پاسخ متنی و صوتی
توسط درمانگران، مشاوران و روانشناسان
دریافت در کمتر از ۲۴ ساعت
به صورت محرمانه و کاملا خصوصی
باسلام واحترام
از آنجاییکه تعارض در زندگی ورابطه عاطفی اجتناب ناپذیر است بنابراین وجود مشکل کاملا طبیعی است.اما زمانیکه تعارضات به شیوه ناکارامد حل شود مشکل به هر سادگی که باشد تبدیل به بحران میشود.روابط، مانند بسیاری از چیزهای دیگر در زندگی نیاز به مراقبت دارند اما متأسفانه بسیاری از ما ازکناراین موضوع با بیتوجهی عبور میکنیم و همین امر باعث میشود رابطهای عاشقانه و شاد پس از مدتی تبدیل به رابطهای سرد و شکست خورده شود بدون این که خودمان متوجه این روند شکست و آسیب شده باشیم.
بنابراین اولین گام اینست که باید بررسی شود مشکل چه بوده است، شیوه حل آن چگونه بوده وشما در ایجاد وتداوم آن چه سهمی داشته اید.
در این مسیر حتی اگر همسرتان نخواهد در این زمینه همکاری کنند ، شمابا ایجاد تغییرهای متعدد، حتی تحولاتی کوچک میتوانید رابطهتان را بهبود دهید و حتی احیاء کنید.
از خودتان بپرسید: “اطرافیانم درباره برخورد من با آشنایان، دوستان نزدیک، خانواده و همسرم چه نظری دارند؟” پاسخ این سوال به طور ضمنی اطلاعات باارزشی را درباره وضعیت زندگی زناشوییتان در اختیارتان قرار میدهد. پرسیدن این سوالهای معنیدار از آشنایان و اطرافیان به پیشبرد این فرایند و ترمیم رابطهتان کمک میکند.چرا که یکی از دلایل اینکه همسرتان سکوت اختیار کرده اند ودیگر نمی خواهند در مورد مشکلات صحبت کنند شاید به دلیل رفتار و واکنش نامناسب شما بوده است، که ایشان سکوت را بر هر تنش و یا صحبت نافرجام ترجیح داده اند. به عبارتی از گفتگو نتیجه ای نگرفته اند.
همچنین توجه داشته باشید
هرچقدر بیشتر در مورد رفتار همسرتان نسبت به خودتان توضیح بخواهیدصمیمیت کمتر میشود و رابطه سردتر میشود.
زیاد توضیح خواستن و زیاد سوالکردن و افراد را مجبور به دفاع از خودشان کردن، یکی از مهمترین علتهای کم رنگ شدن صمیمیت است.
کمی بر روی ظرفیت درونیتان کار کنید وسعی کنیدرفتارهای شخصیِ همسرتان را تحمل کنید.
صحبت کردن در رابطه برای حل مشکل با مدام توضیح خواستن و ایراد گرفتن فرق دارد.
صحبت کردن برای حل مشکل در مورد تعارضات و رفتارهایی هست که در رابطه به وجود آمده است و از "ویژگیهای شخصیتی" فرد نیست. ما نمیتوانیم با مدام توضیح خواستن، شخصیت و ویژگیهای فردی را تغییر دهیم.
مثلا:
تو چرا دیر جواب میدهی؟
تو چرا میری تو خودت، حرف نمیزنی؟
تو چرا حواست نبود به من؟
تو چرا اینطوری حرف میزنی؟
تو چرا ...
حواسمان باشد، یا سوالهای ما به علت ویژگیهای فردی طرف مقابلمان است یا در راستای ترمیم مشکل؟
اگر در راستای ترمیمِ مشکل است بهتر است شکلِ آن توضیح خواستن و سوالی نباشد.
و اگر مربوط به ویژگیهای فردی طرف است باید از خودمان سوال کنیم که چرا با وجود دیدنِ این ویژگیها، اصرار به "تغییر طرف" و از همه مهمتر اصرار به "ماندن در رابطه" داریم؟!
عصبانی میشویم و سعی در کنترل و تغییر رفتارهایشان داریم و این در دراز مدت رابطهی صمیمانه را یا تمام میکند یا تبدیل به رابطهی برده و حاکم میکند.
اگر احساس میکنید مدتهاست گفتگوهایتان سوال و جوابی شدهاست و اگر احساس میکند گفتگوها در طرف مقابلتان احساس فشار برای توضیح و توجیه خودش ایجاد میکند، یعنی رابطهتان دچار مشکلی جدی شده است.
تا صمیمیت غیر قابل برگشت نشده، از نقش کودک پرسشگر و کنترلگر بیرون بیایید و اجازه دهید دوباره پذیرش و مهر به رابطه برگردد.
در نهایت برای حل تعارض کارامد به نکات زیر توجه فرمایید:
اصل اوّل: وجود تعارض و اختلاف اجتنابناپذیر است.
اصل دوم: برچسب زدن، تهدید کردن و عصبانی شدن ممنوع است.
اصل سوم: مذاکره مستلزم حضور دو طرف با علایق مهم، مشروع امّا متضاد است.
اصل چهارم: احساسات خود را از موضوع جدا کنید.
اصل پنجم: بر علایق متمرکز شوید، نه بر مواضع.
اصل ششم: به دنبال گزینههای مورد توافق و مطلوب هر دو طرف بگردید.
اصل هفتم: انعطافپذیر باشید..
اصل هشتم: صبور و پایدار باشید.
باسلام واحترام
الهه دهقانیان
خانه توانگری طوبی