید بابت این شرایط نگران باشید. البته وضعیت پدر نیز قابل درکه. بسیاری از افراد در دوران فراغت از کار و بازنشستگی، احساس خود-کارآمدی شون کاهش پیدا می کنه. از اینکه دیگه نمی تونن فرد مفیدی باشن و نقش سازنده ای رو در جامعه و خانواده ایفا کنند. بنابراین واکنش هاشون تحت تاثیر این ادراک ، یا منفعلانه میشه و یا پرخاشگرانه. در واقع یا به انزوا کشیده میشن و یا سعی می کنند برای اینکه نشان دهند همچنان عضو موثری در خانواده هستند دست به رفتارهای بیش-کنترلی بزنن. اونها در این سنین، حتی با ظریف ترین برخوردی، مستعد افسردگی و یا واکنش هستند. با این حال میشه با اتخاذ برخی رفتارها این وضعیت رو کنترل و مدیریت کرد :
* زمانیکه می خواهید در مورد موضوعی ایشان رو متقاعد نمایید نخست نظرشون رو در این خصوص جویا بشید. این رفتار به مرور احساس کفایت و ارزشمندی رو در پدر تقویت می کنه و مقاومت رو پایین میاره.
* چنانچه نظر متفاوتی دارید اون رو آرام و بدون انتقاد دیدگاه قابل مطرح کنید در واقع نظرتون رو در کنار خواست ایشان قرار بدید. به جای اینکه بگید ما همه نظرمون اینه. می تونید با این ادبیات ارتباط برقرار کنید : " پدر، این هم نظری ست که من در این خصوص داشتم و چنانچه مایل باشید در موردش فکر کنیم ؟ " البته نظر خواهر و یا مادر هم تا حدودی مشابه پیشنهادی هست که میخوایم در موردش صحبت کنیم. نظرتون چیه ؟"
* شاید لازم باشه در خلال این گفتگوها ، گاهی اوقات به نظراتشون توجه کنید و علی رغم میل باطنی، اونها رو اجرا کنید. این حسن نیت و همراهی باعث میشه احساس مثبت تری برای موافقت با تصمیمات آتی داشته باشند.
* چنانچه دیدگاه همه اعضای خانواده در مورد موضوعی با ایشان متفاوت هست، مخالفت تون رو یکجا ، همزمان و واکنشی منعکس نکنید.این وضعیت ممکنه اونو در حالت انزوا قرار بده و یا دچار خشم و پرخاشگری بشه.
با تشکر از اعتماد شما
شایان غدیری