پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
باسلام واحترام
باتوجه به آنچه در رابطه با فرد مورد نظرتان مطرح فرمودید کاملا مشخص است که هدف ایشان از رابطه با شما ازدواج نبوده است وقابل درک است که مدت زمانی که با ایشان بوده اید وابستگی زیادی ایجاد شده است وتحمل این جدایی نیازمند زمان ومدیریت دارد.
طبیعتا شكست عشقی یكی از رنجآورترین مشكلاتی است كه در طول یك رابطه عاطفی ممكن است برای هر فردی پیش بیاید. هرچند كنار آمدن با درد و رنج ناشی از دوری از كسی كه دوستش دارید و دل در گروی وصال او داشتهاید بسیار سخت است اما این بحران هم مانند بقیه بحرانهایی كه در طول زندگی پیش میآید سپری میشود.
اما باید به نکاتی توجه کرد تا از این مرحله از زندگی به خوبی گذر کرد:
شكست عشقی حالتی شبیه سوگ است
قطع رابطه از سوی یكی از طرفین یا هر دو به علت نبود رضایت از دستاوردهای عاطفی را كه در نقطه مقابل تمام احساسات و عواطف روابط عاشقانه قرار میگیرد اصطلاحا «شكست عشقی» مینامند و فرد حالتی شبیه سوگ یا از دست دادن را تجربه میكند. گاهی در افرادی كه دچار شكست عشقی شدهاند حالاتی نظیر گوشهگیری، زودرنجی، غمگینی، كمحرفی، پرخاشگری، اضطراب، سوءمصرف مواد و الكل، شبگردیهای اغراقآمیز و. . . مشاهده میشود. در شكست عشقی فرد حالتی شبیه به سوگ را تجربه میكند كه شامل مراحل انكار، خشم، غم و پذیرش است. اولین مرحلهای كه فرد تجربه میكند مرحله انكار است و عاشق نمیتواند باور كند كه رابطهاش با معشوق پایان یافته است. اولین واكنش انكار ممكن است چند ساعت یا چند روز طول بكشد. ماندن در این فاز میتواند بعدها برای فرد خطرساز شود. دومین مرحله، خشم است.
در این مرحله فرد از اینكه نتوانسته رابطهاش با معشوق را ادامه دهد از خودش خشمگین میشود و احساس گناه شدیدی میكند. حتی گاهی نسبت به دیگران هم دچار خشم میشود؛ مثلا تصور میكند دیگران در اینكه او به معشوقش نرسید مقصرند و آنها را عامل این شكست میداند.
مرحله بعدی مرحله افسردگی و غم است. هنگامی كه تلاشهای فرد برای جبران ناكامیها از طریق انكار و خشم به نتیجهای نمیرسد این مفهوم كه دیگر كاری از دستش ساخته نیست در ذهنش نقش میبندد و دچار افسردگی میشود. درواقع نرسیدن به معشوق آنقدر فرد را ملول میكند كه دیگر انرژیای برایش باقی نمیماند و عواطف، نگرشها و رفتارهای عاشق سرشار از غم، اندوه و افسردگی میشود. در حالت طبیعی فرد بعد از اینكه سه مرحله نخست را پشت سر گذاشت باید به پذیرش برسد و بر حادثه ناگوار درونی خود فائق آید. در بیشتر افراد پذیرش نه به معنای احساس رضایت و خرسندی بلكه به معنای پذیرفتن عدم وصال و از دست دادن معشوق برای ایجاد انطباق و سازگاری است. بعد از پذیرش معمولا علائم باقیمانده افسردگی برطرف میشود و الگوی زندگی فرد به حالت طبیعی بازمیگردد.
***وابستهها و افسردهها بیشتر ضربه میخورند.
شكست عشقی یك پاسخ هیجانی است كه نسبت به فقدان و ناكامی در وصال به معشوق روی میدهد. واكنش افراد در جریان شكست عشقی نهتنها از شخصی به شخص دیگر فرق میكند بلكه در طول زندگی شخص هم از یك دوره به دوره دیگر میتواند متفاوت باشد. افرادی كه دارای ویژگیهای شخصیتی وابسته و افسردهخویی هستند دیرتر به پذیرش شكست عشقی خود میرسند و دیرتر و كمتر با وضعیت جدید سازگاری پیدا میكنند.
چقدر طول میكشد؟
پژوهشگران معتقدند فردی كه دچار شكست عشقی میشود بهطور طبیعی زمانی كمتر از شش ماه لازم دارد تا مراحل فقدان و سوگ را طی كند و بر غم درونیاش مسلط شده و خود را با شرایط جدید سازگار كند. البته حمایت اطرافیان میتواند در كم شدن مدت زمان ذكرشده موثر باشد.
پس با در نظر گرفتن این مراحل ومدت زمان و وابستگی شما باید به خودتان زمان دهید وبرای کنار امدن با این بحران،از راهکار اشتباه مانند جایگزینی فرد دیگر( ارتباط با فرد دیگر) استفاده نکنید.
باسپاس از اعتمادتان
الهه دهقانیان
خانه توانگری طوبی