سوال خود را هم اکنون بپرسید

پاسخ متنی و صوتی

توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان

دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت

به صورت محرمانه و کاملا خصوصی

پرسش خود را هم اکنون از مشاوران ما بپرسید...
ارسال سوال

رابطه عاطفی با فرزند طلاق

پرسش

تاریخ ثبت : 23 تیر 1396
1,477  بازدید
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست
سلام با پسری درارتباط عاطفی قرار گرفتم که پیش ازاین ۶ سال بدون رابطه عاطفی ایشان را میشناختم و هر چند ماه یکبار احوالپرسی و گفتگوهای معمولی داشتیم، پسر موفق، تحصیلکرده و مودب و جذابی بود. حدود دوماه پیش ایشان پیشنهاد آشنایی برای ازدواج را دادند و در ابتدا همه چیز عالی بود و چون من علاقه قلبی به ایشان داشتم و تجربیات بدی در زمینه ازدوان پشت سر گذاشته بودم بسیار احساس رضایت داشتم، تا اینکه ایشون اظهار کردن که باید مطلب مهمی رو بگن، و گفتن که در سنین خیلی پایین پدر و مادرشون از هم جدا شدن و ایشون حتی خاطره ای از مادر ندارن، از اون زمان تا حالا چیزی که ازش میبینم رو هرگز ندیده بودم، پریشان، عصبی و بسیار سردو بشدت از من فاصله گرفته، ابتدا سعی کردم فضا براش بذارم تا آروم شه، اما بعد از روزها چون خودم واقعا ترسیده بودم سعی کردم باهاش حرف بزنم و بهش بگم که من هیچ قضاوتی درموردش ندارم و اصلا این مساله باعث نمیشه ارزشش برام پایین بیادولی خیلی مستاصل و عصبی باهام برخورد کرد، الان من موندم حیران که چه برخوردی درسته چی باید بگم و اصلا باید باشم یا نباشم، ممنون میشم کمکم کنید.

مهمترین سوال :

پاسخ نوشتاری پاسخگر به سوال شما

فاطمه علی اکبری
فاطمه علی اکبری
02 اسفند 1396 ساعت 14:19

سلام دوست گرامی

رابطه  عاطفی هدفدار می تواند مقدمه ای باشد برای شروع یک آینده خوب. طبیعی است  که در این دوره شناخت لازم باید ایجاد شود تا بتوانید تصمیم بگیرید که آیا  طرف مقابل فرد مناسبی برای شماست یا خیر؟ اما این ارتباطات به ویژه اگر بر  مبنای ازدواج صورت بگیرد بایستی آیتمهایی را در آن رعایت کرد.

خشم یکی از هیجانهای انسان است. همه ما حق داريم خشمگين شويم اما مهم اين است که چگونه خشم مان را ابراز کنيم. 

توجه بفرمایید که فرد مادرزاد عصبانی و خشن و یا اهل قهر کردن وجود ندارد؛ یعنی رفتار ایشان یک امر اکتسابی است و ایشان این عادت را آموخته است و یا اینکه در محیطی رشد کرده که با توجه به جدایی والدین و مشکلات بعدی احتمالی، فرصتی برای دست یافتن به بلوغ عاطفی و شخصیتی برای ایشان ایجاد نشده است.

همچنین با توجه به ضربه روحی ای که از جدایی والدینش دریافت کرده به نوعی این  انباشت خشم را با خود حمل کرده است. 

به جز اینها به نظر می رسد که مسئله جدایی والدینش برای خود این آقا حل نشده و ناخودآگاه انتظار دارد برای این مسئله از سوی اطرافیانش ترک شود. بنابراین نوع نگاه ایشان به جدایی والدینش ارتباطی به شما یا طرز رفتارتان نداشته و محصول رنجهایی است خودش بابت این قضیه در زندگی دیده است (که البته تجربه سختی می باشد).

اما واکنش ایشان و رفتارهایی که پس از اطلاع یافتن شما از طلاق والدینش نشان داده موضوعی است که نمی توان به سادگی از کنار آن عبور کرد. لازمست ایشان با کمک گرفتن از یک مشاور، مسائل حل نشده و زخمهایی که در رابطه با این مسئله دریافت کرده را بررسی کند تا بتواند یک رابطه عاطفی مثبت را تجربه کند. اما این تمایل باید از سوی ایشان بوده تا سازنده باشد. در غیر اینصورت تلاشهای شما مفید نخواهد بود.

اگر ایشان به دنبال یافتن راهکاری برای خاتمه بخشیدن به شرایط کنونی این ارتباط و اصلاح و هدفدار کردن ان داشته باشد می توانید با همراهی کردن ایشان نشان دهید به او علاقه دارید و بالغانه ایشان را پذیرفته اید. اما در صورتی که این رفتارها از سوی ایشان تداوم یافت، بهتر است در چنین رابطه ای بیش از این سرمایه گذاری عاطفی نفرمایید زیرا شما مسئول برطرف کردن و یا مواجهه با جراحتهای روانی یک آدم دیگر نیستید.


با احرتام-علی اکبری

خانه توانگری




معرفی کتاب :
+
معرفی فیلم/مقاله :
+
معرفی دروس غیر حضوری :
+
اکشن پلن :
+
ثبت و ویرایش پاسخ
لغو درخواست

سوالات مشابه